شهید بزرگوار عالم متقی حضرت آیة اللّه العظمی سید عبدالحسین دستغیب که براستی بقول فرمایشات حضرت امام رضوان اللّه تعالی علی(ع)ه که ایشان معلم اخلاق بود شهید محراب و نماز فرمود:
تقریبا چهل سال قبل در مدرسه دار الشفاء قم شب بیست پنجم رجب مجلسی از علماء و فضلاء که برای توسل بحضرت موسی بن جعفر (ع) بود بنده هم حاضر بودم یکنفر از آقایان فرمود:
وقتی که مختار محله مشراق نجف اشرف (نامش را فراموش نمودهام) مرحوم شد. در عالم رویا خود را در صحن مطهر امیرالمؤمنین علی(ع)دیدم در حالیکه آن حضرت با کمال جلال روی منبری بودند ناگهان دیدم مختار محله را که تازه مرحوم شده بود آوردند. در حالیکه دو نفر مأمور او بودند و آثار عذاب از او آشکار بود چون محاذی حضرت رسید استغاثه نمود به آن حضرت و طلب شفاعت نمود.
حضرت فرمود: خطاها و گناهانت را فراموش کردی؟ عرض کرد: آقا صحیح میفرمائید لکن من بشما حقی دارم زیرا در تمام ایام سرور شما اهلبیت محله را جمع مینمودم و مجلس جشن و سرور میگرفتم و در ایام عزاداری مجالس روضه خوانی و سینه زنی برپا میکردم خلاصه چنین و چنان کردم.
حضرت فرمود تمام آنچه میکردی برای خودت بود میخواستی ریاست کنی و به این وسیلهها طلب جاه و شهرت نمائی. سربزیر انداخت سپس گفت صحیح است لکن خودت میدانی که بجان و دل شما را دوستدار بودم و بلندی نام شما را خوستار بودم وهر وقت در مجالسی نام شما بعظمت یاد میشد دلشاد میشدم.
حضرت او را تصدیق فرمود: آنگاه بمأمورین فرمود (خَلُّوه) او را رها کنید چون مأمورین رفتند شاد و خرّم گردید.
شهیکه بگذرد از نه سپهر اختر او
اگر غلام علی(ع) نیست خاک بر سر او
ولی والی والا امیر عرش جناب
که هست خسرو خاور کمینه چاکر او
ز قید خسروی هر دو کون آزاد است
کسیکه از دل و جان شد غلام قنبر او
محبت تو بود بر حرامزاده حرام
بنزد آنکه حدیث نبی است باور او
محبت شه مردان مجوز بیپدری
که دست غیر گرفته است پای مادر او
مقام عالی از آن یافت جبرئیل امین
که خاکروب حریم تو گشت شهپر او