صاحب این عکس را میشناسید؟
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393 2:13 PM
اردیبهشت سال 69 یک مصاحبه خاص با سوالات کوتاه وجوابهای کوتاه فارغ از نظریهپردازی و فلسفه بافی و مباحث عمیق تئوریک برای شناخت بیشتر او در ماهنامه «گزارش فیلم» به چاپ رسید.
نام:
-حسین
نام خانوادگی:
-پناهی
بیوگرافی بازیگران و هنرپیشه ها - صاحب این عکس را میشناسید؟
شغل:-کارمند صدا و سیماهمه شغلهای قبلی:-کتابدار در اهواز، کاشی فروش در قم، محصل در بهبهان، چوپان در دژکوه، طلبه در شوشتراولینبار که وارد سینما شدید:-سال 1349اولین فیلمی که دیدید:-جولیادلتان میخواست در سینما چکاره بشوید:-کارگرداناگر در یک جزیره تنها گرفتار شوید و مجبور باشید تا آخر عمر پنج فیلم را هر روزه ببینید، کدام پنج فیلم را انتخاب میکنید؟-چنگ و دندان، جاده، آئینه، استاکر، نوستالگیادلتان میخواست کدام فیلم ساخته شده را میساختید:-اودیسه2001دلتان میخواهد چه فیلمی را بسازید؟-یک فیلم به اسم «خوابگردها» که از غار شروع میشود و در ویرانهای کامپیوتری تمام میشود.از کدام کارتان بیشتر رضایت دارید؟-هیچکدامکدام کتاب یا رمان را دوست دارید بسازید؟-فونتامارابهترین کتاب:-دکتر ژیواگو، تنها رمانی که در آن انسان به قدرت طبیعت حضور داردچه موسیقی را بیشتر دوست دارید:-لری و لایتآیا داستان نیمه نوشتهای دارید:-بله،داستانی با عنوان خمیازه سگدر میان آلات موسیقی کدامیک را دوست دارید، آیا بر ساز خاصی مسلطید:-هیچکدامبه چه نوع فیلمهایی علاقهمند هستید:-فیلمهای مستنداگر تهیهکننده بودید دلتان میخواست چه فیلمی را سرمایه گذاری کنید:-فیلم عشقیاگر تهیهکننده بودید به کدام فیلمساز پول میدادید تا فیلمش را هر طور که میخواهد بسازد:-به خودم برای ساختن «خوابگردها»اگر مجبور شدید سینما را رها کنید دوست دارید چکاره بشوید:-داستاننویساز کدام شخصیت در فیلمهایی که دیدهاید خوشتان آمده است:-از «زاخار» مستخدم فیلم آبلوموفدلتان میخواست با کدام کارگردان معروف همکاری میکردید:-با آندری تارکوفسکیبهترین فیلم:-آئینهبهترین کارگردان:-آندری تارکوفسکی
بهترین بازیگر مرد:-داستین هوفمنبهترین بازیگر زن:-(بازیگر زن فیلم عیس بن مریم زفیرلی)بهترین فیلم ایرانی:-دستفروشبهترین کارگردان ایرانی:-سهراب شهید ثالثبهترین بازیگر مرد ایرانی:-اسماعیل محمدیبهترین بازیگر زن ایرانی:-سوسن تسلیمیبهترین منتقد ایرانی:-بابک احمدیبهترین رمان ایرانی:-بوف کوربهترین رمان خارجی:-دکتر ژیواگوبهترین فیلمنامه ایرانی:-جادههای سرد، غریبه و مه ، بایسیکل راننظرتان درباره مطبوعات:-همان نظری که سرما خورده نسبت به انبوه شلغمها داردچه شعری را در اوقات تنهایی زمزمه میکنید؟-جز افسون و افسانه نبود جهانکه بستند چشم خشایارها(علامه طباطبایی)دلتان می خواهد فرزندتان در سینما کار کند؟-بلهپدرتان دلش میخواست شما در سینما کار کنید؟-ابدافرزندان از شغل شما راضی است؟-نه همیشهاولین برخوردتان با اثری که با نام شما پخش شد چه بود؟-برای اولین بار واقعا کلهام سوت کشید.هنر با نظم سازگارتر است یا با بینظمی؟-با بینظمیدر کارتان آدم منظمی هستید؟-تا حس در لحظه چه حکم کنداولین کسی که از آثار شما خبر دار میشود چه کسی است؟اولین بداقبالی که به من برسد،یا من به او برسم . البته به غیر از فرزندم، چون او با کوچکترین حرکتی جهانیبینیام را عوض میکند.سینما:-دیده بانی بر روشناییها و تاریکیهاتلویزیون:-تلویزیون سینمای همه اقشار است، حقوقدانان و بچههابهترین سریال تلویزیونی:-رامون کاخالبهترین مستند تلویزیونی:-دنیا در آتش و چنگ و دندانبه طور متوسط روزی چند ساعت تلویزیون میبینید:-سه ساعت
خرید خانه میکنید:-نهنظرتان درباره زندگی:-زندگی مجموعه مکرری است پر از امید و تخممرغ، سوسک و فلسفه و عشقدرباره اوشین:-اوشین برنامه موفق تلویزیونی است و مشت محکمی به دهان آنهایی که به آینده فرهنگی بشر امیدوارند!درباره حافظ:-حافظ یگانه است ولی از وقتی شعرهایش چاپ نفیس میشود زیاد از او خوشم نمیآیداگر جای ژاور در بینوایان بودید چکار میکردید؟-فرانسه را وجب به وجب میگشتمبهترین نمونه عشق در ادبیات:-دزد مونا در اتللودرباره رابین هود:-عاشق حرکات ابلهانه گردن او هستمدرباره پلنگ صورتی:-پلنگ صورتی آن روی سکه اسکندر و مارگارت تاچر و ژان پل سارتر استدرباره خیام:-خیام نوع سیاه و سفید حافظ استچه پوستر معروفی را خیلی دوست دارید:-پوسترهای کاهی یا کهنهنظرتان درباره چارلی چاپلین:-چارلی چاپلین را به اندازه دائیام دوست دارمبهترین فیلمی که تا آخر تماشا کردید:-یک فیلم ایتالیایی به اسم خانم دکترنظرتان درباره مولانا:-نمیشناسمنظرتان درباره لنز زوم:-زوم شیطنت چشمی است مسلط که آدم را به یاد سگ و پاچه میاندازدچه رنگی را بیشتر دوست دارید:-زردبهترین تفریحتان چیست:-تماشای فوتبال و طراحیهای ناشیانهدر تنهایی از چه چیزی خودتان خوشتان میآید:-از چشمهایموقتی تصویر چاپ شدهتان را می بینید چه حسی دارید:-دلم به حال خودم میسوزد و احساس میکنم روحم هیچ ربطی به جسمم نداردبهترین ساعت کار هنری:-یازده تا 2 نیمه شبدر یک روز معمولی از صبح تا شب چه کار میکنید:-انتظار میکشم
تلخترین خاطره در کار:-تب و لرز در بیابانهای سمیرم در فیلم در مسیر تندبادشیرین ترین خاطره در کار:-توافق بدون یک کلام در دستمزد فیلم باغ و آدماحساس شرم از آزاردن کسی:-یک بار مادرم را سرنماز سرنگون کردماحساس ناراحتی از برخورد بد کسی-یکبار همه شیربرنج سحری مادرم را خوردمدلتان می خواهد در چه سنی بمیرید:-در سن چهل سالگیدلتان میخواهد روی سنگ قبرتان چه چیزی بنویسند:-بنویسند(ما چیستیم جز ملکولهای فعال ذهن زمین که خاطرات کهکشانها را مغشوش میکنیم)حسین پناهی متولد 6 شهریور 1335 در 14 مرداد 1383 در سن 48 سالگی دار فانی را وداع گفت.
گردآوری بیوگرافی آکاایران