0

شاهنامه فردوسي در ادبيات روسيه

 
dragon333
dragon333
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1391 
تعداد پست ها : 8083
محل سکونت : سیستان و بلوچستان خاش

شاهنامه فردوسي در ادبيات روسيه
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393  11:04 PM

شاهنامه فردوسي در ادبيات روسيه

شاهنامه فردوسي در ادبيات روسيه واحد شعر و ادب تبیان زنجان-

شاهنامه حکيم ابوالقاسم فردوسي ميراثي ارزشمند در تاريخ کهن ايران محسوب مي شود.

از روزي که شاهنامه حکيم ابوالقاسم فردوسي به زبان هاي متعدد ترجمه شده با اينکه ظرايف فکري و هنري شاهنامه در ترجمه به زبان هاي ديگر ،انتقال پذير نبوده و با اينکه شاهنامه، آيينه فرهنگ ملتي بوده که با تمدن ملت هاي ديگر و آداب و رسوم آن ها فرق هاي اساسي داشته ، عظمت شاهنامه و قدرت آفرينندگي فکري و هنري فردوسي کار خود را کرده است.

اديبان سراسر جهان پيام هاي انساني و لطيف انديشه فردوسي را نيک در يافته اند و آن را به عنوان ميراث جاودان فرهنگ بشري معرفي کرده اند. افرادي نيز شاهنامه را همپايه بزرگترين شاهکار هاي ادبي و فکري جهان مي دانند . از اين ميان دانشمنداني که از بند تعصب رسته بودند ، آن را برتر از همه دانسته اند.

در اين بين اديبان و ايران شناسان روس نيز از فردوسي و شاهکار ادبي وي غافل نبوده اند و به ترجمه و تحليل اين ميراث گرانقدر پرداخته اند.

از او اسط قرن 19 پژوهش ها در بخش هاي گوناگون زبان شناسي ، ادبيات و هنرشناسي ايراني در روسيه گسترش بي سابقه اي پيدا مي كند و مطالعه علمي و ترجمه شاهنامه فردوسي آغاز مي شود.

در سال 1849 آقاي" ژوكفسكي "قسمتي از شاهنامه ي فردوسي يعني داستان رستم و سهراب را از روي ترجمه آلماني آن كه توسط آقاي "روكرت" ايران شناس معروف آلماني انجام شده بود، به زبان روسي ترجمه كرد.

"گاستاد نازاديانتس" در كتاب تاريخ ادبيات فارسي كه در سال 1851 منتشر شده فصلي به شاهنامه فردوسي و اهميت آن در ادبيات ايران و جهان اختصاص داد.

همچنين آقاي" زينويف" در سال 1855 كتابي در زمينه شعر حماسي ايران نوشته و در آن به مطالعه شاهنامه فردوسي هم پرداخته است.

او لين ترجمه شاهنامه فردوسي از روي متن اصلي آن توسط فردي به نام " كريمسكي" و در سال هاي 1896-1895 انجام شده است. ولي چون زبان مادري اش اوكرايني بوده شاهنامه را نه به زبان روسي بلكه به زبان او كرايني ترجمه كرده است. در سال 1905 "سوكولف" قسمتي از شاهنامه را به زبان روسي برگردانيد.

"برتلس" خاور شناس بزرگ روس معتقد است مادام که در جهان مفهوم ايران و ايراني وجود دارد ، نام پر افتخار شاعر بزرگ، "حکيم ابوالقاسم فردوسي" که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خويش وقف کرده بود، جاويد خواهد ماند.

وي معتقد است فردوسي شاهنامه را با خون دل نوشت و به اين قيمت ، خريدار محبت و احترام ملت ايران به خود گرديد.

برتلس از دانشمندان دوران کمونيست روسيه است و همين شرايط باعث شده که علاقه بسيار زيادي به داستان "ضحاک" داشته باشد.

وي با مطالعه داستان رستم و سهراب معتقد است سهراب با علاقه فراوان در پي پدر بوده تا در کنار رستم به جنگ کيکاووس رود و او را از تخت سلطنت کنار بگذارند و پس از آن با متحد شدن با رستم به جنگ پادشاه تورانيان بروند و با شکست وي ايران و توران را به يک کشور متحد تبديل کنند و تهمينه مادر سهراب را که بسيار رنج ديده، به تخت سلطنت بنشانند.

"پوشکين، لئو تولستوي، فت و ماياچوفسکي" از جمله شاعران روسيه هستند که ارادت خاصي به فردوسي داشته در اشعار خود از شاهنامه الهام گرفته اند.

"لئو تولستوي" مطالعه زيادي در زندگي فردوسي داشته تا آنجا که برادر خود را به دليل شباهت زياد به

فردوسي، "فردوسي" صدا ميزده است.

در اشعار پوشكين‌ مي‌ توان‌ تفكر فردوسي‌ را دريافت‌، پوشكين‌ در شعر خود چنين مي گويد:

بخود كاخي‌ بنا كردم‌ كه‌ دست‌ آن‌ را نمي‌ سازد

علف‌ هرگز نپوشد راه‌ مردم‌ را به‌ آن‌ محضر

اين شعر شباهت‌ بسياري‌ به‌ شعر فردوسي‌ دارد كه‌ مي‌ گويد:

بنا كردم‌ از نظم‌ كاخي‌ بلند / كه‌ از باد و باران‌ نيابد گزند

يا :

تماما من‌ نمي‌ ميرم‌، نه‌ جسمم‌، گرچه‌ گردد خاك‌

رهد روح‌ از فنا و ماند اندر نظم‌ ارزنده‌

بمانم‌ زنده‌ تا باقي‌ بود در زير اين‌ افلاك‌

اين شعر نيز شباهت‌ زيادي‌ به‌ اين‌ شعر فردوسي‌ دارد كه‌ مي‌ گويد:

نميرم‌ از آن‌ پس‌ كه‌ من‌ زنده‌ام /‌ كه‌ تخم‌ سخن‌ را پراكنده‌ام‌

البته‌ بر ما معلوم‌ نيست‌ كه‌ تا چه‌ اندازه‌ پوشكين‌ با شاهنامه‌ آشنايي‌ داشته‌ است‌ ولي‌ بدون‌ شك‌ اين‌شباهت‌ نمي‌ تواند بدون‌ آگاهي‌ از انديشه‌ هاي‌ فردوسي‌ در شعر"بناي‌ يادگار" سروده‌ شده‌ باشد.

به‌تصور ما پوشكين‌ با تسلطي‌ كه‌ به‌ زبان‌ فرانسه‌ داشته‌ و از كودكي‌ آن‌ را قبل‌ از روسي‌ آموخته‌ بود، امكان‌دارد ترجمه‌ فرانسه‌ آن‌ را خوانده‌ باشد. يا هنگامي‌ كه‌ پوشكين‌ در سال‌ 1831 بنا به‌ درخواست‌ "نيكلا" امپراتور روسيه‌ به‌ استخدام‌ وزارت‌ خارجه‌ در آمده‌ و مأمور جمع‌ آوري‌ اسناد براي‌ تدوين‌ تاريخ‌ "پتركبير" شد و در باره‌ اسناد تاريخي‌ در آرشيوها و كتابخانه‌ ها مطالعه‌ مي‌ كرد شايد با شاهنامه‌ آشنايي‌ پيدا كرده‌باشد.

در اثبات‌ اين‌ مدعا اشاره‌ پوشكين‌ به‌ سعدي‌ و حافظ در برخي‌ از اشعارش‌، نشان‌ مي‌ دهد كه‌ اين ‌امر دور از ذهن‌ نمي‌ تواند باشد.

علاوه‌ بر آن‌ هنگام‌ اقامت‌ پوشكين‌ در قفقاز و به ويژه‌ تفليس‌ كه‌ در آنجا ترجمه‌ هاي‌ گرجي‌ شاهنامه‌ از قرن ها قبل‌ موجود بوده‌ مي‌ تواند در اين‌ مورد قابل‌ ذكر باشد.

اديبان و دانشمندان روس به اندازه اي به ارزش شاهنامه پي برده اند که مدت هاست اين اثر را مورد بررسي و تحليل قرار داده اند و نکته جالب اينجاست که معتبر ترين نسخ شاهنامه چاپ مسکو هستند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها