فرهنگ و تمدن ایران در عصر اشکانی
یک شنبه 14 اردیبهشت 1393 9:15 PM
زبان پارتها (اشکانیان) از خانواده زبانهای هند و اروپایی و از دسته زبانهای ایرانی میانه است و آن زبانی است که به نام پهلوی معروف گردیده است. زبان پهلوی شمالی را پارتی یعنی اشکانی و زبان پهلوی جنوبی را پارسیک یا پهلوی ساسانی می نامند اشکانیان از بدو تأسیس دولت خود تا زمان گودرز اشک بیستم (۵۱ م ) تحت تأثیر هلنیسم و یونانی مآبی قرار گرفتند . در این دوره پادشاهان و شاهزادگان اشکانی غالباً به زبان یونانی آشنا بودند.چنانکه اردوان اول اشکانی و ارد اول این زبان را بخوبی می دانستند .
فرهنگ و آداب یونانی آن قدر در این دوره رواج داشت که پادشاهان اشکانی چون ارد به آسانی از نمایشهایی که هنرمندان یونانی می دادند استفاده می کردند. اما دانستن زبان یونانی از زمان گودرز به بعد رو به انحطاط گذارد. زیرا ، خطوط یونانی سکه های آن زمان خوانا نیست. خط ملی اشکانیان ، خط آرامی بود که از زمان هخامنشیان به ایشان به ارث رسیده بود.
بعضی از پادشاهان ایشان مانند : مهرداد چهارم و بلاش اول و اردوان پنجم سکه های خود را به زبان پهلوی و خط آرامی ضرب کرده اند. از جمله از اسنادی که در این زمان پیدا شده ، قباله ای است مربوط به فروش یک تاکستان به زبان پهلوی و خط آرامی که در اورامان کردستان به دست آمده است.
اشکانیان سعی در احیا و پیروی از آداب و رسوم اصیل ایرانی میکردند و میکوشیدند تا از تأثیرات فرهنگ یونانی بکاهند. البته فرهنگ یونانی و آداب دیگر ملل نیز علاقهمندانی داشت.
چوگان نیز که در دوره اشکانیان پدید آمد نیز از تفریحات محبوب بود. آنها علاقه بسیاری به جشن و ضیافت داشتند و به همین دلیل موسیقی نیز مورد توجه بود. از زندگی عامه مردم به دلیل کمبود مدارک باستانی اطلاعت زیادی در دست نیست.
دین خاندان اشکانی به دلیل کمبود مدارک روشن نیست. ساسانیان آنها را زرتشتی نمیشمردند و پیداست که این گونه بودهاست ولی از نامهایشان آشکار است که به مهر اعتقاد داشتند. از زمان شاهی بلاش یکم توجه بیشتری به دین زرتشتی شد. این شاه فرمان به جمعآوری متون پراکنده اوستا داد و از زمان او شاهان اشکانی بر یک روی سکههای خود تصویر آتشدانی را نقش میکردند. در این دوره نیز مانند دوره هخامنشیان دینهای مختلف آزاد بودند و هیچ سختگیری در این کار نمیشد. اکثریت مردم ادیان زروانی و زرتشتی داشتند و ادیان دیگر مانند دین بودا، یهود و یونانی نیز پیروانی داشتند. مغان در این دوران رهبران دینی قوم خود بودند و در انجمن مغان که یکی از دو مجلس مشورتی اشکانی بودهاست شرکت میکردند.
اشکانیان در آغاز به جهت معاشرت با قوم داهه و سکها مظاهر طبیعت را مانند آفتاب و ماه و ستارگان می پرستیدند
پس از آنکه با سلوکیها و یونانیان نزدیک شدند به پرستش ارباب انواع یونانی و خدایان ایشان نیز خو گرفتند، عده ای از ایشان به مذهب زرتشت در آمدند. خدای مهر یا خورشید که در عین حال خدای عدالت نیز بود از دیر باز در فلات ایران مورد پرستش بود . مهر با شمشا ( شمس ) خدای بابلی یکی دانسته شده است . دینی بود که مردم را به صلح همگانی دعوت می کرد .
مهر پرستان یکدیگر را برادر و مربیان خویش را پدر می خواندند . سپس مهرپرستی اشاعه یافته از ایران به اروپا رفت و رومیان پیش از قبول دین عیسی غالباً مهرپرست بودند. اشکانیان نسبت به مذاهب بیگانه بی نظر بودند و ادیان مختلف در کشور ایشان آزاد بود.
رشد ایران گرایی را میتوان از دوره مهرداد یکم به روشنی دید. شکل و شمایل ایرانی تر شده چهره مهرداد یکم که با جامهای باشکوه، گیسوانی بلند و ریشی انبوه و تاج بر سر در پشت سکههای آن دوره بی گمان نشان دهنده افزایش پیوندها با محیط ایرانی و جدا شدن از یونانی گرایی است؛ گزیدن نامواره "شاهنشاه" نیز نشانهای دیگر از توجه به سنتهای هخامنشی است. ظاهراً شکی نیست که مدیریت دربار اشکانی برای اداره کشور از زبان آرامی بهره میجستند (مدارک یافته شده در نسا) و این دلیلی است از دید دشمنانه آنان نسبت به زبان یونانی، زیرا سرانجام نیز کاربرد زبان یونانی را منسوخ نمودند؛ و گام بعدی آنان در این زمینه ایجاد زبان اداری ایرانی بود