دانش
دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 6:24 PM
یکی از محورهای اساسی و از سترگترین پشتوانههای امامت، دانش امام است که بر اساس آن بشریت از کوره راههای نابودی رهایی مییابد. شخصیت علمی امام هادی (ع) از همان دوران کودکی و پیش از امامت ایشان شکل گرفته بود. مناظرههای علمی، پاسخگویی به شبهههای اعتقادی و تربیت شاگردان برجسته نمونههای برجستهای از جایگاه والای علمی امام هادی (ع) است. او در همان کودکی مسائل پیچیدهی فقهی را که بسیاری از بزرگان و دانشمندان در حل آن فرو میماندند، حل میکرد. گنجینهای پایانناپذیر از دانش و چکاد نشینی در بلندای بینش بود. دشمن سادهاندیش به خیال در هم شکستن وجههی علمی ایشان، مناظرههای علمی تشکیل میدهد، ولی جز رسوایی و فضاحت ثمرهای نمیبیند. از این رو، به بلندی مقام امام اعتراف میکند و سر تسلیم فرود میآورد.[1] .
با این همه، متوکل، مانع نشر و گسترش علوم از سوی ایشان میشده همواره در تلاش بود تا شخصیت علمی امام بر مردم آشکار نشود. از این رو، امام را تحت مراقبت شدید نظامی گرفته بود و از ارتباط دانشمندان علوم و حتی مردم عامی با ایشان جلوگیری میکرد. دشمنان، پرتو گیتی فروز آن آفتاب علم و معرفت را میدیدند و خفاش صفت با چشمانی شبزده به خیال شب پرستی، از فروزندگیاش چشم فرو میبستند و با شمعی به جنگ آفتاب میرفتند و مناظره به راه میانداختند. با این حال، امام با صبری بیپایان، لحظهها را به کار میگرفت و تیرگی جهل را با نور دانش خود میزدود. او در بیان پرتوافشانی چهارده خورشید تابندهی علم میفرمود:
اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است. تنها یک حرف آن نزد آصف [بن برخیا] بود که وقتی خدا را بدان خواند، زمین برای او در هم پیچیده شد و تخت بلقیس را نزد سلیمان نبی آورد. آن گاه زمین گسترده شده و به حال اول خود برگشت. تمام اینها در یک چشم برهم زدن انجام گرفت، ولی نزد ما هفتاد و دو حرف از آن وجود دارد که یک حرف آن نزد خدا مانده [و بقیه را به ما داده] که در خزانهی دانش غیب او به خودش اختصاص دارد.[2] .
او به تمامی زبانهای عصر خود از قبیل هندی، ترکی، فارسی و... آگاه بود و حتی نوشتهاند که در جمع فارسی زبانان به زبان خودشان سخن میگفت.[3] .
اظهار نظرهای «یزداد نصرانی»، شاگرد «بختیشوع» دربارهی دانش امام هادی (ع) بسیار مهم است. او پزشک مخصوص دربار معتصم بود. چیرگی امام در دانش، به اندازهای او را مجذوب خود کرده که در توصیف مقام علمی ایشان گفته بود: «اگر بنا باشد آفریدهای را نام ببریم که از جهان غیب آگاهی داشته باشد، او (امام هادی (ع)) خواهد بود». این سخن نتیجهی تنها دیدار کوتاه او با امام بود.[4] .
پی نوشت ها:
[1] الفصول المهمة، ص 267.
[2] دلائل الامامة، محمد بن جریر بن رستم الطبری، نجف، منشورات المطبعة الحیدریة، 1369 ق، ص 219؛ اصول کافی، ج 1، ص 230؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4 ص 406.
[3] بحار الانوار، ج 50، ص 130.
[4] دلائل الامامة، ص 221.