پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط حاج عبدالرضا هلالي
چهارشنبه 27 فروردین 1393 7:51 AM
در ذکر مصیبت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
نمی بینه دیگه چشام بس که زدن داداش به من سنگ از رو بام
ریختن آتیش روی سرم توی محله ی یهودی های شام
می رقصیدند زن های پست به دور زینب تو با مردان مست
از روی نی عباس می دید میون نامحرما حرمتم شکست
گفتم بهش کسی ندید ناموس عباسو توی بزم یزید
یا نکشید معجرمو یا سر عباسو از اینجا ببرید
تو مدینه بودیم عزیز اما همه اینجا به ما میگن کنیز
نامرد به من کنیز بگو اما شراب رو سر داداشم نریز
می باره سنگ از دستاشون داداش تو رو خدا دیگه قرآن نخون
ترسم بگن به حرمله بگیره با سه شعبه لب هاتو نشون
رو نیزه ها دیدم سرت گفتم فقط داداش بیچاره مادرت
نمیره از یادم حسین به زیر سم اسب ها له شد پیکرت
یا صاحب الزمان علیه السلام