0

یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)

 
maarej
maarej
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1832
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)
شنبه 6 اردیبهشت 1393  10:15 AM

من نمی‌دانم چگونه...

یکی از چهره‌های معروف و شناخته شده برای امام(ره) در مورد تصرف و پرداخت وجوه شرعیه برای اموری ویژه از امام(ره) درخواست اجازه کرده بود، ولی حضرت امام(ره) با تعبیر:
من نمی‌دانم ایشان چگونه...
جواب منفی دادند این در حالی بود که حضرت امام(ره) هم نسبت به آن شخص علاقه‌ای دیرین داشتند، به خاطر سوابق انقلابی‌اش و هم‌ موردی که برای مصرف مطرح کرده بود مشروع و مطلوب امام(ره) بود، لیکن چون به اطلاع امام(ره) رسیده بود که شخصی مزبور در پرداختهایش کم دقتی و گشاده دستی دارد با تعبیر فوق که همراه با لحنی تند بود جواب منفی دادند.

واجب نیست!
با «خانم دکتر زهرا مصطفوی» دختر حضرت امام(ره)، درباره سیره عملی حضرت امام(ره) نسبت به رعایت حریمهای محرم و نامحرم در داخل منزلشان صحبت بود. ایشان نقل کرد حدودا سیزده ساله بودم و تازه خواهرم با مرحوم «آقای اشراقی» ازدواج کرده بود. آقای اشراقی دریک روز تعطیل ما را به مهمانی در باغشان دعوت کرد. وقتی به همراه اما وارد باغ شدیم در حالی که آقای اشراقی به استقبال دعوت می‌آمد، از امام(ره) پرسیدم من باید به آقای اشراقی سلام کنم؟ امام(ره) فرمودند: «واجب نیست!» گفتم: «من خجالت می‌کشم سلام نکنم.» امام(ره) با اشاره به طرف درختها به من فهماندند دویدن در میان شاخ و برگ درختها را جایگزین رو در رو شدن با دامادمان کنم و به این ترتیب از محظور سلام نکردن خلاص شوم و من همین کار را انجام دادم.
خانم مصطفوی بر این روش کلی امام(ره) نیز تاکید داشت که همواره در داخل منزل امام(ره) اصل بر عدم اختلاط بین محرمها و نامحرمها بود و آنگاه که در بین اعضا، خانواده زن و مرد نامحرمی از قبیل دامادها و نوه‌ها بود، سفره مردها و زنها جداگانه انداخته می‌شد.


دختر خیلی خوب است!
در زمستان  سال 1363 خداوند فرزند دختری به اینجانب عطا فرمود. چند روز بعد از تولد، مادرش او را به بیت معظم‌له آورد. بعد از انجام کارهای معمول، از محضر امام(ره) خارج شدم و نوزاد را برای تشرف به خدمت حضرتشان آوردم. از پله‌های حیاط بالا می‌آمدم که توجه حضرت امام(ره) به حقیر جلب شد. با تبسم و نشاط کم سابقه اذن دخول دادند. قبل از آنکه سخنی بگویم، فرمودند:
بچه خودتان است؟
عرض کردم، بله! بلافاصله دو دستشان را به علامت تحویل کودک جلوآوردند و همزمان پرسیدند: دختر است یا پسر؟
عرض کردم: «دختر است.»
او را در آغوش گرفتند و صورت به صورت او گذاشتند و پیشانی او را بوسیدند و در این حال فرمودند: دختر خیلی خوب است. دختر خیلی خوب است. دختر خیلی خوب است!
و در گوشش دعا خواندند. سپس از اسم او سوال فرمودند. به عرض رساندم: «آقا اسم برایش انتخاب نکرده‌ام، گذاشته‌ایم حضرت عالی انتخاب بفرمایید.»
و حضرت امام(ره) بدون تامل، فرمودند:
فاطمه خیلی خوب است. فاطمه خیلی خوب است. فاطمه خیلی خوب است.
نیاز به تذکر نیست که یکی از ویژگی‌های معروف حضرت امام(ره) که نمودار حکمت و وارستگی آن حضرت است، اصل سکوت و صمت است و سخن گفتن در حداقل و مبتنی بر ادای تکلیف. به همین جهت، زیاد دیده می‌شد که حضرت امام(ره) مثلا در نجف که – به مدت نیم ساعت – هر شب برای دیدار عمومی به اتاق بیرونی تشریف می‌آوردند، جز «سلام و مساکم الله بالخیر» تا آخر جلسه به سکوت برگزار می‌شد.

در طول سالهایی که در جماران صبحها خدمت حضرتشان می‌رسیدیم و هر روز مابین بیست الی پنجاه دقیقه مشرف بودیم، هیچ گاه به یاد ندارم که حتی یک کلمه غیرضروری از امام(ره) شنیده باشم. سوالها از خدمتشان بسیار سنجیده بود؛ یعنی آنکه افرادی که معاشرت یا کاری با معظم‌له داشتند، خیلی زود می‌فهمیدند که امور نامربوط را نباید در خدمتشان مطرح کنند. ولی در عین حال بسیاری از سوالها بود که در پاسخ آنها سکوت می‌کردند و گاهی هم پاسخ با یک نگاه یا یک اشاره دست یا یک کلمه و گاهی یک جمله بود و احیانا تلفیقی از دو یا چند شیوه مذکور توام با تبسم یا اخم بود که همه مبین معنایی دقیق و بیانگر منظور حساب شده و نشات گرفته از سرچشمه جوشان و فزاینده حکمت و اندازه‌گیری دقیق این انسان خدایی بود که به خیر کثیر حکمت و دانش الهی دست یافته بود: «یوتی الحکمة من یشاء و من یوتی الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا»
بگذریم. از امور دیگری مانند لحن و آهنگ صدا که بر حسب موارد می‌تواند دقیقا بیانگر میزان بی‌اعتنایی یا تاکید و اهتمام و ... در انتقال نظر مبارکشان باشد و به هر حال و با توجه به سیره حضرت امام(ره) در زمینه برخوردها و گفته‌هایشان و صرفه‌جویی در سخن گفتن و اکتفا به حداقل ضرورت. جمله «دختر خیلی خوب است» و «فاطمه خیلی خوب است» آن هم به صورت انگار که خطاب «مطلق» است و مخاطب، همگان هستند آن هم با سه بار تکرار هر یک از آن جمله‌ها بی‌گمان امری حساب شده و برخاسته از یک ریشه اعتقادی و فرهنگی نیرومند، در جهت گسترش و تعمیق آن اعتقاد و فرهنگ در جامعه اسلامی است. تاکید بر خوبی دختر، به منظور مبارزه با رسوبات جاهلیت کهنه و مدرن! و تاکید بر نام «فاطمه» به خاطر احیای بهترین الگوی زن مسلمان و ...

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها