پاسخ به:هنر در اسلام
یک شنبه 3 فروردین 1393 3:13 PM
كار هنر با محتوى پايان نمىيابد،قالب نيز ارزش بسيار دارد.
و براى ساختن ظرف زيبا در عرصهى هنر تنها استعداد كافى نيست، آموزش هم ضرورت دارد.
هنرمندانى كه قدرت آموزش اصول هنرى را در خود مىبينند،بايد به يارى جوانان بشتابند. (1)
شعر و نيز همهى قالبهاى هنرى،موهبتهاى خدايىاند كه بايد در خدمتخلق خدا و حامل آرمانهاى والاى خدايى باشند. (2)
يك نكته را هم اينجا عرض كنم:آن هنرى،آن شعرى اين خصوصيات را دارد كه استخوانبندى هنرى آن واقعا محكم باشد يعنى واقعا هنر باشد،چون اگر هنر نباشد، نمىماند،اصلا منتقل نمىشود...آنكه جاذبه دارد،زيبايى است،زيبايى اگر نبود كسى نگاه نمىكند تا از آنچه كه در آن وجود دارد،چيزى بفهمد. (3)
...ديگر آنكه بايد در زبان و تعبير و زيبايى و آرايش،و اگر لازم شود،در شيوه و قالب،ابتكار و نوآورى شود.و بسى بايدهاى ديگر...كه كمال مطلوب در باب شعر اين زمان،از آن بىنياز نيست. (4)
اين نوجوانان حقيقة مثل خوانندههاى حرفهاى سرود خواندند،ژستها و حركات و كارهايشان نشانهى پختگى است.صداهايشان نيز خيلى متناسب است چون در همخوانى صداى نامتناسب كار را خراب مىكند،ليكن شما (5) صداهاى متناسب را پيدا كردهايد. (6)
اگر بهترين مضامين در يك قالب شعرى بد ريخته شود،اثر مطلوب را نخواهد بخشيد،البته ما در يك شعر نمىتوانيم مضمون را درجه دوم بگيريم.
خير،مضمون در درجهى اول است.منتها آن مضمون خوب،بدون تكنيك خوب شعرى اصلا فايدهاى ندارد،مفيد نيست و تبليغ را كه كار اساسى هنر است،نمىتوان انجام داد. (7)
شعر و هنر،زيباترين قالب براى همهى پيامهاى نوين و مايهى گسترش و نفوذ اين پيامها تا همه جاى خطهى وسيع دلها و جانهاى انسانىست و شاعران و سخنسرايان آگاه هميشه توانستهاند والاترين معارف انسانى را در كتيبهى روزگار با نقشى جاودانه،به نسلهاى بعد از خود بنمايانند. (8)
...مخاطب من آن كسانى هستند كه مىتوانند كار هنرى فعال و پر تلاش كنند و پيام هنرى را ابلاغ كنند.البته بايد از قالبهاى خوب و تكنيكهاى خوب و قابل قبول و قابل ارائه در همه رشتهها و شعبههاى هنر استفاده كنند. (9)