قریهای به خواست خدا
چهارشنبه 21 اسفند 1392 1:20 AM
از تهران یا شهرهای شمالی که راهی شیراز شوید همین که از محدوده استان اصفهان خارج و وارد محدوده استان فارس شوید، میتوانید به تماشای شهر ایزدخواست بنشینید؛ شهری که دقیقا به دلیل جغرافیایش گرفتار بی مهری هر دو استان است.
نه اصفهانیها دلی برای این جنوبیترین جاذبه تاریخی این سرزمین میسوزانند و نه مسئولان گردشگری و میراث فرهنگی فارس چندان توجهی به «ایزدخواست» میکنند.
در شرق جاده شیراز که بروید به نزدیکی آباده که رسیدید، بپرسید ایزدخواست کجاست. نامی عجیب که شما را راهی شهری میکند به قدمت تاریخ کهن این سرزمین. اما شهر ایزدخواست را آنچه زبانزد تاریخ کرده است قلعه 2000 ساله آن است که از زمان ساسانیان به جای مانده و متاسفانه در کمال بیرحمی بدون کوچکترین توجهی از سوی مسئولان به حال خود رها شده است.
در ایزدخواست علاوه بر قلعه قدیمی کاروانسرای زمان شاهعباسی هم وجود دارد که آن را هم مثل قلعه به امان خدا رها کردهاند تا سرانجام در گذر روزگار به زوال بیفتد. کاروانسرا در شمال شرقی رودخانه ایزدخواست بنا شده است و میگویند یکی از 999 کاروانسرایی است که شاهعباس صفوی در دوران تبعیدش بنا کرده است.
اما روایت رازآلودگی نام این شهر هم در نوع خود جالب توجه است. به باور قدیمهای این مکان و البته نوشتههای برجا مانده و روایتهای نقل شده از پیشینیان میگویند روزگاری لشکری بزرگ در این خطه اقامت میکند. شبانه آنچنان برفی میبارد که نیمی بیشتر از لشکر در زیر آن برف مدفون میشوند. صبح فردا که از چند و چون ماجرا میپرسند بزرگ لشکر میگوید: ایزد چنین خواست... و این گونه میشود که در اینجا قریهای میسازند و زمینش را آباد میکنند و نامش را میگذارند: ایزد خواست...
قلعه ایزدخواست متعلق به دوران ساسانیان را میتوان یکی از شاخصترین آثار این منطقه توصیف کرد که با سبک معماری خود یکی از عجایب و نمونه های چشمگیر شهرسازی و مهندسی زمان قدیم ایران است.
با کمترین هزینه امنیت قلعه و ساکنان داخل آن تأمین میشده است چون از سه طرف با پرتگاهی تقریباً بر حالت عمود نسبت به کف زمین با ارتفاعات مختلف از6 تا 15متر، حتی با کمک ادوات جنگی برای سربازان دشمن غیر قابل نفوذ بوده است. فقط از یک طرف به قلعه دسترسی بوده که آن هم با حفر زمین حدود 30 متر طول و4 متر عرض با عمق 4 متر عملاً نفوذ به داخل قلعه غیر ممکن بوده است.
در داخل قلعه منازل حیاط نداشته اند و پشت بام طبقه اول، حیاط طبقه دوم بوده است و همه در یک همزیستی قوی در قلعه سکونت داشتهاند و با استفاده از اضافی چوب سقفها برای خانههای اطراف حصار قلعه، بالکن ایجاد کردهاند. دیوارها در پایین به صورت سنگ چین هستند که مانع از پوسیدگی خشت ها میشده و در بالا از خشت خام استفاده شده است.
سقف های بعضی مکان ها مخصوصا طویله ها که در اولین طبقه قرار دارند و سقف طاقچه های داخل اتاق ها به صورت هلالی و بعضا جناقی است که مطابق با سبک دوره ساسانیان می باشد.
وجود آتشکده در تقریبا وسط قلعه کمی بیشتر به سمت شمال یادگار زندگی پررونق آنها در زمان قبل از اسلام است. بودن آتشکده در آن زمان نشان از وجود موبد یا موبدان و طبقه اشراف و درباریان در قلعه ایزدخواست بوده است.
سردر قلعه به علت نامعلومی تخریب شده و با همان مصالح بجای مانده از سردر قبلی مجددا به صورت فعلی بازسازی شده است و فقط درب چوبی آن عوض شده است.
در حدود دو قرن پیش به علت تخریب حمام قلعه، شخصی با هزینه سفر حج خود یک باب حمام با کلیه امکانات و تزئینات آن زمان به سبک حمام های دوره صفوی می سازد که یکی از زیباترین بنا های داخل قلعه محسوب می شده است.
خانه سازی در قلعه نیز در حد بی نظیری بوده که ضمن استفاده کردن از مصالح چوب و گل به صورت خشت کمترین سنگینی را بر کف قلعه ایجاد کرده و همچنین توانسته اند ساختمانهایی را در 5 طبقه بسازند که با امکانات آن زمان در یک فضای محدود بسیار قابل تامل است که هم جواب ازدیاد جمعیت را می داده و هم با استفاده از ارتفاع طبقات، چشم اندازی بسیار زیبا به وجود میآمده که مردم هم می توانستند زمینهای کشاورزی خود را از داخل خانه تماشا کنند و هم در دل طبیعت باشند.
اما آنچه امروز از این قلعه و خانه های روستایی تاریخی اطراف آن باقیمانده ویرانه هایی از دیوارهایی بوده که بر فراز تپه ای واقع شده و کوچکترین اثری از نگهداری نیز در آن دیده نمیشود.
قلعهای که روزی دشمنان هیچ راه نفوذی را در آن نمیتوانستند پیدا کنند امروز زوال و فرسایش به خوبی راه تسخیر آن را پیدا کرده و مرتب نیز در خود فرو می برند و گویی برای متولیان امر رسیدگی به این قلعه هیچ جذابیتی ندارد.