نه به اونکه شش ماهه رو خودت دادی دست عمو جون
نه به اینکه دست منو گرفتی تو دستات که بمون
میدون پر گرد و غباره، دشمن پیاده و سواره
تنها عمومو دوره کردن، رفتن دیگه چاره کاره
عمه منو نگاه تو رو خدا بذار برم دیگه دیره
عمه جون عمو جون بابا بذار برم دیگه دیره
نه به اونکه اذن دو تا گلاتو گرفتی تو حرم
نه به اینکه حالا به من اجازه نمیدی که برم
غربت توی بغض گلومه، کارم توی خیمه تمومه
عمه بذار برم حالا که، قاتل روبروی عمومه
عمه تو رو خدا منو ببین بذار برم دیگه دیره
افتاد عمو جونم روی زمین دیگه دیره
نه به اونکه این همه گفتی با عمو باشم همیشه
نه به اینکه حالا میگم براش بمیرم میگی نمیشه
گودال پر جوش و خروشه، انگار داره نیزه میجوشه
شاید بشه سپر تن من، جونم فدای تار موشه
عمه چه خبره دور و برش بذار برم دیگه دیره
قاتل داره میره بالا سرش بذار برم دیگه دیره
کاش میشد تو کربلا عشقمونو نشون بدیم
کاش میشد کنار شش گوشه با گریه جون بدیم
چی میشه با دسته سینه زنات با اشک و آه
مثل زینبت بیام سینه زنون تو قتلگاه
واسه جسم بی سرت بخونیم با خواهرت
اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند
