0

مبحث چهل و یکم صالحین: پیشواز بهاران

 
pebdeniofpersia
pebdeniofpersia
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1390 
تعداد پست ها : 2564
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مبحث چهل و یکم صالحین: پیشواز بهاران
سه شنبه 20 اسفند 1392  3:47 PM

حاجی فیروز

میر نوروزی

سخن در پرده میگویم ، چو گل از غنچه بیرون آی

که  بیش  از پنج روزی نیست  حکم  میرنوروزی

درزمان های پیشین ، به هنگام نوروز دلقکی را برای مدت 5 روز (پنج روزه ی پایان سال ، که در شمار روز وماه و کار نبود ) به جای شاه ، امیر یا حاکم می نشانیدند و به او "امیر نوروزی " می گفتند . او در آن مدت کوتاه از همه ی اختیارات شاه یا امیر برخوردار بود . از این رو ، این دلقک با استفاده از قدرت کوتاه مدت ، حکم به گرفتن جریمه ، زندانی کردن بزهکاران ، ضبط دارایی ستمگران و کارهایی این چنینی می کرد . پس از سپری شدن پنج روز میر نورزوی را برخری سوار می کردند و هر کس کشیده ای بر سر و روی او وارد می آورد .

ابوریحانی بیرونی نیز در کتاب التفهیم ، نقل می کند که :

" به روزگاران خسروان ( پادشاهان ساسانی ) به نخستین روز بهار از بهر " فال " مردی بیامدی کوسه ، برخری می نشست و کلاغی به دست می گرفت و با بادبزن خود را باد میزد و زمستان را وداع می کرد و ازمردم چیزی می طلبید . به زبان ما به شیراز همین کرده اند . اگر او را پس از آن« می دیدند ، سیلی می خورد . "

مراسم مربوط به " میرنوروزی  " پیشینه ای دراز دارد . نشانه های آن را در نوشته های پیش از ورود اسلام نیز می توان یافت . از این مراسم . داستان های شیوایی از زمان شاه عباس صفوی نیز نقل می کند .

حافظ از این شخص به عنوان " میرنوروزی "یاد کرده و دوران حکومتش را " بیش از پنج روز " نمی داند .

مسعودی در این باره می نویسد :

" ... پنج روز آخر آن فرودگاه است ، که روز اول آن در عراق و ایران کوسه ای بر استر خود سوار شود ( و این جز در عراق و دیار عجم رسم نیست و اهل شام و جزیره و مصر و یمن آن را ندانند ) ، وتا چند روز و سیر و گوشت چاق و دیگر غذاهای  گرم و نوشیدنی های گرما و سرما به او بخورانند  بنوشانند و چنان وانمود کند که سرما را بیرون می کند و آب سرد بر او ریزند و احساس رنج نکند ، و به فارسی بانگ زند ؛ گرما ، گرما و این هنگام عید عجیمان است که در اثنای آن طرب کنند و شاد باشند .

علامه محمد قزوینی درباره میرنوروزی شرحی آورده است ،

" ... یکی از دوستان موثق نگارند ه ، از اطبای مشهور که سابق در خراسان مقیم بوده اند ، در جواب استفسار من از ایشان در این موضوع ، مکتوب ذیل را به اینجانب مرقوم داشته اند که عینا درج می شود :

در بهار 1302 هجری شمسی برای معالجه بیماری به بجنورد رفته بودم . از اول فروردین تا چهاردهم فروردین در آنجا بودم ، در دهم فروردین دیدم جماعت کثیری ، سواره وپیاده می گذرند ، که یکی از آن ها با لباس فاخر  ، بر اسب رشیدی نشسته ، چتری بر سر افراشته بود . جماعتی هم سوار در جلو و عقب او روان بودند یک دسته هم پیاده به عنوان شاطر و فراش که بعضی چوبی در دست داشتند ، دررکاب او یعنی پیشایش و در جنبین و درعقب او روان بودند ، چند نفر هم چوب های بلند در دست داشتند که بر سر هر چوبی سر حیوانی از قبیل گاو یا گوسفند بود ، یعنی استخوان جمجمه حیوانی و این رمز از آن بود که امیر از جنگی فاتحانه برگشته و سرهای دشمنان رابا خود می آورد. دنبال این جماعت ، انبوه کثیری از مردم متفرقه ، بزرگ و خرد ، روان بودند و هیاهوی بسیار داشتند. تحقیق کردم ، گفتند که در نوروز یک نفر امیر می شود ، که تاسیزده عید ، امیر و حکمفرمای شهر است ، به اعیان و اعزه شهر حوله نقد و جنس می دهد ، که همه کم یا زیاد تقدیم می کنند . به این طریق که مثلا حکمی می نویسد برای فلان متعین : که شما باید صد هزار تومان تسلیم صندوق خانه کنید ، البته مفهوم این است که صد تومان باید بدهند . البته این صد تومان را کم و زیاد می کردند ، ولی در هر حال چیزی گفته می شد ، غالب اعیان به رغبت و رضا چیزی می دادند . زیرا ، جزو عادات عید نوروز به فال نیک می گرفتند . ازجمله به ایلخانی هم مبلغی حواله می دادند که می پرداخت . بعد از تمام شدن سیزده عید دوره ی امارت او بر سر می آید ، و گویا در یک خاندان این شغل ارثی بود " .

بی گمان امروز ، کسانی را که در روز های نخست فروردین ، با لباسهای قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر و خیابان می بینیم که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می کنند و پولی می گیرند ، بازمانده ی شوخی ها و سرگرمی های انتخاب " میرنوروزی " و " حاکم پنج روزه " است که تن ها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند ، نه در وقت و جشنی دیگر و آنان خود در شعرهایی که می خوانند ، می گویند :

حاجی فیروزه ، عید نوروزه ، سالی چند روزه "

میر نوروزی هم از دیگر نسخه های بابا نوروز است و کارکرد های یکسانی داشته است اما تفاوتی هایی اندک در گذر زمان و در نواحی گوناگون بدیهی است . برای نمونه ، تاریخ نامه های سده های میانه از پادشاهی یکروزه او به هنگام جشن نوروز یاد کرده اند که بی تردیدگونه ای نمایش آمیز بوده و آنچنان که برخی تصور کرده اند ، به هیچ وجه قدرت اجرایی نداشته است .

 
مراسم میرنوروزی در کردستان

از سنت های معمول در کردستان ، مراسم مربوط به " میر نوروزی " است که در گذشته با تفصیل وتشریفات زیاد برگزار می شده و هم اکنون نیز در مهاباد برپا می شود ، به این ترتیب که :

در اولین چهارشنبه سال نو ، مردم از میان خود یک نفر را به "امیری " بر می گزینند و به او نام " میرنوروزی " یا " امیر بهاری" می دهند ، او در این روز به هنگام طلوع آفتاب بر تخت می نشیند . سپس مرد کوپال سیمین ، در پیشگاه امیر بهاری تعظیم می کند تا افراد تشکیلات را معرفی کند که عبارتند از :

 -کهن وزیر ، که میان پیران شوخ و بذله گو انتخاب می شود .

- وزیر دست راست که احکام  منطقی صادر می کند .

- وزیر دست چپ که فرمانهای مسخره می دهد .

- میرزا که با سواد است و سمت دبیری دارد .

- فراشان و خدمتگزاران .

- خنجر زنان یا جلادان که لباسهای سرخ می پوشند .

- ساززن ها که معمولا تعدادشان به 25 نفر می رسد .

- آوازخوان ها و سرود خوانان که گاهی دسته جمعی و گاهی نوبتی و بعضی به صورت مشاعره آواز می خوانند .

البته در روستاهای کردنشین شمال خراسان نیز مراسم " میرنوروزی همراه با رقص و پایکوبی و دستوراتی که بیشتر درباره ازدواج پسران و دختران است انجام می شود .

حاجی فیروز

حاجی فیروزشخصی سرگرم کننده است که در روزهای نزدیک به  نوروز در کوچه ها و خیابان های ایران ظاهر می شود .

حاجی فیروز ها با چهره سیاه کرده و لباسی به رنگ قرمز همراه با کلاه دو کی شکل قرمز ، دایره و دنبکی به دست می گیرند ، به خیابان می آیند و به رقص و شیرین کاری و خواندن شعرهای ضربی به رقص می پردازند. و از مردم پول می گیرند .

حاجی فیروز چیست ؟

خاستگاه جشن ها و آیین های ایرانی ،  پیوندی ژرف و شگرف با پدیده های کیهانی و هستی شناسانه و همچنین با ویژگی های اقلیمی و زیست بومی دارد . اما روش برگزاری این آیین ها درفرهنگ ایرانی ، بیشتر از دیگران با واقعیت ها نزدیکی دارد و رمزینه های موجود در آن به یکپارچگی به دنیای نیروهای مینوی و ایزدان پیوند نمی خورد . به دیگر سخن در بارورهای ایرانی (برخلاف باورهای یونان و میان رودان ) دسترسی به جهان ایزدان برای مردمان  امکان ناپذیر است. آسمان و نیروهای آن ممکن است تاثیری برفرایند های زمینی داشته باشند اما زمین و باشندگان آن کمترین دخالتی در حوزه توانایی های ایزدان ندارند .

در باورهای کهن سامی و میانرودان پیش آریایی و نیز یونان عصر کلاسیک ، خدایان گاه مظهر خشم و خشونت و آدم ربایی و تجاوز و خشکسالی و ترس هستند : اما در فرهنگ ایرانی ، پروردگار و ایزدگان ،همیشه و هموار مظهر نیکی و خیر خواهی برای مردمان و و باشندگان روی زمین هستند و " سرای سپند " که جایگاه مینویان دانسته  می شود ،سرایی است که در آنجا تن ها " نور و سرود " وجود دارد . از این رو است که مرگ در باور های ایرانی کهن ، نه تنها پدیده ای غمناک دانسته نمی شده ، که گاه موجب سرور و شادمانی هم می شده است .

از همین رو ، نوروز نیز آغاز بهار هستی زمینی و نمادی از اغاز آفرینش و زایش دوباره ان است .

درباره حاجی فیروز و پیام نوروزی او که از دیر باز در سراسر ایران زمین به گونه های مختلف رواج داشته و دارد . در نواحی گوناگون او را با نام های متفاوتی می شناسند :

در خراسان و بخش هایی از افغانستان "بی بی نوروزک " در خمین و اراک " ننه نوروز " در کرانه های خلیج فارس " ماه نوروز " در گیلان " پیر بابا " و " آروس / عروس گلی " ، در آذربایجان " نه نه مریم " در تاجیکستان و بخارا و دیگر وادی های ماوراالنهر " ماما مروسه " و نام های مشهور دیگری همچون بابا نوروز و  عمو نوروز .

شیوه اجرای نمایش ها در نواحی گوناگون ، زمان مراسم و حتی ترانه هایی که سروده می شود ، گاه با یکدیگر متفاوت هستند و این تفاوت ها ناشی از ویژگی های خاص ها ناحیه است . در آسیای میانه و در آخرین شب سال ، " مامای مروسه " را می کشند " و بانوی خانه ، خوراکی هایی همچو ن سمنک (سمنو ) را درآوند هایی بسیار تمیز و آراسته ، بر دستر خوانی (سفره ای ) می گذارد تا شب هنگام او به آن ها برکت دهد و بچشد و ببوسد پیش از آمدن مامی مروسه ، مراسم " گل گردانی " یا " گل نوروزی " برگزار می شود و در این مراسم گروهی از مردم ، نخستین گل های روییده در صحرا را می چینند و همراه باشادی وآواز در کوچه ها می گردانند ، این آیین با تفاوت هایی در گیلان و کوهپایه های تالش نیز برگزار می شود . در آنجا " آروس گلی  " و " پیر بابا " با دسته های گل و پوشیدن پوشاک سرخ و کلاه بوقی  به ترانه سرایی و دایره زنی و کارهای خنده آور می پردازند . در هزاره جات افغانستان و در دامنه های کوه بابا، نیز " بی بی نوروز " با پوشش خنده دار و آواز خوانی به شاد کردن مردم می پردازند . (حاجی فیروز بیشتر از همه جا ، شبیه این دو نمونه اخیر است ) .

حاجی فیروز ،شکل دگرگون شده ننه نوروز یا بابانوروز است . گونه اصلی آن که در نواحی مختلف ، روایی دارد ، بی گمان آیینی بسیار کهن برای آورنده پیام نوروزی و آورنده نوید سالی نیک است .

تشکرات از این پست
omiddeymi1368 zahra7720
دسترسی سریع به انجمن ها