0

اعتقاد به امام مهدی علیه السلام ، مسئله ای اسلامی نه مذهبی 1

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

اعتقاد به امام مهدی علیه السلام ، مسئله ای اسلامی نه مذهبی 1
پنج شنبه 8 اسفند 1392  8:29 AM

بخش اول

چکیده

اعتقاد به وجود دوازده امام در جایگاه جانشینان پیامبر و رهبران امت اسلامی، مسأله‌ای است که سنگ بنای آن، توسط شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله نهاده شده است.

بدینسان مسأله یاد شده ـ دست کم از حیث نظر ـ مسأله‌ای است اسلامی نه مذهبی.

نگارنده در این مقاله با تکیه بر احادیثی از کتب اهل سنت این مطلب را اثبات کرده است.

کلیده واژه‌ها: بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود سجستانی، احمدبن حنبل، اثنی عشر، قریش.

مقدمه

صاحبان صحاح اهل سنت در منابع خود، از رسول خدا صلی الله علیه و آله حدیثی نقل کرده‌اند که بر اساس آن، رسول خدا صلی الله علیه و آله جانشینان خود را دوازده تن ذکر کرده و برای آنان، اوصافی برشمرده است. نمونه‌هایی از الفاظ حدیث مورد نظر عبارت است از:

1. بخاری: حافظ بزرگ اهل سنت، محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح خود از طریق صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله «جابر بن سمره» از آن حضرت نقل کرده است که فرمود: «پس از من، دوازده امیر خواهند بود». سپس سخنی فرمود که آن را نشنیدم. پدرم گفت: «رسول خدا فرمود: «همه آنان، از قریش هستند»([1]).

بخاری، در اثر دیگر خود التاریخ الکبیر نیز حدیث مورد نظر را با سند دیگری آورده است. در این نقل آمده است: «همواره امر خلافت استوار و پابرجاست تا آن‌که دوازده امیر وجود داشته باشند.» ([2])

بخاری در تاریخ خود، حدیث فوق را از طریق صحابی دیگر پیامبر «ابو جحیفه» نیز از آن حضرت نقل کرده است. در این نقل آمده است: «همواره امر خلافت و امامت، میان امتم به نحو شایسته‌ای ادامه دارد، تا آن‌که دوران خلافت دوازده خلیفه سپری شود که همه آنان، از قریشند». ([3])

2. مسلم: مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری نیز حدیث مورد نظر را با سندهای گوناگون هشت بار در کتاب صحیح خود آورده است. در یکی از نقل‌های مسلم، به نقل از جابر بن سمره آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «همواره دین خدا استوار و پا بر جا است، تا آن‌که قیامت به پا شود یا دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشند که همگی آنان از قریشند».[4]

3. ترمذی: وی نیز حدیث جابر بن سمره را در سنن خود از دو طریق نقل کرده است. در یکی از نقل‌های ترمذی آمده است: «پس از من، دوازده امیر وجود خواهند داشت که همه آنان، از قریش‌اند».[5]

4. ابو داود سجستانی: وی، حدیث یاد شده را از سه طریق نقل کرده است. وی از جابر بن سمره نقل می‌کند که گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می‌فرمود: «همواره دین خدا استوار و پابرجاست تا آن‌که دوازده نفر خلیفه برای شما وجود داشته باشند که همگی آنان از قریش‌اند.([6])

5. احمد بن حنبل: وی نیز حدیث یاد شده را در مسند خود با الفاظ و تعابیر مختلف سی و دو بار نقل کرده است. در یکی از نقل‌های احمد آمده است: «برای این امت دوازده نفر خلیفه وجود خواهند داشت که همه آنان از قریشند».[7] به جز افراد یاد شده، جمع بسیار دیگری از دانشمندان اهل سنت حدیث فوق را با سند صحیح در آثار خود ثبت کرده‌اند. از آن جمله‌اند: حاکم نیشابوری، سیوطی، خطیب بغدادی، ابو نعیم اصفهانی، بیهقی، طبرانی، ابن‌حجر عسقلانی، البانی.[8]

سند حدیث

حدیث یاد شده، مورد اتفاق فریقین است. در بررسی‌هایی که تاکنون انجام داده‌ایم، به موردی برنخورده ایم که کسی به هر دلیل، در تضعیف حدیث، سخنی گفته یا مطلبی نوشته باشد، بلکه قاطبه محدثان و دیگر دانشمندان اهل سنت، حدیث یاد شده را در آثار خود نقل نموده و بر صحت آن تأکید کرده‌اند.

بررسی‌های صورت گرفته، نشان می‌دهد که رجال سند حدیث، همگی از محدثان و فقهای طراز اول عصر خویش به شمار می‌روند؛ برای نمونه ترمذی در صحیح خود پس از نقل حدیث می‌گوید: «حدیث نیکو و صحیحی است» [9] و ناصر الدین البانی می‌نویسد: «سند حدیث، سند نیکویی است و رجال آن، مورد اعتمادند».[10]

پیشینه حدیث

حدیث مورد نظر، سالیانی دراز، پیش از آن‌که غیبت صغرا در سال 260ق آغاز شود، بین مردم رایج بوده و در کتب حدیث اهل سنت ثبت شده بوده است.

شاید هنوز حضرت صادق7رحلت نفرموده بود که لیث بن سعد، محدث مصر، متوفای 175ق این حدیث را در کتاب امالی خود ثبت کرده بود.([11])

هنوز قرن دوم به پایان نرسیده و شمار امامان طاهرین از هشت تجاوز نکرده بود که ابوداود و طیالسی، متوفای 204ق آن را در مسند خود و سپس نعیم بن حمّاد، متوفای 228ق در کتاب فتن، و دیگران در آثار خود ثبت کرده بودند.

به طور اجمال، در آثار دانشمندان شیعه که تا اواخر قرن سوم هجری به رشته تحریر در آمده است، اثری از این حدیث دیده نمی‌شود؛ گرچه سایر احادیث امامان اثناعشر را نقل می‌کرده‌اند؛ به همین دلیل، کسی نمی‌تواند ادعا کند شیعیان، این حدیث را در تأیید نظریه خود دربارة شمار امامان، جعل کرده‌اند.

نکته دیگری که اهمیت و قطعیت این حدیث را اثبات می‌کند، تاکید مکرّر رسول خدا صلی الله علیه و آله بر مسأله خلفای اثنا عشر است؛ چنان‌که آن حضرت، در مواضع متعددی این بشارت را بیان کرده و به سمع و نظر مردم رسانده است؛ به ویژه که رسول گرامی صلی الله علیه و آله این موضوع را در اجتماع بزرگ صحابه در جریانحجة الوداع در عرفات و منا و مدینه به مردم ابلاغ کرده است.([12])

اصرار و پافشاری رسول خدا نشان می‌دهد که این مسأله، نه یک سخن معمولی، بلکه یک بشارت مهم الهی است.

ویژگی‌های امامان در حدیث

حدیث امامان اثنا عشر، دارای ویژگی‌هایی است که مجموع آن ویژگی‌ها جز بر امامان از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بر کس دیگری قابل تطبیق نیست. مهم‌ترین ویژگی‌های امامان در حدیث مورد نظر، به قرار ذیل است:

1. عدد آنان دوازده نفر است. «… اثنا عشر خلیفة…»([13])

2. همگی آنان از قریش هستند. «… کلّهم من قریش».([14])

3. این دوازده نفر، خلفای کلّ امت هستند، نه بخشی از امت.

سؤال شد چند نفر خلیفه بر این امت خلافت خواهند کرد؟ پیامبر فرمود: دوازده نفر…([15])و([16]) «همواره امر خلافت، میان امتم به شایستگی ادامه دارد، تا دوران خلافت دوازده نفر خلیفه سپری شود…»([17])

در مجموعة روایات فوق، یک تعبیر مهم به چشم می‌خورد و آن، واژة «امّت» است که همه پیروان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را از صدر اسلام تا قیامت شامل می‌شود، و به هیچ عنوان، نمی‌توان آن را به مسلمانان عصر خاصی اختصاص داد.

روایاتی که واژه فوق در آن به کار رفته، گویای آن است که خلفای دوازده گانه، خلفای کلّ امتند؛ پس اینان ـ چنان‌که دانشمندان اهل سنت پنداشته‌اند ـ خلفای امت اسلامی در قرن اول یا دوم هجری نیستند، تا آن‌که دوران خلافت شان پس از گذشت زمان تعیین شده، سپری شده باشد؛ بلکه اینان ـ چنان‌که نصوص روایات فوق نشان می‌دهد ـ خلفای کل امت اسلامی‌اند و تا امت باقی است، همواره یکی از اینان، میان امت باقی است، تا امّت، بدون پیشوا و سرپرست باقی نماند.

4. در شماری از تعابیر حدیث، قوام و استواری دین، دائرمدار وجود خلفای دوازده گانه قرار داده شده است.

«لا یزال الدین قائماً حتی تقوم الساعة او یکون علیکم اثنا عشر خلیفة…»[18]

به مفاد دو روایت فوق، اگر دوران خلافت خلفای دوازده گانه سپری شود، دین، قوام و استواری خود را از دست خواهد داد. و چون دین، استوار و پا برجا است، پس دوران خلافت اینان، هنوز پایان نپذیرفته است.

مفهوم فوق، به هیچ روی با توجیهات دانشمندان اهل سنت دربارة حدیث سازش ندارد.

5. در شمار دیگری از نقل‌های حدیث، عزّت دین، دائر مدار وجود امامان دوازده گانه قرار داده شده است؛ یعنی دین، تا زمانی عزیز است که اینان باشند، و اگر روزی فرا رسد که کسی از آنان باقی نباشد، اسلام عزت خود را از دست خواهد داد.

«لا یزال هذا الدین عزیزاً الی اثنی عشر خلیفة…» و «لا یزال هذا الدین قائماً ما کان اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش» ([19])

از آن‌جا که نمی‌توان پذیرفت اسلام، عزّت خود را از دست داده باشد، باید بپذیریم که دوران خلافت خلفای دوازده گانه هنوز پایان نیافته است.

6. در تعدادی از نقل‌های حدیث آمده است: «دشمنی دشمنان، به آنان زیان نمی‌رساند».[20] و «تنها گذاشتن و خوار کردن آنان، زیانی به آن‌ها وارد نمی‌سازد».[21]

تعابیر فوق نشان می‌دهد که خلافت خلفای دوازده گانه رسول خدا صلی الله علیه و آله لزوماً به معنای حاکمیت و قدرت ظاهری نیست؛ چون اگر چنین باشد و با این وجود، مردم آنان را تنها گذاشته یا با ایشان به دشمنی بپردازند، و این امر به شکست ظاهری آنان منتهی شود، زیان آشکاری به آنان وارد شده است.

از این‌جا معلوم می‌شود که حاکمیت و سلطه ظاهری، در خلافت آنان نقشی ندارد و خلافت آنان، یک منصب الهی و استحقاقی است و حاکمیت و قدرت ظاهری، یکی از شؤون خلافت الهی است. اگر زمینه آن فراهم شود، خلفای رسول خدا صلی الله علیه و آله به آن مبادرت خواهند کرد، و اگر زمینه‌های آن فراهم نگردید، زیانی به منصب خلافت الهی آنان وارد نخواهد شد.

7. در شماری از تعابیر حدیث آمده است: «ان هذا الأمر لا ینقضی حتی یمضی فیهم اثناعشر خلیفة…»؛([22]) «امر خلافت پایان نمی‌یابد، مگر آن‌که دوران خلافتِ دوازده نفر خلیفه سپری شود که همگی آنان از قریشند».

تعبیر فوق نشان می‌دهد که امر خلافت، میان امت اسلامی دائر مدار وجود خلفای دوازده گانه رسول خدا است و تا یکی از آنان باقی است، خلافت نیز باقی است و هر گاه دوران آنان سپری شود، روزگار خلافت نیز به پایان خواهد رسید. به جز نقل فوق از حدیث جابر، دلایل دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد عُمر خلافت، پایان نیافته است، بلکه دوران خلافت خلفای دوازده گانه رسول خدا صلی الله علیه و آلهادامه دارد.

صاحبان صحاح اهل سنت از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده‌اند که فرمود: «لا یزال هذا الأمر فی قریش ما بقی من الناس اثنان»؛([23]) «همواره امر خلافت در میان قریش است تا آن‌گاه که دو نفر انسان در جهان باقی شند». به دلالت حدیث فوق همواره در همه زمان‌ها، خلیفه‌ای از تبار قریش میان امّت اسلامی وجود دارد، تا جهان به پایان رسد. حدیث فوق، حدیث امامان اثنا عشر را تکمیل می‌کند و نشان می‌دهد که هم اکنون، خلیفه قرشی‌تباری میان امّت اسلامی وجود دارد.

همچنین شماری از دانشمندان اهل سنت در شرح حدیث جابر بن سمره که موضوع بحث کنونی ما است، حضرت مهدی علیه السلام  را مصداق حدیث، و او را یکی از خلفای دوازده گانه رسول خدا دانسته‌اند. از آن جمله‌اند: ابو داود، سیوطی و ابن کثیر.([24])

افزون بر این، شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز ـ بر اساس احادیث صحیحی که از آن حضرت در دست است ـ حضرت مهدی علیه السلام  را یکی از خلفای امت اسلامی به شمار آورده‌اند. شماری از حافظان حدیث، از رسول خدا نقل کرده‌اند که فرمود: «یکی از خلفای شما خلیفه‌ای است که اموال را می‌بخشد، بدون آن‌که آن را بشمارد».[25]

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها