فرق بين عقايد مهدويت و حجتيه
شنبه 3 اسفند 1392 10:14 AM
فرق بين عقايد مهدويت و حجتيه
اعتقاد به اين كه در آخر الزمان مردي از نسل پيامبر گرامي اسلام (ص)قيام كرده دنيا را از عدل و داد پر مي كند را انديشه مهدويت مي گويند.
به اعتقاد شيعيان شخصيت ياد شده دوازدهمين حجت خداوند، امام زمان ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ فرزند امام حسن عسكري (ع)است كه در سال 260 هجري قمري به فرمان خداوند به مقام امامت رسيد و چون دشمنان قصد كشتنش را نمودند بعد از خاك سپاري پدر، غايب گرديد.(1)
بانيان و اعضاي انجمن حجتيه هم كه در سال 1335 هجري قمري، اقدام به تشكيل انجمن خيريه حجتيه مهدويه كردند، شيعه بودند و عمده نيروهاي انجمن معلمان و افراد باسواد بودند و مسائل كلي و اصولي امامت و مهدويت را قبول داشتند و حضرت مهدي ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ را آخرين امام و ذخيرة الهي ميدانستند و به تولد و ظاهر شدن او و تشكيل حكومت عدل گسترش قائل بودند. آنان نيز معتقد بودند كه ظهور حجت ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ فرمان قطعي خداوند است و به دست تواناي او معاندان ريشه كن ميشوند و زمين به ارث صالحان در ميآيد.
بنابراين انجمن حجتيه هم بسياري از مسايل اصلي و اساسي عقايد مهدويت را قبول داشتند و همانند ديگر دلدادگان حضرت، براي او دو غيبت صغري و كبري، نواب اربعه، عمر طولاني و ... از جان پذيرفته بودند و انحرافاتي كه پيدا شد در برخي از مسايل بود و به همان اندازه كه از عقايد ناب مهدويت فاصله گرفتند مورد بي مهري منتظران ناب قرار گرفتند و امام خميني (ره) نيز كه در سال 1349 به آنها اجازه مصرف سهم امام را داده بودند در سال 1351 به خاطر همين انحرافاتي كه پيدا شد، اجازه خويش را لغو كردند.(2) اكنون به برخي از انحرافات آن ها اشاره ميكنيم، عقايدي كه با عقايد ناب مهدويت تفاوت اساسي دارد:
1. انجمن حجتيه ميگفتند: هر پرچمي كه قبل از قيام امام مهدي ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ بلند شود، در ضلالت است و به شكست ميانجامد.(3)
در حالي كه پرچمي كه به نام امام مهدي ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ و با ادعاي مهدويت بر پا گردد گمراه وشكست خورده است نه هر پرچمي كه براي برطرف كردن ظلم و ستم بر پا شود.
2. بايد گناه و ستم و معصيت زياد بشود، تا امام زمان ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ بيايد.(4)
اين نحو تفكر و عمل بر خلاف روح آياتي از قرآن كريم و روايات امر به معروف و نهي از منكر و ... است.
3. ميگفتند، جهاد در دوران غيبت معنا ندارد، چون حاكم بايد معصوم باشد.(5)
4. در عصر غيبت، تمام وظايف را، در انتظار خلاصه ميكردند.
5. معصوم بودن حاكم را شرط ميدانستند.(6)
6. خود را ، اسلام شناس تر و آگاه تر از علماي اسلام ميدانستند.(7)
7. آثار وجودي، حضرت مهدي ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ را نفي ميكردند.(8)
8. به اختلافات شيعه و سني دامن ميزدند.(9)
گفتني است بر هر كدام از اعتقادات ياد شده نقدهاي جدي وجود دارد كه بايد در جاي خود پي گيري شود.
پاورقی:
1. شيخ مفيد، الارشاد،ص 673.