0

مبحث سی و هفتم طرح صالحین:امام حسن عسکری(ع)

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:مبحث سی و هفتم طرح صالحین:امام حسن عسکری(ع)
شنبه 19 بهمن 1392  8:55 PM

فاجعه بزرگ
هولناكترين مصيبت در زندگى امام حسن عسكرى - عليه السلام - فقدان پدر بود. ((معتمد)) طاغوت عباسى كه از مشاهده تلاءلو امام در جامعه و مردمانى كه پروانه وار ايشان را در برگرفته بودند و از سرچشمه علم و ادب ايشان سيراب مى شدند به تنگ آمده بود و كينه در اعماق روح و جانش ريشه دوانده بود يكى از بزرگترين و دهشتبارترين جنايات را مرتكب شد و امام را مسموم كرد(39). زهر در تن امام كارگر شد و ايشان را بسترى ساخت . دم بدم رنج و درد افزون مى شد و بيمارى امام شدت مى يافت ، شيعيان و بزرگان دولت به عيادت ايشان مى آمدند يكى از عيادت كنندگان ابوهاشم جعفرى شاعر آسمانى و زبان گوياى اهل بيت بود كه از مشاهده حال امام پرده اشكى چشمانش را فرا گرفت و اندوه عميق و سينه سوخته خود را طى ابيات زير چنين تصور كرد:
((جهان در برابر چشمانم تيره و تار شد، قلبم پاره پاره گشت و تبدار شدم ، هنگامى كه شنيدم امام بيمار و رنجور است گفتم : همه هستيم فداى او باد!))
.
((اماما! با بيماريت اسلام بيمار گشت و ستارگان ، تيره و بى نور شدند. شگفتا! تو كه درمان هر دردى هستى چگونه دچار درد و بيمارى شده اى ))
.
((تو طبيب دردها در دين و دنيا و زنده كننده مردگان و زندگان هستى ))
.
ابيات فوق نهايت رنج و اندوه ابوهاشم را نشان مى دهد. بيمارى امام او را غمگين كرده تا آنجا كه حاضر است خود را فداى ايشان كند. بيمارى امام بيمارى اسلام است و ستارگان تيره شده اند. ابوهاشم شگفت زده مى پرسد امام كه خود درمانگر هر درد است چگونه بيمار مى شود!.
ابو دعامه نيز به عيادت امام رفت و هنگامى كه قصد خارج شدن داشت حضرت به او گفت :

((اى ابادعامه ! حق تو بر ما واجب گشت آيا نمى خواهى برايت حديثى بگويم تا از آن خشنود گردى ؟))
ابو دعامه به سرعت پاسخ داد: ((چرا يابن رسول اللّه چقدر به احاديث شما نيازمنديم !))
حضرت فرمود: ((پدرم امام جواد از پدرش على بن موسى ، از پدرش ‍ موسى بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن على ، از پدرش على بن الحسين ، از پدرش حسين بن على ، از پدرش على بن ابى طالب ، برايم نقل كرد كه پيامبر اكرم - صلى اللّه عليه و آله - فرمود: يا على ! بنويس . گفتم : چه بنويسم ؟ فرمود: بنويس : بسم اللّه الرحمن الرحيم ((ايمان )) آن است كه در دلها جايگير شود و اعمال ، آن را تصديق كند و ((سلام )) آن چيزى است كه بر زبان جارى مى شود و زناشويى با آن حلال مى گردد))
.
ابودعامه مى گويد: گفتم : يابن رسول اللّه به خدا سوگند نمى دانم كداميك برتر است : متن يا سند حديث ؟
امام پاسخ داد:
((اين صحيفه اى است به املاى پيامبر اكرم - صلى اللّه عليه و آله - و با خط على بن اءبى طالب - عليه السلام - كه ما آن را از پدرانمان به ارث مى بريم و هر يك به جانشين خود مى سپارد))
.
امام شيفته و دلباخته نشر و گسترش دانش ، آگاهى و انديشه بود و لحظه اى از انجام رسالت خود باز نمى ماند و مانعى نمى شناخت لذا حتى در اوج بيمارى و فرسودگى به اين كار اهتمامى بليغ داشت .

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها