0

پیامکهای عشقولانه

 
delete
delete
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : خرداد 1388 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : تهران

پاسخ به:پیامکهای عشقولانه
یک شنبه 11 خرداد 1393  6:38 AM

دلتنگی من تمام نمی شود

همین که فکر کنم

من و تو

دو نفریم

دلتنگتر می شوم برای تو

این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام

این بار من یک بارگی از عافیت بُبریده ام

در دیده ی من اندر آ، وز چشم من بنگر مرا

زیرا برون از دیده ها منزلگهی بگزیده ام

باید ببینمت !

چرا که روی نوار قلبی ام پیوسته نام تو بود

و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام

تو را تجویز کرده است

قسمت این بود که من با تو معاصر باشم

تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم

تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی

من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم

ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ فلک

هر که از دیده مان رفت ز خاطر ببریم

یا که چون فصل خزان آمد وگل رفت به خواب

دل به عشق دگری داده ز آنجا برویم

وسعت دیده ما خاک قدم های تو بود

خاک زیر قدمت را به دو دنیا بخریم

  دنیا برای من یعنی:

      پسرم مهدیار

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها