انسان و شدن
پنج شنبه 3 بهمن 1392 11:40 PM
از ديدگاه قرآن، انسان ظرفيتهاي والايي براي انقلاب وجودي و تحوّل نهادي و جوهري دارد و ميتواند از فرشتهها نيز گوي سبقت را برُبايد و به مرتبهاي فراتر از مَلَک راه يابد و همراه با انسان کامل معصوم عليه السلام که پير طريقت و خضر راه است، عوالم هستي را در قوس صعود، يکي پس از ديگري پشت سر بگذارد و اين ممکن نيست، مگر براساسِ:
1. معرفةالله،
2. معرفت به جايگاه و منزلت خويشتن يعني خليفةالله شدن
3. طهارت برون و درون يا ظاهر و باطن،
4. محبّت الهي و حبّ به انسانهاي کامل الهي،
5. عبوديت و بندگي همهجانبه در برابر پروردگار عالَم.
انسان که هنگام «ولادت طبيعي» و «تولّد تكويني» خود، حيوان بالفعل و انسان بالقوّه است و از حيث هويت فطري و روح حاکم بر هستياش «حيّ متّأله» به شمار ميرود، ميتواند «تولّد تشريعي» نيز بيابد و بهسوي ملکوت عالم سير كند و به عکس حركت اول که سير نزولي از عالم ملکوت به ملک و از نشئه عقل به نشئه ماده بود، سير صعودي را از ملک به ملکوت و از ماده به عقل آغاز كند. که وجود انسانهاي هادي و کامل و کتاب هدايت جامع الهي براي تکامل وجودي انسان در ساحت علم و عمل است.
استعداد به كمال رسيدن و شدن، در متن وجود آدميان به وديعه نهاده شده تا قواي تحريکي را تعديل و قواي ادراکي را تعالي بخشد و با رهزنان راه تکامل مبارزه كند و هماره متذکر باشد و از هر غفلت و نسيان و سهوي درباره حقيقت وجودي خويشتن و محبوب فطرياش رهايي يابد و به آزادي و آزادگي برسد و از همه تعلّقات و تعيّنات بگذرد تا به «موت اکبر» و فناي فيالله و فناي از اين فنا راه يابد که در قرآن کريم از اين شدنيهاي مستمّر و طيّ مقامات. به «صيرورت» تعبير شده است؛ صيرورت يعني تحول جوهري و گرديدنهاي دروني و وجودي که از منزلتي به منزلت ديگر و از مرحلهاي به مرحلة ديگر درآمده و ناظر به «اطوار» وجودي انسان است