0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره دوازدهم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

قطره‌اي از دريا
پنج شنبه 3 بهمن 1392  11:24 PM

نويسنده: محمد بهشتي
صفحه 26 الي 29 نسخه چاپي
اشاره: در شماره قبل (ويژه‌نامه آيت الله بهجت قدس سره) در مقاله‌اي با عنوان «سلوك ناب» ويژگي‌هايي از روش سلوكي و تربيتي آن فقيه عارف را بدين ترتيب برشمرديم: جامعيت در سلوك، يعني اهل معرفة‌‌‌النفس و عشق و محبت و رياضت بودند و با پرهيز از تعلقات دنيوي و انس با عبادت و اذكار و ياد خدا و همچنين بندگي خدا و مهار وسوسه‌ها و تخيلات، حضور در اجتماعات معنوي مانند نماز جماعت و… و اهتمام به بهره‌گيري از ايام الله و همچنين اولويت دادن به تهذيب باطن، عنايت به تدريج در سلوك، توجه به ظرفيت‌ها و استعداد‌ها، عمل به دانسته‌ها و عشق به اهل‌بيت. هر چند عنوان مقاله ويژگي‌هاي روش سلوكي بود، ولي بازتابي از شخصيت ايشان را نيز به همراه داشت. در اين مجال کوتاه به برخي ديگر از ابعاد آن اشاره مي‌کنيم:
¨1. فقاهت
اولين بُعد كه در ايشان چشمگير بود و لازم است در اين باره، مقالات و كتاب‌هايي نوشته شود، تبيين فقاهت استوار ايشان است. ايشان مباني فقهي وثيق، عميق و پخته‌اي داشتند. هر چند به عرفان مشهور بودند، اما مقام علمي‌شان متأسفانه مغفول مانده بود. از اين‌رو، جا دارد كه بزرگان و كساني كه با او آشنا بودند، به تبيين اين بُعد بپردازند كه ايشان نه تنها يك عارف دل‌سوخته و عاشق خدا و اهل‌بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، بلكه فقيه برجسته‌اي نيز بود.
¨2. يادگار سه حوزة علمي
ايشان يادگار سه حوزة بزرگ علمي بودند. از طرفي، ميراث‌بَر حوزة علميه سامرا بودند، چون اولين استاد ايشان مرحوم شيخ محمد كاظم شيرازي است و اين بزرگوار از شاگردان مرحوم ميرزاي شيرازي بزرگ و صاحب فتواي معروف و نيز شاگرد وي ميرزا محمد تقي شيرازي است كه ايشان در مبارزة با استعمار انگليس پيش‌قدم بود و رهبري آن مبارزه را برعهده داشت. جناب شيخ محمد كاظم شيرازي از شاگردان اين دو بزرگوار بود و اين دو، از بنيان‌گذاران حوزة علميه در سامرا بودند. از اين جهت، ايشان ميراث‌بَر حوزة سامرا است.
از طرف ديگر، ايشان از ذخاير علمي حوزة علمية نجف اشرف بودند؛ چون از محضر بزرگاني در نجف استفاده كرده بودند از جمله آيت الله محقق مرحوم غروي اصفهاني(كمپاني) صاحب نهاية الدرايه، دوم آقا ضياء عراقي و سوم آيت الله نائيني.
از طرفي نيز، ايشان در قم از محضر آيت الله العظمي بروجردي و حضرت آيت الله حجت كوه كمره‌اي بهره‌ها برده بودند. بنابراين مباني فقهي و اصولي ايشان آميزه‌اي از اين سه حوزة مهم فقهي بود.
¨3. ارتباط با سه استاد عرفان و اخلاق
امتياز ويژة ديگر ايشان، توفيق ارتباط با سه استاد بزرگ عرفان و اخلاق است: يكي آيت الله سيد علي قاضي. دوم شيخ مرتضي طالقاني كه علامة جعفري و بعضي ديگر نزد ايشان، دروس رايج را ‌خوانده بودند و هم ايشان استاد اخلاق و صاحب كرامت و اخلاق فاضله بود كه آيت الله بهجت از ايشان بهره‌مند شده بودند و از ايشان به نيكي ياد مي‌كرد. سومين شخص هم سيد عبدالغفار نجفي است. همة كساني كه با اين شخصيت‌ها آشنا هستند، مي‌دانند كه اينها از نادر مرداني بودند كه همزمان در حوزة عرفان و اخلاق حضور تأثيرگذاري داشتند.
¨4. برخورداري از اخلاق حسنه
آيت الله بهجت قدس سره داراي اخلاق حسنه و فضايل بي‌شمار اخلاقي بود. هر كسي كه با او حتي ساعاتي محشور مي‌شد و مي‌نشست، متوجه مي‌شد كه داراي تواضع بيش از حد، بزرگي و بزرگواري روح، صلابت، اخلاص و سجاياي بارز اخلاقي است. در طول زندگي ايشان، كسي پيدا نشد كه بگويد من از آقاي بهجت ناراحتم و اين بسيار عجيب است. كلمه تندي به كسي نگفت و مراقبت تمام و محافظت از حقوق ديگران و رعايت حقوق ديگران، بسيار مورد اهتمام ايشان بود.
¨5. مخالفت با هوا و هوس و رياضت ممتد
خصوصيت ديگر اين مرد بزرگ، مخالفت با هوا و هوس و رياضت ممتد شرعي است. ايشان واقعاً نشان داد كه استمرار رياضت، كاري شدني است و مي‌توان ساليان سال با نفس و هوا و هوس و تعلقات دنيا مخالفت كرد. ايشان از رياضات خود چشم‌داشتي نداشت، نمي‌خواستند از اين راه به مقامات معنوي برسند، يا به فيض و ثوابي نايل آيند. ايشان بااخلاص كامل با هوا و هوس مخالفت مي‌كرد.
¨6. عبادت‌هاي عارفانه
عبادت‌هاي عارفانه و نماز وي از جهات مختلف مورد توجه بود. نماز او از سال 50 تا 88 با شور و حضور قلب خاص انجام مي‌شد؛ به گونه‌اي كه دل‌ها را متوجه خدا مي‌كرد. شور و حال و اخلاص آيت الله بهجت در نماز از چهل سال قبل به يك منوال بود. ايشان سرچشمه‌ تعلقات را بسته و بر ضماير و نيات ‌چيره شده بود كه مي‌توانست نماز را به اين گونه بخواند. ايشان مي‌فرمود كه تمام حقايق عرفاني در نماز هست. امام راحل قدس سره به حاج‌آقا مصطفي سفارش فرموده بودند كه در نماز آيت الله بهجت حضور داشته باشد. به خوبي به ياد دارم در سال‌هاي 51-53 بود كه نماز مغرب و عشاي حضرت آيت الله العظمي بهجت با شركت ده‌ها مجتهد برگزار مي‌شد. آيت الله جوادي از مأمومين دائم ايشان بود. بزرگان ديگر مانند حضرات آيات: حسن‌زاده، شهيد قدوسي، رباني شيرازي در آن نماز شركت مي‌كردند و چه نماز پرشور و تأثيرگذاري بود! اما عبادات شبانة ايشان - بنابر نقل كساني كه با ايشان محشور بودند - اين گونه بود كه سه ساعت قبل از اذان صبح از خواب بيدار مي‌شدند و تا اذان صبح و بعد از آن هم تا طلوع آفتاب سرگرم عبادت بودند و سپس به حرم مشرف مي‌شدند.
¨7. وارستگي و پارسايي
ايشان در پارسايي و پيراستگي از دلبستگي‌هاي دنيا و ساده‌زيستي نمونه بود. اين ويژگي در محيط خانه، خوراك و لباس ايشان جلوه داشت. تا همين اواخر در آن منزلي زندگي مي‌كرد كه دو اتاق داشت و در يكي از اتاق‌ها به ما درس مي‌داد. وارستگي و پرهيز تام او از شهرت طلبي و مقام‌خواهي، ملكة او شده بود. حضرت اميرمؤمنان عليه السلام در خطبة همّام، در اوصاف متقين مي‌فرمايد كه: دنيا به آنان روي مي‌آورد، ولي آنان هيچ توجهي به دنيا نمي‌كنند. و واقعاً آقاي بهجت اين‌گونه بود و نشان داد كه مي‌شود در همين شرايط، انسان زيّ طلبگي خود را حفظ كرده و ساده زندگي كند. اينكه وقتي امام راحل از زندان آزاد شدند و به قم برگشتند، آيت الله بهجت هر روز دمِ در مي‌ايستادند و به مردم خوشامد مي‌گفتند، اين رفتارها و منش‌ها، علاوه بر بينش اجتماعي بالا، همه حاكي از وارستگي او بود.
¨8. تأثيرگذاري
ايشان از نظر اخلاقي و عرفاني، عامل تأثيرگذار در حوزه‌هاي علميه بود. او پشتوانه‌اي اخلاقي و عرفاني براي حوزه‌ها به شمار مي‌رفت. در واقع، اسوه و الگويي اخلاقي بود. به طوري كه اخلاقيون و عرفاي ديگر بايد با ايشان، خودشان را مي‌سنجيدند.
ايشان واقعاً نقطة ثقل معنويت در حوزه‌ها در عالم تشيع و براي ملت ايران بود. او در دعاها به مشكلات مردم توجه داشت و براي رفع مشكلات آنها دعا مي‌كرد. در اين اواخر اين دعا را در قنوت مي‌خواندند: «اللهم نَجِّني و نَجِّ المؤمنين والمؤمنات مِنَ الآفات و الآهات والبلاء». بسياري از بزرگان بر اين اعتقادند كه به خاطر وجود مبارك ايشان، خيلي از بلاها از ايران رفع مي‌شد.
¨9. عادي جلوه دادن كمالات
ايشان كمالاتي را كه داشتند، عادي جلوه مي‌دادند. اساساً هنر عرفان و هنر بزرگاني چون: شيخ بهائي، ملامحمدتقي مجلسي - پدر علامة مجلسي كه جزء عرفاي بزرگ بود -، فيض كاشاني، حضرت امام و بزرگان ديگر اين بود كه كمالاتشان را مي‌پوشاندند و عادي جلوه مي‌دادند و اين خيلي مهم است.
¨10. ذكر و فكر
او فكر و ذكر هر دو را با هم داشت. يكي از عبادت‌هاي ايشان، فكر بود. گاهي در محراب عبادت بدون اينكه ذكر بگويد، ساكت و آرام مي‌نشست. در حالات جناب ابوذر گفته شده كه اكثر عبادت ابوذر تفكر بود: تفكر در عظمت خدا، در زيبايي‌هاي آفرينش، در صفات و اسماي خدا، در مبدأ و معاد، در مواقف قيامت. همچنين او دائم‌الذكر بود و هميشه ذكر مي‌گفت.
¨11. تضرع و ابتهال
آيت الله بهجت قدس سره اهل تضرع، ناله و سوز و گداز بود، حتي در نماز هنگام تلاوت «اِيّاكَ نَعْبُدُ و اِيّاكَ نَسْتَعين» سوز و گدازشان اوج مي‌گرفت و با حالت خاص آن را بيان مي‌كرد. كسي كه اهل گريه و ناله و تضرع و ابتهال نباشد، به جايي نمي‌رسد.
¨12. كم خوردن، كم خفتن و كم گفتن
همه عرفا از جمله آيت الله العظمي بهجت قدس سره به اين سه نكته توجه داشته‌اند. اولاً ايشان از امور بيهوده پرهيز داشت. صحبت اضافه‌اي نداشت. در خوراك هم از مدت‌ها قبل، در شبانه روز دو نوبت غذا مي‌خوردند، كم هم مي‌خوابيدند.
اميدواريم كه خداوند متعال به ما توفيق عنايت كند تا از روح بزرگ اين عالم رباني استفاده كنيم. ايشان از ميان ما رفت، ولي روحشان حاضر و ناظر است و ما مي‌توانيم از انفاس قدسي ايشان استفاده كنيم. برخي از كساني كه وارد عالم برزخ مي‌شوند، آزاد و سبكبال‌اند. آيت الله بهجت قدس سره در سير برزخي خود از بندگان صالح خداوند غافل نمي‌مانند، از ايشان بخواهيم كه براي ما هم دعا كنند تا عاقبت ما نيز ختم به خير گردد

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها