تحصيل و اساتيد
مهمترين استادان آيتالله سيد مرتضي كشميري عبارتاند از:
1. پدر بزرگوارش سيد مهدي كه مربي و مشوق خاص ايشان به شمار ميرفت؛
2. سيد محمد كشميري دايي ايشان؛
3. آيتالله ميرزا حسن شيرازي (ميرزاي بزرگ)؛
4. استاد عرفان و اخلاق مرحوم آيتالله ملا حسينقلي همداني؛
5. ميرزا حسين خليلي تهراني.
برنامة مطالعاتي و علمي ايشان بسيار پربار بود. او در كنار انجام واجبات و تعداد معيني از مستحبات، باقي وقت را به كسب علم ميگذراند. گاهي هنگام شام غذايي را براي او ميگذاشتند، اما او چنان مشغول مطالعه و غرق در فكر بود كه ناگهان متوجه ميشد صبح دميده است. دربارة ايشان گفتهاند كه «کانَ... شديدُ الوَلَع بمُطالعَةِ الكتُب؛ به مطالعه كتاب بسيار حريص بود».2 در محفل استاد العارفين آخوند همداني حضور مييافت و براي كسب دانش فقه و اصول از شيخ انصاري بهره ميبرد و در اخلاق و عرفان از شاگردان مرحوم سيد علي شوشتري بود.
مرحوم كشميري از سال 1284ق كه براي تحصيل وارد حوزة نجف شد تا زمان رحلت مرحوم ملا حسينقلي در سال 1311 كه حدود 27 سال ميشود، استفادههاي وافر علمي و معنوي از محضر و محفل نوراني ايشان برد و در كسب مقامات عرفان عملي جديت و همت والايي گماشت؛ چنان كه در عرفان و سلوك اليالله و زهد از كمّلين زمان خود گرديد. او در احياي حيات روحاني حوزه تلاش بسيار كرد. آيتالله سيد علي قاضي ده سال دلباخته و ملازم مجلس ايشان ميشود و آن به خاطر حضور ذهن سيد مرتضي در احاديث و روايات وارد از ائمه اطهار: بود. گويي هرچه را ميخواند يا ميشنيد، هرگز فراموش نميكرد.3
مرحوم قاضي ميفرمايند: «توجه و انقطاع به سوي خداوند، به زيارت عتبات عاليات و مساجد معظمه رفتن و نيز بردباري و قانع بودن به اندك از مال دنيا را از ايشان آموختهاند و اين در حالي بود كه راههاي زياده طلبي و گشايش در امور زندگي و به دست آوردن منزلت و مقام مناسب، هميشه براي او باز بود... . او مردي آرام و موقر بود كه با صداي آرام و در نهايت متانت سخن ميگفت. هرگز از ذكر خدا باز نميايستاد و دائم در حال ستايش از او و قرائت قرآن و درود فرستادن بر پيامبر و خاندان پاكش بود».4
«انديشة او داراي افق تازهاي بود و در تشخيص امور، توانايي فوقالعاده داشت. او در عمل هم نمونه بود؛ نمونهاي در پرهيزگاري و اندوه و ترس از خدا و توكل و توسل به خدا، بريدن از مخلوقات و متوسل شدن به حق و خلوص نيت و صفاي باطن، و مجاهدتهاي بسيار در تربيت خود و به كاربردن نهايت سعي خود در جهت كمالات معنوي و علم توأم با عمل، و دقت و مراقبت در عبادات و طاعات و نماز و دعا و وردها و متوسل شدن به حضرات ائمه اطهار: كه واسطة كسب فيوضات از ناحية خداوند هستند. بديهي است كه دارا بودن هر يك از صفات نامبرده، امري بسيار دشوار است، چه رسد به اينكه يك فرد به تنهايي داراي كلية صفات كمال مذكور بوده باشد».5