راز سيصد سال سكوت تلخ و معنيدار
عمر شعر آييني در زبان فارسي از يازده قرن تجاوز نميكند و نمونههايي كه به عنوان كهنترين آثار منظوم آييني از آنها ياد كرديم، متعلّق به سده سوم به بعد بودند و اين به آن معناست كه از شعر فارسي و انواع آن عموماً و شعر آييني خصوصاً، هيچ نمونهاي تا سدة سوم، در منابع ادبي و تاريخي ما به ثبت نرسيده و حدود سيصد سال سكوت تلخ و معنيداري بر قلمرو شعر آييني حاكم بوده است. راز اين سكوت را در كجا بايد جستجو كرد؟
بنابر نوشتة ابوجعفر حسن بن محمد بن حسن قمي در اثر گرانسنگ خود تاريخ قم، در سدههاي آغازين هجري 130 تن از سخنوران شيعي كه به دو زبان فارسي و عربي شعر ميسرودند، در شهر قم زندگي ميكردند و ابن عميد كه در ادبيات عرب به خاطر ترسّلات اديبانه و استادانهاي كه داشت، به جاحظ دوم معروف بود، دربارة يكي از اين شاعران ولايي، ابوجعفر عطار قمي، بر اين باور پاي ميفشرد كه اشعار فارسي وي از جهت طراوت و دلنشيني و غناي محتوايي، به مراتب از اشعار رودكي سمرقندي و منطقي رازي برتر است؛ در حالي كه امروز ما در حسرت دستيابي به يك بيت از هزاران بيت آييني اين شاعران زبردست ميسوزيم و راه به جايي نميبريم؛ زيرا به تدريج از ميان رفته و يا به عبارت منطقيتر اين گونه آثار ولايي را از ميان بردهاند تا شيعه از جهت ادبي و فرهنگي، در سدههاي اول و دوم و سوم حرفي براي گفتن نداشته باشد، تا گفته شود كه شيعه و به تعبير آنها «رافضيها»،فاقد ريشة تاريخياند و بعدها حضور خود را به جامعة اسلامي تحميل كردهاند!
راز اين سكوت تلخ و معنيدار در سه قرن اوليه هجري، حضور كارگزاران متعصب حكومتي در جاي جاي ايران بود كه شيعه ستيزي و شكنجه و آزار مواليان اهل بيت عليهم السلام در اولويت برنامههاي اجرايي آنان قرار داشت و شاعران شيعي در اين مقطع تاريخي به خاطر هراس از گزمههاي خون آشام حكومتي، سرودههاي خود را به جاي نگاشتن، غالباً به خاطر ميسپردند تا از بهانهجوييهاي آنها در امان باشند و هنگامي كه مرگ آنان فرا ميرسيد، سرودههاي آنان نيز با خود آنها به خاك سپرده ميشد!