¨3. اجتناب از غنا
شنبه 28 دی 1392 7:23 AM
¨3. اجتناب از غنا
بحار از تفسير عياشى از ابى جعفر روايت كرده است كه گفت : نزد ابى عبدالله عليه السلام بودم. مردى به او گفت: پدرم و مادرم قربانت! من در بيت الخلاء مىروم و همسايههايى دارم كه كنيزانى دارند، آواز مىخوانند، و تار مى زنند، و بسا مىشود در آنجا بيشتر مى نشينم كه از آن كنيزان بشنوم.
فرمود: مكن. آن مرد گفت: اين چيزى نيست كه به قصد آن رفته باشم، و به طور اتفاق به گوشم مىرسد. مى فرمود: مگر تو نشنيدى خدا مى فرمايد: «به درستى كه گوش و ديده و دل، همه مورد مسئوليت واقع شدهاند؟»
عرض كرد: بلى، به خدا گويا من اين آيه را هرگز در قرآن خدا از زبان عجمى و عربى نشنيدهام، و انشاءالله بدان كار بر نگردم و از خدا آمرزش خواهم.
فرمود: برخيز و غسل كن و هر چه توانى نماز كن؛ زيرا به كار بزرگى استقامت داشتى و اگر بدان حال مرده بودى، چه اندازه حالت بد بود. خدا را حمد كن و از او توبه خواه از هر چه بد دارد. به درستى كه او بد ندارد جز كار زشت را و كار زشت را به اهل آن واگذار؛ زيرا براى هر كارى اهلى باشد