0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره ششم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

- منزل اول
شنبه 28 دی 1392  3:10 AM

- منزل اول
قدم اول سلوك را علماي علم اخلاق، مختلف فرموده‌اند. شايد هم الفاظ متفاوت باشد؛ ولي معنا واحد. بعضي از بزرگان، توبه را منزل اول مي‌دانند، بعضي عزم را و بعضي ديگر يقظه وتنبه و بيداري را. در چند شعر از «سفرنامه» چنين گفته‌ام :
بـايـد اول به جـهــاد اكبـر
نفـس امـاره كـه از او فـرياد
گرجهادت همه «فينا»1 گـردد
نفس مي‌ميرد و تو زنده شـوي
سفري با دل و جان خواهي كرد
شب چو بنشيني و قرآن خواني
روح تو ميـل پليـدي نكنـد
خاطـرات و خطـرات موهوم
سفري سوي سمـاوات كنـي
عالم قدس به كشف و به يقين نگري
نفس خود را شكني پا و كمر
مي‌دهد خرمن طاعات بباد
چشم تو شاهد و بينا گردد
تا ابد زنده و پاينده شوي
سير با روح و روان خواهي كرد
رمز غيبوبت خود مي‌داني
ميل هرچيز كه ديدي نكند
مي‌شود از دل و جانت معدوم
زنده‌دل كوچ ز اموات كني
علم هميـن اسـت هميـن
شايد بتوان گفت منزل اول، رجوع است به نفس؛ يعني بازگشتي دقيق به گذشته و عملكرد؛ يعني توجهي به خطاها، افراط و تفريط‌ها. اين نوع نگرش، تنبّه و بيداري مي‌آورد. معناي «فَرجَعُوا إِلي أَنْفُسِهِم»2 است؛ همين حالي كه براي قوم ابراهيمعليه السلام ايجاد شد. آنان، با يك رجوع به خود، متوجّه شناعت و قبح امري شدند كه قبلاً انجام مي‌دادند؛ ولي آن را بد نمي‌دانستند، بلكه خوب هم مي‌دانستند.
انصراف از اعمال ناپسند و دوري از افراط و تفريط‌ها و حتي افكار بد، نتيجة يك رجوع است به خويشتن خويش. آدمي همراه اين سيل عظيم اشتغالات نفساني، با غفلت از حق تعالي پيش مي‌‌رود. گمان مي‌كند خوب است به فرمايش بعضي از اساتيد اخلاق و معرفت كه مي فرمود : اين آيه شريفه «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِاْلأَخْسَرينَ أَعْمالاً * الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»3 كمر انسان را مي‌شكند. آدمي، بيچارة قوّة خيال است و در خيالات خود، غوطه‌ور است؛ نه تنها همه كارهاي خود را خوب مي‌پندارد، بلكه گاهي به اطرافيان و دوستان و خانواده خويش -مستقيم يا غير مستقيم- إلقا مي‌كند كه او را تأييد كنند، مدح كنند، به به و چه چه كنند؛ اما اين كه واقعاً آنچه انجام داده است، تعريف دارد يا تقبيح، بايد با ميزاني حقيقي سنجيده شود. انساني كه خيلي اسير خيالات نباشد، انساني كه منصف باشد، دوست دارد جايگاه خويش را بداند، حدّ و حدود كمال و نقص خود را بشناسد، صفات انساني كه در جان و نفس او راسخ شده و صفات بهيمي كه در دل او جاي گرفته است را بشناسد.
خلاصه، آدمي مي‌خواهد بداند شاكله ساخته شده و شخصيت به فعليت‌رسيده او در چه حدودي است و معدل او از مجموع اعمال، افكار، آرا و نظرات، بر چه پايه و مرتبه‌اي استوار است؟ از اين‌جا به بعد، ميزاني لازم است كه انسان، داشته‌هاي خود از خوب و بد را به آن ارايه كند و جواب بگيرد. اميرالمومنين عليه السلام فرمود: «عبادالله! زنوا انفسكم قبل ان توزنوا». كتاب گران سنگ جامع السعادات تأليف عالم متتبع، ملّا مهدي نراقي و كتاب ارزشمند معراج السعادة تأليف فاضل محقّق، ملّا احمد نراقي كه بين علماي اخلاق، مشهور به كارخانة آدم‌سازي بوده، بررسي نسبتاً وسيعي دربارة صفات و ملكات دارد. مؤلف، رذايل و فضايل اخلاقي را بررسي كرده و ثابت كرده است هر صفت و خلق و خوي در آدمي، افراطي دارد و تفريطي و اعتدالي؛ مثلاً اگر صفتي بر پايه اعتدال قرار گيرد، مي شود شجاعت؛ اگر افراط‌گونه با اين صفت برخورد شود و إعمال گردد نامش تهوّر است و اگر در آن، تفريط شود، جُبن و ترس توليد مي‌كند. همين طور، باقي صفات هر كدام سه مرتبه اعتدال، افراط و تفريط را دارا مي‌باشد. طبيعتاً اگر كسي همه را بداند و درصدد اصلاح و اعتدال برآيد، موفق خواهد شد. مهم اين است كه ميزاني بدست مي‌دهد؛ امّا اين‌كه آيا اين روش به اصطلاح «معراج السّعاده»‌اي، براي بيرون آمدن از رذايل اخلاقي راهي نزديك است يا عمر نوح عليه السّلام مي‌خواهد، مسأله ديگري است. به نظر مي‌رسد از زمان مرحومين نراقيين تا امروزه كه سال 1387 هجري شمسي است، تحولات عظيمي در بخش اخلاق - بلكه در بيشتر علوم- و معنويت رخ داده است. امروزه مردم - چه در حوزه و چه در غير حوزه - دنبال كوتاه‌ترين راه هستند كه بيشترين بازدهي را داشته باشد. در زمان مرحوم نراقي، وقتي سخن از «علم اخلاق» به ميان مي‌آمد، منظور، رساندن صفات به حد اعتدال و بيرون آمدن از افراط و تفريط و اتصاف به خلق و خوي آدميت بود و بيرون آمدن از خوي حيواني؛ اما امروزه، مراد از اخلاق و معنويت، طي طريق و مسير كمال است؛ به گونه‌اي كه هم بيرون آمدن از افراط و تفريطِ صفات را داشته باشد و هم سير روحاني؛ رسيدن به توجّهات باطنيه؛ از بين بردن ريشه جهل و ناداني؛ كنترل قواي بهيمي و بدست آوردن آرامش درون با ذكر الهي؛ امروزه يك طلبه جوان، در جست‌وجوي حقيقت تجرّد نفس است و كوتاه‌ترين راه رسيدن به تجرّد را طالب است كه در گذشته، طالبان علوم عقلي اين مبحث را دنبال مي‌كرده‌اند. بايد دانست همه دنيا، همه اديان، بسيج شده‌اند تا راهكارهايي ارايه كنند كه اولاً مردم خويش را از حيث معنويت‌خواهي تأمين كنند و در مرتبه بعد، به صدور افكار و آرا و اعتقادات خود بپردازند و جوانان پاك و حقيقت‌جوي ما را بربايند. بودايي‌ها، مسيحيت و حتي يهودِ اروپا و آمريكا، مهملات و لاطايلاتي را تحت عنوان معنويت و علم روح ارايه كرده‌اند و حتي براي جوانان جوياي معنويت ما هم نقشه‌ها كشيده‌اند.
حوزه‌هاي علميه شيعه را پشتوانه‌اي عظيم و گوهر‌هاي ارزشمندي است؛ عالماني كه پشتوانه اخلاق و معنويت شيعه بوده‌اند.
****************************
پي‌نوشت‌ها:
---------------
1 . به اين آيه اشاره است: «والذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا».
2 . سوره انبياء: 64.
3 . سوره كهف: 104-103.
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها