-علائم و ملاکهاي واقعي براي شناخت اولياي الهي
-1. تقيد کامل به شرع مقدس
به دلايل فراوان عقلي ، قرآني و روايي ، بايد خداوند متعال، همه آنچه انسان براي رسيدن به معنويت و کمال بدان نياز دارد را بيان کند که اين كار را توسط پيامبر گرامياسلامصلياللهعليهوآله انجام داده است. آن حضرت ميفرمايد:
به خداوند سوگند! هيچ عملي که شما را به جهنم نزديک ميکند نيست، مگر اينکه آن را براي شما بيان نمودم و شما را از آن نهي کردم و هيچ عملي که شما را به بهشت نزديک ميکند نيست، مگر اين که آن را براي شما بيان نمودم و به آن، امرتان کردم .4
خود اهل بيتصلواتاللهعليهم که الگو و سر آمد همه سالکان و عارفان هستند - بلکه عارفان حقيقي آنها هستند - تا آخر عمر و در جاي جاي زندگي خود به دستوراتي که ميفرمودهاند، عمل ميکردند. و تا خود، خرما خوردن را ترک نميکردند، به ديگران ترک کردن آن را سفارش نمينمودند.5 آيات قرآن نيز غالباً در نخستين بار، به خود نبي اکرمصلواتاللهعليه خطاب ميكرد و آن حضرت، عمل مينمودند، سپس به ديگران خطاب ميكرد؛ مانند: « فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْت و من تاب معك»6.
پس ما براي پيمودن اين راه، به هيچ راه و دستوري خارج از دستورات اهل بيتعليهمالسلام نياز نداريم . همانگونه که بزرگان راه رفته و به مقصد رسيده فرمودهاند، راه رسيدن به کمال معنوي ، همان التزام عملي کامل به دستورات اسلام و اهل بيتعليهمالسلام ميباشد و جز اين، راهي نيست.
قلّه نشين وادي معنا ، عارف کامل حضرت آيت الله ملاحسينقلي همدانيرحمةاللهعليه ميفرمايد:
مخفى نماند بر برادران دينى كه به جز التزام به شرع شريف در تمام حركات و سكنات و تكلمات و لحظات و غيرها راهى به قرب حضرت ملك الملوك -جل جلاله- نيست و به خرافات ذوقيه اگر چه ذوق در غير اين مقام خوب است - كما دأب الجهال والصوفيه (خذلهم الله جل جلاله) [چنانچه روش نادانان و صوفيه که خداوند خوارشان سازد اين است]- راه رفتن لايوجب الا بُعدا [ جز دور گشتن چيزي ديگري را موجب نميشود]. حتى شخص هرگاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد، اگر ايمان به عصمت ائمهاطهار صلوات الله عليهم آورده باشد، بايد بفهمد كه از حضرت احديت دور خواهد شد و هكذا در كيفيت ذكر بغير ما ورد عن السادات المعصومين عليهم السلام [ به غير آنچه که از معصومانعليهمالسلام به دست ما رسيده است] عمل نمايد.
بناء علي هذا بايد مقيد بدارد شرع شريف را و اهتمام نمايد هر چه در شرع شريف اهتمام به آن شده و آنچه اين ضعيف از عقل و نقل استفاده نمودهام، اين است كه اهم اشيا از براى طالب قرب، جد و سعى تمام در ترك معصيت است. تا اين خدمت را انجام ندهى، نه ذكرت و نه فكرت، به حال قلبت فايده نخواهد بخشيد؛ چرا كه پيشكش و خدمت كردن كسى كه با سلطان در عصيان و انكار است، بىفايده خواهد بود. نمىدانم كدام سلطان اعظم از اين سلطان عظيم الشأن است و كدام نقار7 اقبح از نقار با او است.8
ما بيش از اين که به کرامات و غيبگوييهاي افراد، نظر داشته باشيم، بايد به اخلاق و رفتار و تقيد آنها به شرع مقدس توجه كنيم. اگر ديديم شخصي خلاف شرع ميكند يا در محضر او، غيبت و تهمت به ديگران روا ميدارند و او ساکت است، بايد بدانيم علامات اولياي خدا در وي نيست. ما بايد امثال مرحوم ميرزا جواد آقا ملکي تبريزي، آن عارف فرزانه را ملاک قرار دهيم که وقتي يک نفر به ناگاه در محضرش غيبت ميکند، با ناراحتي ميفرمايد: «چهل روز مرا به زحمتانداختي» 9 10يا امثال استاد بزرگ، مرحوم آيت الله سيد علي قاضيرحمةاللهعليه را مد نظر قرار دهيم که از بس به دستورات اسلام مقيد بود و مستحبات و مکروهات را رعايت ميکرد ، بعضي افراد تحمل نميكردند11 و... همانطور که برخي اطرافيان عارف فرزانه، مرحوم آيت الله کشميريرحمةاللهعليه دربارة وي چنين شهادت ميدهند:
مدتي که با ايشان بودم، يک گناه از اين آقا نديدم؛ يک خلاف شرع از او نديدم يا مثلا اگر غيبتي ميخواست بشود، خيلي عجيب مراقب بود؛ حواسش جمع بود...، يا حتي حرف لغو و بيهوده نميزد.12
از اينرو است که وقتي از آن عالم رباني و امثال او دربارة بهترين و مستقيمترين راه پرسيده ميشود ، عالم بودن به شريعت مقدس را از شرايط مهم استاد ميداند و ميفرمايد:
راه علماي راه رفته زاهد از دنيا را برويد. کسي که ميخواهد هادي مسير باشد، بايد از قرآن و اهل بيت جدا نشده باشد و اعتقاداتش هم محکم باشد.13
چرا که فقط عالمان رباني هستند که هم به مشکلات و دردهاي سلوک واقفند و هم از درمانهايي که خداوند به لطف خود، لابهلاي کتاب خود و سنت پيامبرش نهاده است، خبر دارند و مواظبند حرفي و راهي خلاف خواست خداوند و مخالف دستورات ديني ارائه ندهند.
عابد و زاهد و صوفي همه طفلان رهند مرد اگر هست به جز عالم رباني نيست
***************************
4.وَ قَالَصلياللهعليهوآله إِنَّهُ وَ ا للهِ مَا مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ نَبَّأْتُكُمْ بِهِ وَ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ وَ مَا مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُكُمْ إِلَي الْجَنَّةِ إِلَّا وَ قَدْ نَبَّأْتُكُمْ بِهِ وَ أَمَرْتُكُمْ بِه (بحارالأنوار، ج74، ص145).
5.اشاره به واقعه خاصي است که دربارة حضرت اميرعليهالسلام و طفلي که طبيب، او را از خوردن خرما منع کرده بود، اتفاق افتاده است.
6.سوره هود: 112.
7.نقار :گفتوگو و ستيزه کردن.
8.تذکرة المتقين، ص190.
9.ترجمه رساله لقاءالله، سيد احمد فهري، ص104.
10.منظور اين عارف بزرگ، اين بوده است كه حال بايد چهل روز خود را به ریاضت و توبه و تضرع بيندازد، تا اين اثر سوء كه بر دل نوراني و لطيفش وارد شده است، پاك شود. اين، هم بيانگر اثرات مخرب گناه و هم اوج لطافت روحي آن بزرگوار است؛ چرا که ديگران هم غيبتميشنوند؛ اما چرا چنين تأثيري را احساس نميکنند.
11. روح مجرد، ص462.
12. شيدا، ص237.
13. شيدا، ص120.