پاسخ به:پیامک انتظار و مهدویت
یک شنبه 26 آذر 1391 7:31 PM
جمعه را سرمه کشیدیم ،مگر برگردی
با همان سیصد و فرسنگ نفر برگردی!
زندگی نیست ،ممات است تو را کم دارد!
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد!
دارد از جاده صدای جرسی می آید!
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید!
منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست!
یوسف گم شده اهل حرم آمدنی ست!
اى دل! بشارت مى دهم،خوش روزگارى مى رسد
یا درد و غم طى مى شود، یا شهریارى مى رسد
گر کارگردان جهان، باشد خداى مهربان
این کشتى طوفان زده، هم بر کنارى مى رسد
ما را به جز خیالت، فکرى دگر نباشد
در هیچ سر خیالى زین خوبتر نباشد
کى شبروان کویت، آرند ره به سویت
عکسى ز شمع رویت تا راهبر نباشد
زیباترین یقین بخدا پیش روی ماست
با یوسفی که یکسره در آرزوی ماست
ما گرد و خاک پای تو را جمکران کنیم
یک گوشه از نگاه تو را آسمان کنیم
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
این هفته نیز جمعه ما بی شما گذشت
آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت
این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی
بر من ولی عزیز دلم قرن ها گذشت
خواب دیدم که تو بی واهمه برمیگردی
مانده چشمان تو بر علقمه برمیگردی
گل زهرابه صفای جمعه هامیدانم
به تقاص فدک فاطمه برمیگردی
حالا که ساعت تو و چشم خدا یکیست
آقا چه قدر مانده زمان تا دوازده
امروز اگر نشد یکروز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا دوازده
بیا که خسته اند جمعه های انتطارمان
بیا که جمعه هم گذشت دیر شد قرارمان
تمام روزنامه های شنبه تیتر می زنند
تو آمدی و سبز شد ترنم بهارمان
.:: اللهم عجل لولیک الفرج ::.