دعوت عمومي خداوند به خواندن اسم رب
سه شنبه 24 دی 1392 4:06 AM
دعوت عمومي خداوند به خواندن اسم رب
خداوند، ما را به خواندن اين اسم شريف و تمسک به آن دعوت کرده و فرموده است:
)ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ (7
پروردگارتان را با حالت خشوع و ذلّت و پنهاني بخوانيد؛ زيرا خداوند، کساني را که از حد تجاوز ميکنند را دوست ندارد. بعضي مفسران، «معتدين» را به کساني تفسير کردهاند که با صداي بلند دعا ميکنند و صيحه ميزنند، و بعضي ديگر، مصداق «معتدين» را کساني ميدانند که در دعا، از خداوند چيزي ميخواهند که لياقت آن را ندارند؛ مانند درجه و رتبة انبيا8 . در روايتى، «معتدين» به کسي تأويل شده است که در دعايش، از حد تجاوز کرده و لعن و هلاکت شخصي را از خدا بخواهد.9 بديهي است منظور، لعن کردن کسي است که استحقاق لعن و هلاکت را ندارد که در اين صورت - طبق فرمايش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم - لعن و هلاکت، به خودش باز ميگردد.10
پس چه خوب است در مقام دعا و مناجات و راز و نياز با خدا، با خضوع و خشوع بگوييم:
يا رب ز کرم دري برويم بگشا
راهي که در او نجات باشد بنما
مستغنيم از هر دو جهان کن به کَرَم
جز ياد تو هر چه هست بَر از دل ما11
دعوت خداوند از پيامبران به خواندن اسم «رب» و توسل جستن به اين اسم شريف
خداوند، انبياي خويش را نيز در مقام راز و نياز و دعا، به توسل و تمسک جستن به اين نام زيبا تشويق و ترغيب کرده است؛ براي نمونه، خطاب به رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله ميفرمايد:
)قُلْ رَبّ ِ ارْحَمْهُما کَما رَبَّياني صَغيرًا(12
بگو: اي پروردگار من! به پدر و مادرم رحم کن؛ چنان که آنها مرا در کوچکي تربيت کردند.
)وَ قُلْ رَبّ ِ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرّاحِمينَ(13
بگو: پروردگارا! مرا ببخش و به من رحم کن که تو ارحم الراحمين هستى،
)وَ قُلْ رَبّ ِ زِدْني عِلْمًا(14
و بگو: پروردگارا! علم و آگاهي مرا زياد کن.
از اين قبيل آيات، خطاب به پيامبران ديگر نيز بسيار است. اين آيات فراوان، از عظمت اين نام شريف و محبت خداوند به آن حکايت دارد.
توسل و تمسک پيامبران به اسم مبارک ربّ
انبيا و اولياي الهي نيز به تشويق و ترغيب خداوند پاسخ داده و در ادعيه و مناجاتشان با خداوند متعال، به اين اسم، بسيار توسل جستهاند که به چند نمونه اشاره ميکنيم:
1. حضرت نوح عليه السلام مدتي طولاني قوم خود را به توحيد و خداپرستي دعوت کرد؛ ولي آنها ايمان نياوردند؛ بلکه او را مسخره کردند و بر کفر و الحادشان پافشاري نمودند. خداوند ميفرمايد:
)فَدَعا رَبَّهُ أَنّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ(15
پروردگارش را خواند که: «من مغلوبم؛ پس مرا ياري کن» و باز عرضه داشت:
)رَبّ ِ إِنّي دَعَوْتُ قَوْمي لَيْلاً وَ نَهارًا(16
پروردگارا! همانا من قومم را شب و روز فرا خواندم.
در آيات بعد نيز حکايت ميکند که او به اين اسم شريف متمسک شده است. خداوند هم دعايش را مستجاب و عذاب را بر کافران از قومش نازل کرد و مؤمنان را همراه حضرت نوح عليه السلام نجات داد.
2. حضرت ابراهيم عليه السلام نيز عرض کرد:
)رَبّ ِ أَرِني کَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى(17
پروردگارا! کيفيت زنده کردن مردگان را به من نشان بده.
خداوند نيز دعايش را مستجاب کرد و با زنده کردن چهار پرنده، چگونگي اين امر را به او نشان داد.
3. وقتي به حضرت موسي عليه السلام خبر دادند فرعونيان درصدد قتل او برآمدهاند، با حالت خوف و اضطراب از شهر خارج شد و عرضه داشت:
)رَبّ ِ نَجِّني مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ( 18
پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش
پس از يک سفر طولاني و رسيدن به شهر مدين، از فرط خستگي و گرسنگي به طرف سايهاي رفت و عرض کرد:
)رَبّ ِ إِنّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقيرٌ(19
پروردگارا! من به هر خيري که به سويم بفرستى، نيازمندم.
با مطالعه داستان حضرت موسي و نجوايش با خداوند، به آيات فراوان ديگري نيز برخورد ميکنيم که آن حضرت، به اسم ربّ متمسک شده است.
پيامبران ديگر نيز با اين اسم شريف سَر و سِري داشتهاند که اگر آيات آن جمعآوري شود، انسان به جايگاه ويژه اين اسم نزد انبيا پي ميبرد. اين نام زيبا در قرآن کريم، به صورتهاي مختلف، مانند ربى، ربّنا، ربّه و مشتقاتش 980 بار از زبان پيامبران و در موارد ديگر ذکر شده است که اگر اثر و فايدهاي بر آن مترتب نبود، انبيا اين چنين به آن تمسک نميجستند و اسم ديگري را برميگزيدند؛ به همين سبب عدهاي از بزرگان، به اعظميت اين اسم شريف قائل شدهاند.
خوب است انسان، هنگام راز و نياز با خداي بينياز، به سيره و روش پيامبران و دوستان خداوند متعال اقتدا کند و رو به سوي رب الارباب گرداند و به اين اسم پر برکت تمسک جويد و بگويد:
يا ربّ بمحمد و علي و زهرا
يا ربّ به حسين و حسن و آل عبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بي منّت خلق، يا علي الاعلي20
و اين اسم شريف را حداقل به تعداد ابجد کبير آن (202 بار) تکرار، و بيماريهاي روحي و جسمياش را با آن مداوا کند و لطف بيپايان و مهر و محبت خداوند را در قلب خود احساس نمايد؛ چرا که نام خداوند، داروي دردها، و يادش شفاي بيماريها است.21
-----------------------------------------------
7 .سوره اعراف: 55.
8 . مفاتيح الفلاح، ص122 ؛ عدة الداعى، ص152.
9 . مستدرک وسائل الشيعه، ج9، ص141، باب 140، ح1.
10 . همان، ح2.
11 . ديوان ابوسعيد ابوالخير.
12 . سوره اسراء: 24.
13 . سوره مؤمنون: 118.
14 . سوره طه: 114.
15 . سوره قمر: 10.
16 . سوره نوح: 5.
17 . سوره بقره: 260.
18 . سوره قصص: 21.
19 . سوره قصص: 24.
20 . ديوان ابوسعيد ابوالخير.
21 . «يا من اسمه دواء وذکره شفاء»، (مفاتيح الجنان، دعاي کميل) .