عاقد پیامبر اعظم(ص) و حضرت خدیجه(س) کیست+متن خطبه
یک شنبه 22 دی 1392 9:16 PM
دهم ربیع الاول، سالروز ازدواج رسول اکرم(ص) با حضرت خدیجه(س) است، به همین مناسبت با ابوالفضل عابدینی مدیر سابق گروه معارف دانشگاه تهران گفتوگو کردیم، وی در ابتدا با اشاره به اینکه پیامبر اکرم(ص) و حضرت خدیجه(س) جد مشترک داشتند، ابراز داشت: وی دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی، قصی جد چهارم حضرت خدیجه(س) جد پیامبر(ص) هم هست، حضرت خدیجه(س) به عفت، پاکدامنی، زیبایی، ثروت و عقل و ذکاوت معروف بوده و به سیده قریش و طاهره شهرت داشت.
وی درباره فعالیت تجاری پیامبر(ص) با حضرت خدیجه(س) افزود: حضرت خدیجه(س) زنی متحول و بسیار با فضیلت بودهاند، عدهای از تجار از طرف ایشان کالا برای خرید و فروش میبردند و در سود آن شریک میشدند. پیامبر(ص) از طرف خدیجه(س) اجیر نشدند، بلکه با ایشان مضاربه و مشارکت کردند یعنی کالا و ثروت از طرف حضرت خدیجه(س) باشد و کار از سوی پیامبر(ص).
عابدینی با تأکید بر اینکه حضرت خدیجه(س) قبل از آن صداقت و امانت پیامبر(ص) را شنیده بودند، اذعان داشت: حضرت(س) به ابوطالب اطلاع میدهد که اگر ایشان راضی شود و حاضر باشد، میتوانم مانند گذشته بقیه کالا در اختیار ایشان هم بگذارم تا تجارت کنند، البته در سفر اول میسره غلام حضرت(س) نیز همراه با پیامبر(ص) عازم سفر شد. پیغمبر در این سفر سود زیادی را عائد حضرت خدیجه(س) کرد.
*حضرت خدیجه(س) از جایگاه پیامبر(ص) قبل از ازدواج اطلاع داشت/ نقش عماریاسر در ازدواج رسول مهربانیها
وی ادامه داد: میسره اطلاعاتی را که از پیامبر(ص) به دست آورده بود، در اختیار حضرت خدیجه(س) قرار داد و گفت: ایشان آدم بسیار امانتداری هست و در خرید و فروش برخلاف دیگران که بسیار قسم میخورند، ایشان حقیقت را میگوید و قسم نمیخورد. همچنین خویلد پدر حضرت خدیجه(س) شخص باسوادی بوده و با اطلاعاتی که از یهود و دیگران به دست آورده بود، میدانست در آن منطقه پیامبری ظهور خواهد کرد، البته در آن زمان یک یهودی نیز در مدینه حضور داشت و تمام زنان مکه را جمع کرده و به آنها گفته بود که آخرین پیامبر الهی از این مکان مبعوث خواهد شد و هر کس افتخار داشته باشد میتواند با ایشان ازدواج کند، حضرت خدیجه(س) هم از این ماجراها با خبر شد.
مدیر سابق گروه معارف دانشگاه تهران با بیان اینکه حضرت خواستگاران زیادی داشت، افزود: حضرت (س) در چند دیدار که با پیامبر(ص) داشت، متوجه شد که ایشان در تجارتها سود زیادی میآورند و انسان خوب و پاکدامنی هم هستند، به همین دلیل از طریق عمار یاسر از ابوطالب درخواست میکند که من چون نمیخواهم با مردان تاجر سر و کله بزنم میخواهم در خانه بنشینم، یک انسان امانتداری را پیدا کردهام تا اموالم را به او بسپارم، پسر برادر شما همان کسی است که من دنبالش بودهام.
وی افزود: گرچه در فرهنگ جوامع آن روز و همچنین بعضی از جوامع امروزی خوب نیست، خانمها از آقایان خواستگاری کنند، ولی حضرت خدیجه(س) سنت شکنی میکند، صرفاً به دلیل استفاده از وجود مقدس پیامبر اسلام(ص)، چون ایشان پیشبینیها را شنیده بود و احتمال میداد که ایشان همان پیامبر باشند و هم به دلیل اینکه تمام مال و اموال خودشان را به ایشان بسپارد و خود در خانه بنشیند، درخواست ازدواج را خودش مطرح کرد.
*ابوطالب خطبه عقد را خواند/ ایمان ابوطالب در خطبه کاملاً آشکار است
عابدینی با تأکید بر اینکه خطبه ابوطالب برای ازدواج پیامبر و خدیجه نشانگر ایمان ابوطالب است، خاطرنشان کرد: حضرت ابوطالب بعد از طرح این موضوع در خانه و موافقت خواهران و برادران پیامبر(ص) به طور رسمی به خواستگاری حضرت خدیجه(س) رفته و خطبه جالبی را برای ایشان خواند که نشان میدهد ایشان موحد بوده و به رسالت پیامبر اکرم(ص) از همان موقع با اطلاعات ضمنی که داشت معتقد بوده و به گونهای که از همان بچگی احترام میگذاشت.
وی در ادامه به متن خطبه ابوطالب اشاره کرد و گفت: مرحوم صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» و شیخ کلینى در کتاب «کافى»، خطبه عقدى را که به وسیله ابوطالب ایراد شده نقل کردهاند که متن آن طبق روایت شیخ صدوق(ره) این گونه است:
«الحمدلله الذى جعلنا من زرع ابراهیم وذریة اسماعیل، وجعل لنا بیتا محجوجا وحرما آمنا یجبى الیه ثمرات کل شىء، وجعلنا الحکام على الناس فى بلدنا الذى نحن فیه، ثم ان ابن اخى محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب لا یوزن برجل من قریش الا رجح، ولا یقاس باحد منهم الا عظم عنه، وان کان فى المال قل، فان المال رزق حائل وظل زائل، وله فى خدیجه رغبة ولها فیه رغبة، والصداق ما سالتم عاجله وآجله، وله خطر عظیم وشان رفیع ولسان شافع جسیم»
سپاس خدای را که ما را از کشت و محصول ابراهیم و ذریه اسماعیل قرار داد و براى ما خانه مقدسى را که مقصود حاجیان است و حرم امنى است که میوه هر چیز به سوى آن گرد آید بنا فرمود و ما را در شهرى که هستیم حاکمان بر مردم قرار داد. سپس برادر زادهام محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب مردى است که با هیچ یک از مردان قریش هم وزن نشود جز آنکه از او برتر است و به هیچ یک از آنها مقایسه نشود جز آنکه بر او افزون است و او اگر چه از نظر مالى کم مال است ولى مال پیوسته در حال دگرگونى و بىثباتى و همچون سایهاى رفتنى است و او نسبت به خدیجه راغب و خدیجه نیز به او مایل است و مهریه او را نیز هر چه نقدى و غیر نقدى بخواهید آماده است و محمد را داستانى بزرگ و شانى والا و شهرتى عظیم خواهد بود.
* سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج چقدر بوده است؟
مدیر سابق گروه معارف دانشگاه تهران با بیان اینکه ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه(س) پربرکتترین ازدواج تاریخ است، اظهار داشت: زیرا حاصل این ازدواج مولود پر خیر و برکت فاطمه زهرا(س) است که گل سرسبد زنان عالم، همسر امیرالمومنین علی(ع) و مادر امامان معصوم به خصوص منجی عالم بشریت (عج) است.
وی با اشاره به اختلاف میان تاریخنویسان درباره سن حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج، ادامه داد: معروف این است که پیامبر(ص) 25 سالشان بوده و حضرت خدیجه 40 سال، ولی این به نظر نمیتواند درست باشد؛ اولاً بعد از ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه(س) ایشان شش فرزند از پیامبر(ص) به دنیا میآورند، چهار دختر و دو پسر که اگر ایشان 40 ساله بودند به نظر مشکل و سخت میشود، آنچه که از منابع دیگر به دست میآید کمتر از 40 سال است و نقلهای متفاوتی بین 27، 30 و 32 وجود دارد، اما من معتقدم ایشان هم مانند پیامبر(ص) 25 سال داشتهاند.
*حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر(ص) ازدواج نکرده بود
عابدینی با بیان اینکه تاریخ نویسان سن حضرت خدیجه(س) هنگام وفات را 50 سال ذکر کردهاند(سال دهم بعثت)، بنابراین ایشان هنگام ازدواج 25 سال داشته است، ابراز داشت: بعضی از تواریخ نوشتهاند که حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر اسلام(ص) ازدواج نکرده بود، این سخن در منابع متعددی آمده مثل یعقوبی، در یعقوبی آمده که «وکانت خدیجة امراة باکرة» هنگامی که خدیجه با پیامبر(ص) ازدواج کردند باکره بود و ازدواج نکرده بود، بعضی نیز میگویند که ایشان قبل از پیامبر(ص) دو بار ازدواج کرده بود، اینها جزء نقلهای مهم است.
وی افزود: اما جعفر مرتضی عاملی نویسنده کتاب «بنات النبی ام ربائبه» (دختران یا دختر خواندههای پیامبر(ص)) که خودم آن را ترجمه کردهام، معتقدند که حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر(ص) ازدواج نکرده بود، این کتاب به عنوان کتاب سال، برنده جوایزی شده است.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست