معلّم اخلاق و سالک الي الله/حضرت آيت اللهحاج سيد رضابهاءالدينى - اشاره:
دوشنبه 23 دی 1392 3:54 AM
معلّم اخلاق و سالک الي الله/حضرت آيت اللهحاج سيد رضابهاءالدينى
اشاره:
مقالهاي که در پيش رو داريد، زندگينامه عالم عارف معاصر، حضرت آيتالله العظمي مرحوم حاج سيد رضا بهاءالديني است که اصل آن، توسط فاضل ارجمند جناب حجت الاسلام آقاي سيد محمد باقر مهاجر تدوين شده است.
امتياز اين زندگينامه اين است که در زمان حيات خود آن بزرگوار و با مراجعه به ايشان و فرزندش جناب حجتالاسلام آقاي سيد عبدالله بهاءالديني و نيز برخي از شاگردان و مرتبطان با ايشان (حجج اسلام، آقايان: سيد محمد حسين احمدى، محمد حسين احمدي يزدى، محمود امجد، مرحوم حسين حيدري کاشانى، سيد محمدرضا طباطبائى، فرحزاد و....) و براي بزرگداشت آن عالم کمنظير تهيه شده است.
با توجه به اين مطلب پيش از ارائه زندگينامه، مطالب زير را متذکر ميشويم:
1. همانطور که گفته شد، اين نوشتار از سخنان افراد گوناگون که نام آنها ذکر شد، گردآوري شده است؛ لذا با توجه به آميختگي مطالب افراد گوناگون با يکديگر، در غير از مواردي که از سخنان خود مرحوم آيتالله بهاءالديني استفاده شده، در موارد ديگر از پاورقي استفاده نشده است.
2. با توجه به اينکه اصل اين مقاله در زمان حيات مرحوم آيت اللهالعظمي بهاءالديني نوشته شده، از گزارش فوت آن بزرگوار خالي است به همين سبب و نيز به دليل تکميل و پربارتر شدن اين زندگينامه، بخش فوت را از منبعي ديگر (سيري در آفاق) ميافزاييم.
حضرت آيت الله العظمي حاج سيد رضا بهاءالديني 1 در اواخر ذي الحجه سال 1327ق در خانوادهاي متدين و تقواپيشه، در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود . پدر ايشان، آقا سيد صفي الدين، مردي پاک طينت و پرهيزکار و از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت معصومه- سلام الله عليها- بود.
ايشان در شرح حال والدشان چنين فرموده اند:
ارتباط پدرم با قرآن مداوم بود . شايد در روز، ده الي پانزده جزء قرآن ميخواند؛ به طوري که از هر جاي اين کتاب مقدس سؤال ميکردند، فوراً جواب ميداد . به علت انس زياد با قرآن، آيات را ميشناخت و به کشف الآيات علما شهرت يافته بود. ايشان در حرم حضرت معصومه- سلام الله عليها- مشغول خدمت بود و در درس حاج شيخ عبدالکريم حائري و حاج شيخ ابوالقاسم قمي شرکت ميکرد. ادبيات را نيکو ميدانست و با فقه و اصول هم آشنا بود . او فردي وارسته بود و فکر شيطاني نداشت و هرگز نميشد به ايشان افکار شيطاني را تحميل کرد . خيلي صريح و صادق بود، مرحوم آيت اللهالعظميمرعشي نجفي(ره) هم نوشتهاند که اجداد پدرم، افراد شريفي بودند و در شجره نامة ايشان آمده است که کليد دار حرم فاطميبودهاند. گويا در فاميل پدرم، اين سِمَت رسم بوده است . ميگويند مادرم نيز به آخوند ملاصدرا منتسب بوده است . والده من- با اينکه سواد نداشت- خيلي از دعاها را حفظ بود.2
برخورد و رفتار شايسته پدر، در شکل گيري شخصيت او در دوران کودکى، بسيار موثر بوده است . يکي از شاگردان ميگويد:
پدر او، احترام خاصي به آقا [آيت اللهبهاء الدينى] ميگذاشت و از اين گذشته، آزادي عمل فراواني به ايشان ميداد؛ به گونهاي که در روح آماده به انقلاب وي اثر بسيار داشت. او احترامهاي پدر و استادانش را در ساخت شخصيت خود بسيار مؤثر ميدانست.3
آن بزرگوار در اينباره ميفرمود:
پدرم، مرا به جاهاي خطرآفرين ميفرستاد؛ لکن قلباً مطمئن بود که خطري مرا تهديد نميکند.4
تحصيلات ابتدايي و فراگيري دروس حوزه
حضرت آيت اللهالعظميبهاءالديني از همان آغاز دوران کودکى، خردي موهوب و ورزيده داشت و از هوش سرشار و فوق العادهاي نيز برخوردار بود، به طوري که در سه يا چهار سالگي به مکتب رفت و خواندن و نوشتن، قرائت و تجويد را آموخت، و در شش سالگي با ورود به حوزه علميه قم، و به تحصيل علوم ديني روي آورد.
او از بدو ورود به حوزه، مورد عنايت خاص و محبت ويژه بزرگاني همچون مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم قمي(کبير)، مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري و مرحوم حاج شيخ محمد تقي بافقي بودند و از محضر پرفيض اين عالمان وارسته و مفاخر حوزه بهرهها برد.
يکي از فضلاي حوزه ميگويد:
آيت الله بهاء الدينى از همان کودکي مورد توجه خاص شيخ ابوالقاسم کبير بوده است؛ کراراً ايشان ميفرمود: «از همان شش سالگى، بسياري از بزرگان براي ما زحمت کشيدند و به ما التفات داشتند». حاج شيخ محمدتقي بافقي هم توجه زيادي به ايشان داشتند و بسياري از مسائلي را که با ديگران مطرح نميکردند، از ايشان دريغ نميکردند. اين، به سبب اطميناني بود که به شخص ايشان داشتند.
فرزند ايشان در اينباره ميگويد:
آقا نقل ميکردند: «من هفت ساله بودم که در مجالس علماي بزرگ، مثل مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري شرکت ميکردم. وقتي وارد ميشدم، مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم قميبرميخواست و مرا کنار خود مينشاند».