سير و سلوک الي الله
دوشنبه 23 دی 1392 3:45 AM
سير و سلوک الي الله
حاج ميرزا جواد آقا در آن هنگام که به تحصيل علوم اسلامي در نجف مشغول بود از تربيت و اصلاح خويش غافل نبود و به تهذيب نفس نيز اهتمام نمود و آن را سر لوحة زندگي خويش قرار داد. براي انجام اين مهم به حکم عقل که هر راه و مسلکي و هر کار و حرفهاي نيازمند استاد پخته و کاردان است راه معرفت حق و شناخت نفس و ظرافتهاي مجاهدة با آن و اطلاع بر دسيسههاي شيطان نيز از امور زندگي به مراتب مهمتر و دقيقتر است درجستجوي استاد پاک و راه رفتهاي که به قدم مجاهده رسيده و سلوک راه حق را رفته باشد. پس در اين هنگام توفيق شرفيابي به محضر جمال سالکان راه دوست و پيشوايي اهل دل، شيخ عارف کامل آيت اللهآخوند ملّا حسينقلي همداني درجزيني راه پيدا کرد و به حضورش شتافت. شيخ مناجاتيان ميزرا آقا جواد ملکي مدت چهارده سال در خدمت ايشان به سير و سلوک الي الله پرداخت و به معرفت و توحيد حق سبحانه نائل شد. از خود از استادان برجستة اين مکتب گرديد و شاگردان وارسته و سالک بسياري را تربيت نمود.2
حاج ميرزا جواد آقا بعد از دو سال خدمت آقا عرض ميکند: من در سير خود به جايي نرسيدم. آقا در جواب از اسم و رسمش سؤال ميکند و او تعجب کرده ميگويد: مرا نميشناسيد؟ من جواد ملکي تبريزي هستم! ايشان ميگويند. شما با فلان ملکيها بستگي داريد؟ آقا ميرزا جواد اقا چون آنها را خوب و شايسته نميدانست، از آنها انتقاد ميکند. مرحوم آخوند ملاحسينقلي در جواب ميفرمايند: هر وقت توانستي کفش آنها را که بد ميداني جلوي پايشان جفت کنى، من خود به سراغ تو خواهم آمد. آقا ميرزا جواد فردا که به درس ميرود خود را در محلي حاضر ميکند که پايينتر از بقيه شاگردان بنشيند تا رفته رفته طلبههايي که از آن فاميل در نجف بود و ايشان آنها را خوب نميدانسته مورد محبث خود قرار دهد تا جايي که کفششان را پيش پايشان جفت ميکند. چون اين خبر به آن طايفه که در تبريز ساکن بودهاند ميرسد رفع کدورت ميشود
--------------------------------------
2. جامع الدرر، ج2، ص 228. [شيخ مناجاتيان، ص36].