پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب
دوشنبه 16 دی 1392 11:24 PM
مفهوم لغوي حجاب
به گفته اهل لغت اين واژه به صورت متعدي به معناي در پرده قرار دادن به كار مي رود. ابن دريد مي گويد:«حجبت الشيء... اذا سترته، و الحجاب:الستر...، احتجبت الشمس في السحاب اذا تستترت فيه». پوششي است كه روي شيء را فرا مي گيرد و حجاب يعني پرده...، زماني كه خورشيد در ابر فرو مي رود عرب مي گويد: احتجبت الشمس في السحاب». فيومي اين واژه را چنين توضيح مي دهد:
حجب فعلي متعدي است و به معناي مانع شدن به كار مي رود. به پرده، حجاب مي گويند، زيرا مانع از ديدن است و به دربان حاجب گفته مي شود، زيرا وي مانع از ورود افراد است. اين واژه در اصل بر موانع اطلاق مي گردد، ولي برخي مواقع به موانع معنوي نيز حجاب گفته مي شود.
از گفتار اهل لغت مي توان نتيجه گرفت كه در زبان عرب، حجاب به پوششي گفته مي شود كه مانع از ديدن شيئي پوشانده شده مي شود. شهيد مطهري نتيجه تحقيقات لغوي خود را درباره اين واژه، چنين بيان مي كند:
كلمه حجاب هم به معناي پوشيدن است و هم به معني پرده و حاجب، بيشتر استعمال به معني پرده است. اين كلمه از آن جهت مفهوم پوشش مي دهد كه پرده وسيله پوشش است و شايد بتوان گفت كه به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نيست؛ آن پوشش حجاب ناميده مي شود که از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد.
اين واژه در قرآن و حديث نيز با عنايت با معناي لغوي به كار رفته و معناي خاصي پيدا نكرده است. شهيد مطهري مي فرمايد: در قرآن كريم در داستان سليمان غروب خورشيد را اين طور توصيف مي كند:« حتي تورات بالحجاب» يعني تا آن وقتي كه خورشيد در پشت پرده مخفي شد. تعبير حجاب با همين معنا در آيه51 سوره شوري و نيز در آيه 53 سوره احزاب به كار برده شده است... . در دستوري كه اميرالمؤمنين(عليه السلام) به مالك اشتر نوشته است مي فرمايد:« فلاتطولن احتجابك عن رعيتك» يعني در ميان مردم باش كمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان كن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نكند بلكه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست