قزل اوزن ، پرآب ترین رود استان زنجان
یک شنبه 1 دی 1392 10:45 PM
نام كنونی قسمت عمده رودخانه ای است كه ظاهراً سرچشمه اصلی آن از دهستــان سارال بخش دیواندره ی شهرستان سنندج است(1)كه پس از عبور از استانهای كردستان ،زنجان ، آذربایجان شرقی و اردبیل در لاهیجان گیلان در نزدیكی حسن كیاده به دریای خزر می ریزید طول خط سیرش حدود 500 كیلومتر است ، كه بیش از50% آن در خاك استان زنجان جریان دارد در گذشته بسیار پرآب تر از این بوده ، چنانكه گاه پر آب ترین رودخانه ایران معرفی شده است .
نام قدیمی (عهد باستان) آن آماردوس ، ماردوس ، مردوس ، آماری ، مردی ، ماردی ، و امردی ذكر شده ، كه گویا بر گرفته از نام اقوام مستقر در كنار آن بوده است .(2)
جغرافی نویسان و سیاحان مسلمان همچون استخری ، (3) و مولف حدودالعالم(4) نام این رودخانه را سفیدرود و سپیدرود ثبت كرده اند . اعراب آن را «نهر الابیض nahrolabyas» نام نهاده اند مغولان هولان مولان ، (5) یا به قول لسترنج اولان موران به معنی رودخانه ی سرخ می نامیده اند .(6) در معنی وسطی سراسر این رودخانه «سپید رود sapidroud» نام داشته ولی بعداً این نام برای قسمتی از آن كه منجیل تا دریای خزر را شامل می شود اطلاق گردیده ، و بقیه ی قسمتها قزل اوزن خوانده شده است ،(7) و اكنون نیز سفید رود و قزل اوزن به همین قسمت ها كه ذكر شد اطلاق می شود .
حال ، نوشته های برخی از محققان درباره این رود و نامهایی كه در زمانهای مختلف برای آن اطلاق شده آورده می شودو مفاهیم فرهنگی و علت به كاربردن آن نامهاخصوصاً قزل اوزن بررسی می شود .
در حدود العالم كه به سال 372 هـ ق و در باب جغرافیا تألیف یافته سفید رود ـ قزل اوزن چنین معرفی می شود « و دیگر رودیست آن را سپید رود خوانند از كوه حوبرث رود از ناحیت ارمینیه روی به مغرب و میان گیلان ببرد و اندر دریای خزر افتد .»(8)
استخری در كتاب مسالك وممالك می نویسد : « اسفید رودكی میان اردبیل و زنگان است »(9) ولی لسترنج می گوید ، استخری این رود را « سپید رود ثبت كرده است »(10)
حمداله مستوفی در كتاب پر ارزش خود نزهه القلوب درباره قزل اوزن می گوید : « مغولان آن را هولان مولان » می نامند ، از جبال پنج انگشت كه تركان بش پرماق خوانند به ولایت كردستان بر می خیزد و به آبهای زنجانزود ، هشترود ، میانج رود و آبهای كوههای طالش و طارمین جمع شود .»(11)
فیروز منصوری در تحقیقاتی تحت عنوان « پژوهشی در باره اصطلاحات : آق ـ قرا ـگوی ـ قزل )، كه عباس اقبال آن را در مقدمه تألیف خود تاریخ مغول آورده ، می نویسد : قزل اوزن « نام تركی سفید رود است ، این رود بزرگ 500 كیلومتر طول دارد و پرآب ترین رودخانه ایران می باشد قبل از سلجوقیان نام آن را ماردی ، ماردوس و آماری ثبت كرده اند . به واسطه ی بزرگی و طول خط سیر آن ، از طرف تركان قزل اوزن نام گرفته است .»(12)
اعتمــاد السلطنه در كتاب مرآه لبلدان می نویسد : «رود هشتم قزل اوزن است ، كه قدما آن را مردوس می نامیده اند اشتقاق این اسم از طایفه مرد یا مردی است ، كه در ساحل این رود در گیلان و مازندران سكنی داشته اند.سرچشمه این رود در كردستان در 57 هزار ذرعی سنندج در سمت شمال غربی آن واقع است از طرف جنوب به دو شعبه منشعب می شود طول جریان او تقریباً 650 هزار ذرع و فاصله میان عراق و آذربایجان است . این رود وارد ایالت گیلان شده در نزدیكی رشت وارد بحر خزر می شود .»(13)
در فرهنگ مصاحب زیر حرف «ق» چنین آمده است : قزل اوزن یا سفید رود را منابع یونان باستان «آمار دوس amardos» و مأخذ اسلامی « نهر الابیض nahrolabyas» ثبت كرده اند از رودهای مهم ایران است، كه از ناحیه كردستان (قروه ) سرچشمه می گیرد و در لاهیجان گیلان به دریای خزر می ریزد در قرون وسطی نام سفید رود به همه این رود اطلاق می شد ، ولی بعداً این نام به قسمتی از آنكه بین منجیل و دریای خزر است تخصیص یافت فرهنگستان ایران در مهر ماه 1341 هـ ش مقرر داشت تا نام سفید رود برای همه این رود اطلاق شود .(14)
به طوری كه پیش از این گفته شد ، تركان این رودخانه را برای نشان دادن بزرگی و عظمت آن قزل ازون نامیده اند . قزل اوزن از دو واژه تركی قزل به معنی سرخ و اوزن به معنی آب و رود تركیب شده است كه ظاهراً باید معنی رود سرخ و یا آب سرخ داشته باشد ولی بسیاری از لغات تركی و خصوصاً نامهای چهار واژه ای آق (سفید ) قرا (سیاه) گوی یا گگ (كبود ) و قزل (سرخ )را پیشوند خود دارند مانند آق قویونلر ، آق كند ، قراملك ، قزالبوطه ، گوی آلپ ، گوی مسجد ، قزل بلاغ و قزل اوزن و بسیاری دیگر . تحقیقات و بررسیها نشان می دهد منظور از بكار بردن این اسم رنگها ، نشان دادن و بازگو كردن مفهوم عام و صفت مطلق رنگها بوده است بلكه تركان به پیروی از باورهای مذهبی ـ شمنی خود این رنگها را برای نشان دادن بزرگی ، عظمت ، شكوه ، كثرت شمار قدرت و قداست اشخاص ، اماكن ، اشیاء ، شهرها، رودها ، موجــودات و دیگر مظاهــر زندگی به كار می برده و به صورت پیشوند در اول لغات و نامها می آورده اند. بدین معنی که ترکان تشکیلات قومی و دولتی و مظاهر زندگی را از روی نظامات طبیعت تعیین می کرده اند و همان گونه که شمال ، جنوب ، شرق و غرب چهار سوی عالم و بهار ، تابستان ، پاییز و زمستان چهار موسم ایام سال هستند ، آقا ، قرا ، گوی و قزل نیز چهار رنگ انتخابی ترکان برای تعیین و تشخیص مظاهر زندگی بوده است ترکان علاوه بر این تقسمیات اربعه ، اعداد شش ، دوازده و بیست و چهار را نیز برای تعیین و تشخیص مظاهر زندگی مورد توجه و استفاده قرار می داده اند ، که در همه ی این تقسیمات و تعیین اعداد از ادوار فلکی الهام می گرفته اند .
فیروز منصوری با بر شمردن لغات و نامهای بسیار که واژه های آق ، قرا ، گوی و قزل پیشوند آنها شده و بازگو کردن معنی و مفهوم آنها و نیز با اشاره به نوشته ها و اظهارات محققانی همچون زکی ولیدی طوغانی ، مینور سکی ، بارتولد ، مکرمین ، ضیاء گوی آلپ ، قووالسکی درباره استعمال کلمات مذکور چنین اظهار نظر می کند : « هر گاه استعمال این کلمات (آق ـ قرا ـ گوی ـ قزل ) چگونگی اسم های عام را تغییر داده و آنها را صورت خاص و اعلام ارایه نمایند ، در این صورت پیشوندهای مزبور به معنی بزرگ ، عظیم ، شکوهمند ، نیرومند ، شریف و مقدس ، نامها را توصیف نموده و یا کثرت شمار و مقدار آنها را می رساند و با یک صفت عالی آنها را از اقران و امثال مشخص و متمادی می نمایند .(15)
بنابر این ترکان کلمه ی قزل را برای نشان دادن رنگ رودخانه مورد بحث (قزل اوزن) و یا آب و خاک آن به کار نبرده اند ، بلکه برای توصیف و بازگو کردن بزرگی و عظمت این رودخانه لغت قزل را در اول لغت اوزن ( اوزن به معنی آب ، آب فراوان و رودخانه است ) آورده اند ، تا صفت بزرگی و شکوه به آن نسبت دهند .درباره ی لغت اوزن منصوری می نویسد : « کلمه اوز us به معنی و مفهوم آب رودخانه را اویغورها اوکوز ، قیرقیزها و مغولان اوسون و قزاق ها اوزن می نامیده اند » در آناتولی سرشاخه های قزل ایرماق ، با پسوند اوز مسما شده اند مثل : بوراق اوزی ، اوران اوزری ، قلیچ اوزی و در همان نواحی رودخانه هایی به نام اگری اوز ، قامیشلی اوز وجود دارد و نیز کوههای شمال شرقی دریاچه وان که از بیشترین میزان بارندگی سالانه برخوردار است اوز آلپ نامیده می شود ، و اوزکند در ترکستان پرآب ترین شهر آن سرزمین بوده است به نقل از قووالسکی آمده که کلمه ی اوز در ترکی قدیم به معنی آب فراوان یا رود به کار رفته است . (16)در فرهنگ مصاحب می نویسد « اوز usنام چند رود معروف در انگلستان است .»(17)
به عقیده برخی از محققان کلمه اوز us در مقابل کلمه « قراج kirag ترکی یعنی : « شوره زار و بایر » استعمال شده است .(18)در دایره المعارف اسلامی و حواشی و اضافات تاریخ جهانگشای جوینی اوزن رودخانه معنی شده است .(19)با این توصیف می توان گفت قزل اوزن به معنی رودخانه ی بزرگ است .
پی نوشت ها :
1- غلامحسین مصاحب ، دایره المعارف فارسی مصاحب ، 1345 ص 1241
2- عباس اقبال و فیروز منصوری ، تاریخ مغول (تهران امیر کبیر 1365 ج شش ) ص 43 و دایره المعارف مصاحب ص 1241 و محمد حسن خان ( اعتماد السلطنه ) مرآه البدان (تهران : دانشگاه تهران 1368 ) ص 268 و دیاکونوف ، تاریخ ماد ، ترجمه کشاورز( تهران عملی و فرهنگی 1371 ) ص 155.
3- ابوالحسن ابراهیم ، استخری ، مسالک و ممالک (تهران ، علمی و فرهنگی 1368) ص 159
4- حدود العالم من المشرق الی المغرب به کوشش منوچهر ستوده (تهران : زبان و فرهنگ ایرانی ، تألیف کتاب 372 هـ ق ) ص 49
5- حمداله مستوفی ، نزهه القلوب به کوشش دبیرسیاقی (تهران : طهوری ) ص 180
6- لسترنج ، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ، ترجمه محمود عرفان ( تهران : علمی فرهنگی ) ص 182و185
7- فرهنگ مصاحب ، ص 1241
8- حدود العالم من المشرق الی المغرب ، ص 49
9- مسالک و ممالک ص 159
10- جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ، ص 182
11- نزهه القلوب ص 180
12- عباس اقبال ، تاریخ مغول حواشی منصوری ص 43
13- مراه البلدان ص 289
14- فرهنگ مصاحب ، ص 241
15- عباس اقبال ، تاریخ مغول حواشی منصوری ص 43
16- تاریخ مغول ،عباس اقبال ، حواشی منصوری ص 43
17- فرهنگ مصاحب ، ص 241
18- تورکیات مجموعه سی 1928
19- تاریخ جهانگشای جوینی
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست