پاسخ به:مبحث29صالحین:کرامت نفس
دوشنبه 25 آذر 1392 3:25 PM
کرامت نفس
و اما پاکدلي و صفاي ضمير و عفو و غمض اميرالمؤمنين (ع) نسبت به دشمنان به حدي بوده که به جرئت ميتوان گفت و تمام مورخين مسيحي و مسلمان از شيعي و سني بر آن اتفاق دارند که نظير آن از هيچ سردار جنگي و هيچ قائد و پيشوايي در هيچ زماني ديده نشده است.
در تمام غزواتي که در رکاب پيغمبر (ص) شرکت کرد و در همهي جنگهايي که زمان خلافت پيمان شکنان (ناکثين) و گمراهان (قاسطين) بر او تحميل کردند، پس از ختم جنگ در سينهي او از دشمناني که به خونريزي شخص او و دوستان و يارانش برخاستند کمترين کينهاي نميماند، دشمناني که خون عزيزانش را ريخته و پس از شکست باز هم به دشمني مانده و حتي خصومت و کراهت خود را پنهان نکرده بودند.
شواهد تاريخي بر اين خلق و خوي آسماني و خاصهي ملکوتي فراوان ديده ميشود.
[ صفحه 18]
مورد اتفاق تمام مورخين است که در جنگ جمل بر مرگ طلحه و زبير گريست. به محمد ابن ابي بکر پسر خواندهي خود فرمان داد تا خواهرش عايشه را پس از شکست و پراکنده شدن نگهبانان شتر- که به منزلهي پرچم بصريان بود- به خانهي مطمئني منتقل کند؛ محمد او را به خانهي عبداللّه بن خلف خزاعي بزرگترين خانههاي بصره که صاحب آن در جنگ به دست ياران علي (ع) کشته شده بود برد. سه روز بعد علي (ع) به ديدن عايشه رفت.
به جاي ملامت و ناسزا او را اکرام کرد و دستور داد با منتهاي حرمت او را روانهي مدينه کنند تا در خانهي خود بماند و شخصاً موقع حرکت با او به گرمي وداع کرد. [1] .
فرزندش را يک روز راه به بدرقهي او فرستاد. بيست تن از زنان طايفهي عبدالقيس را با لباس مردانه به محافظت او گماشت. عايشه در اين مردي و بزرگواري اميرالمؤمنين (ع) باز بهانهاي براي شکوه و بدگويي جست. گفت علي (ع) مردان نامحرم را همراه حرم رسول اللّه (ص) کرد که در بيابانها با او باشند. وقتي به مدينه رسيدند زنان دستار و شمشير از خود بر گرفتند و نشان دادند که همه زن و محرم بودهاند