0

هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").

 
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به: هفته پانزدهم:( ذوالکفل " ترک صفت رذیله عیب جویی ").
دوشنبه 25 آذر 1392  3:26 PM

عيب جويي اين پيامدها را به دنبال دارد... زندگي اجتماعي انسان‌ها در كنار يكديگر نيازمند وضع قوانين و مقرراتي است كه روابط بين آن‌ها را تنظيم و از آفات آن جلوگيري كند. خداوند متعال براي سامان دادن به زندگي اجتماعي بشر، آن‌ها را به سوي اموري تشويق كرده و از اموري ديگر بازداشته است. يكي از اين امور بازداشت شده عيب‌جويي است كه در مطلب حاضر به بررسي اين رذيله اخلاقي مي‌پردازيم.

***

قرآن كريم در آيه 12 سوره حجرات مي‌فرمايد: «... و لا تجسسوا... از عيوب مردم تجسس نكنيد». علامه طباطبايي در تفسير اين آيه مي‌نويسد: «تجسس به معناي پيگيري و تفحص از امور مردم است. اموري كه مردم عنايت دارند پنهان بماند و تو آن‌ها را پيگيري كني تا خبردار شوي. به بيان ديگر دنبال عيوب مردم را نگيرد و دراين مقام برنيايد كه اموري را كه صاحبانشان مي‌خواهند پوشيده بماند، آن‌ها را فاش سازد.» (ترجمه الميزان، ج18، ص484) خداوند متعال در اين آيه جست وجو در عيوب و كاستي‌هاي مؤمنان را ممنوع مي‌كند و خواهان حفظ آبروي آن‌هاست.
در آيات ديگر با كلماتي از ريشه همز و لمز اين نهي تكرار شده است: «ويل لكل همزه لمزه (همزه، 1)، واي بر هر عيب‌جوي مسخره كننده‌اي.» همز در اصل به معناي شكستن است؛ زيرا عيب‌جويان شخصيت ديگران را درهم مي‌شكنند. (تفسير نمونه، ج72، ص903) گرچه تفاوت‌هايي بين دو واژه همز و لمز وجود دارد اما در مجموع اين دو واژه به يك معناست و مفهوم وسيعي دارد كه هرگونه عيب‌جويي، غيبت، طعن و استهزاء به وسيله زبان و علائم و اشارات و سخن چيني و بدگويي را شامل مي‌شود. (تفسير نمونه، ج72، ص113)
سوره همزه با تهديد شديد و نفرين از جانب خداوند آغاز مي‌شود. هدف از اين نفرين، افرادي هستند كه با گوشه چشم، اشاره ابرو و يا با نيش زبان ديگران را استهزا و عيب‌جويي مي‌كنند. حفظ آبروي افراد به قدري مهم است كه خداوند قانون شكنان را نفرين مي‌كند؛ زيرا آبرويي كه ريخته شد به راحتي به دست نمي‌آيد، ضمن اين‌که باعث ايجاد دشمني و از بين رفتن دوستي‌ها نيز مي‌شود.
خداوند متعال در آيه 11 سوره حجرات مي‌فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورديد! نبايد قومي قوم ديگر را مسخره كند، شايد آن‌ها از اين‌ها بهتر باشند... و از يكديگر عيب مگيريد». سياق آيه مي‌فهماند كه هيچ كس را مسخره نكنيد شايد او نزد خدا از شما بهتر باشد. كلمه «انفسكم» با همه كوتاهي اش حكمت الهي را بيان مي‌كند و نشان‌دهنده اين است كه مسلمانان از يكديگرند و افشاي عيب يك نفر در حقيقت افشاي عيب خود است. همان طور كه انسان عيب خود را نمي‌گويد نبايد عيب ديگران را هم بازگو نمايد.
مقام معظم رهبري در اين زمينه فرموده‌اند: «به هركسي ممكن است يك اتهامي وارد شود. تا وقتي كه ازطريق قانوني جرمي ثابت نشده است، نه در خود قوه، نه در بيرون قوه، نه در تريبون‌ها و منبرهاي رسمي، نه در وسائل ارتباط جمعي، كسي حق ندارد آبروي يك مسلماني را ببرد... بعضي اوقات انسان مي‌بيند روي قوه قضاييه فشار مي‌آورند كه آقا افشا كنيد. نه آقا، هيچ لزومي ندارد افشاكردن. در موارد خاصي بله، شارع مقدس مشخصا و معينا خواسته است كه مردم مجازات را ببينند يا مجازات شونده را بشناسند؛ اين‌ها موارد خاصي است، مال همه جا نيست... چون وقتي گفتيد متهم است، افكار عمومي تفكيك نمي‌كند بين متهمي كه هيچ گناهي نكرده است با آن كسي كه شواهدي بر گناه او وجود دارد. حتي بعد از اثبات جرم هم چه لزومي دارد؟... حتي اگر چنانچه فرض كنيم يك نفري جرمي هم كرده است، اين جرم در دادگاه صالح اثبات هم شده است، اين شخص به مجازات محكوم شده است- فرض كنيد رفته زندان- چه لزومي دارد ما اسم او را در روزنامه‌ها منتشر كنيم تا بچه اين آدم كه دارد مدرسه مي‌رود، ديگر رويش نشود مدرسه برود؟ چه اشكال دارد كه اين مدت زندانش را بگذراند، بيايد بيرون، خودش و خانواده‌اش زندگي عادي‌شان را ادامه دهند؟ خب، جرمي كرد، مجازات شد، تمام شد ديگر. بايد حتماً آبروريزي بشود؟ نخير، كسي نبايد اين‌جور عمل كند... افكار عمومي از اين مسأله چه لذتي مي‌برد؟ براي افكار عمومي چه فايده‌اي دارد كه بداند زيدي، عمروي، بكري متهم به فلان عمل خلافي است؟ (بيانات در ديدار مسؤولان قوه قضائيه، 6/4/90)

عيب‌جويي يا نهي از منكر

عيب‌جويي با نهي از منكر متفاوت است. عيب‌جويي همراه با سرزنش و تخريب شخصيت است در حالي كه نهي از منكر با هدف اصلاح و به دور از جار زدن انجام مي‌شود. امام خميني(ره) فرمودند: «تأثير موعظه حسنه در نفوس بسيار زيادتر است از عيب‌جويي و بدگويي، و ممكن است قلم‌ها و زبان‌هاي عيب‌جو در بعضي از نفوس عصيان بياورد و به جاي اثر مثبت و نيكو اثر منفي و بد به جا گذارد و به جاي اصلاح، موجب افساد شود.» (بيانات امام در تذكر به مردم و مسؤولان، 29/12/59). تعبير هديه دادن عيوب در روايات هم ناظر به اين مدعاست. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: در ميان برادران ديني آن كس را بيش‌تر دوست دارم كه عيب‌هايم را به من هديه دهد. (الكافي، ج2، ص936)

آثار عيب‌جويي

از پيامدهاي اين رذيله به چند مورد اشاره مي‌شود:

1. تنهايي و انزوا

عموم مردم از معاشرت با افراد عيب‌جو دوري مي‌كنند؛ زيرا هميشه نگرانند كه مبادا تعرضي به شخصيت آن‌ها شود. در روايات هم از معاشرت با اين افراد نهي شده است. از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده: «از معاشرت با عيب‌جويان بپرهيزيد زيرا هيچ كس از ضرر آن‌ها در امان نمي‌ماند» (غررالحكم، ص 841) ايشان در روايت ديگري مي‌فرمايد: «كسي كه به دنبال عيوب پنهان مردم باشد، خداوند محبت و دوستي دل‌هاي مردم را بر او حرام مي‌كند» (غررالحكم، ص124).

2. رسوايي و فاش شدن اسرار

كسي كه به دنبال بي آبرو كردن مؤمنين است خداوند هم اسرار نهاني او را فاش مي‌كند. اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «كسي كه در جستجوي اسرار مردم باشد خداوند اسرارش را آشكار مي‌كند» (غررالحكم، ص124)
از ديگر آثار مي‌توان به نداشتن آرامش رواني، شكل گيري عداوت عليه فرد و شريك بودن در گناهي كه فاش شده است اشاره كرد. (ر.ك: وسايل الشيعه، ج21، ص772)

توصيه به عيب پوشي

عيب‌پوشي در مقابل عيب‌جويي قرار دارد و يكي از صفات خداوند، ستارالعيوب بودن اوست. اين كار از اخلاق انسان‌هاي كريم و بزرگوار است كه با وجود آگاهي نسبت به عيوب ديگران از آن چشم پوشي مي‌كنند. اميرمؤمنان علي(ع) در اين‌باره مي‌فرمايند: «يكي از با ارزش‌ترين كارهاي كريمان، تغافل از چيزهايي است كه از آن آگاهند» (غررالحكم، ص124) البته بايد توجه داشت كه اين تغافل شامل امور كم اهميت يا اموري كه مصلحت در پوشيده ماندن آن‌هاست مي‌شود و امور سرنوشت ساز زندگي را شامل نمي‌شود.

راه درمان عيب‌جويي

كيفر سنگين اين گناه، اهميت درمان آن را نشان مي‌دهد. از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: هركس درباره مؤمني مطلبي را بگويد كه با چشم خود ديده يا با گوش خود شنيده (كه به وسيله آن عيب‌جويي كند) از كساني است كه خداوند فرمود: كساني كه دوست دارند زشتي‌ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكي براي آنان در دنيا و آخرت است» (الكافي، ج2، ص753) عيب‌جويي بنابر روايات سبب مي‌شود فرد عيب‌جو حتماً قبل از مرگش دچار همان عيبي شود كه از ديگران گرفته بوده است. (ر.ك: وسايل الشيعه، ج21، ص772).
راهكارهايي براي ترك اين صفت مذموم وارد شده از جمله اين‌که انسان به خود و عيوب خويش مشغول باشد و تا عيبي را از خودش برطرف نكرده درباره آن عيب، از ديگران عيب‌جويي نكند. امام علي(ع) فرمود: «كسي كه خودش را اصلاح نكرده، چگونه مي‌تواند ديگران را اصلاح كند؟

تشکرات از این پست
yarabyarabyarab hoseinh1990 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها