افسردگی طلاق را هم طلاق بدهید!
پنج شنبه 14 آذر 1392 5:44 PM
برخی می گویند زنان بعد از جدایی افسرده تر می شوند و مردان بی وفا، همه چیز را زود فراموش می کنند و سراغ رابطه دیگری می روند؛ عده ای هم معتقدند مردها کم طاقت ترند و تنها برای پرکردن زخم های عمیق درون شان، پای زن دیگری را به میان می آورند.
روانشناسان می گویند چندان فرقی نمی کند که شما زن باشید یا مرد، از نظر آنها کمتر کسی است که بعد از جدایی، به افسردگی دچار نشود؛ اما افسردگی بعد از طلاق، قرار نیست تا ابد زندگی شما را مختل کند. اگر نشانه های این اختلال را بشناسید و از راه های محوکردن شان باخبر شوید، می توانید این بار با قدرت و تجربه ای بیشتر قدم بردارید.
درست است که افسردگی بعد از طلاق، سراغ اغلب آدم هایی که این اتفاق را تجربه می کنند می آید اما بحران های مالی یکی از اصلی ترین دلایل تشدید افسردگی و اضطراب برای مطلقه هاست. پس اگر در شرف جدایی هستید یا به ازدواج تان پایان داده اید، باید بیشتر از هر زمانی به فکر پول توی جیب تان باشید. قبل از آنکه پای برگه طلاق را امضا کنید، کاری با درآمد قابل قبول پیدا کنید و اگر برای تان ممکن است کمی پس انداز کنید.
به فکر پیداکردن محلی که قرار است در آن زندگی کنید باشید و اگر هنوز همسرتان شما را درک می کند، از او بخواهید که قبل از طلاق به شما برای فراهم کردن شرایط حداقلی زندگی کمک کند. اگر هم کار از کار گذشته و جدا شده اید، هرچه زودتر از نظر مالی روی پای خودتان بایستید و با تمام توان کار کنید. کارکردن زیاد تنها به جیب شما کمک نمی کند، بلکه توجه تان را هم از روزهای سختی که می گذرانید منحرف می کند.
بسیاری از آدم ها گمان می کنند تلخی از دست دادن را می توان با به دست آوردن یک شریک تازه از بین برد اما روانشناسان معتقدند عجله در ورود به یک رابطه دیگر، مشکلات شما را چند برابر می کند.
قبل از آنکه دوباره عاشق شوید، به خودتان برای پذیرش شرایطی که دارید و اتفاقاتی که پشت سر گذاشته اید فرصت دهید. اشتباهات خود و طرف مقابل تان را مرور کنید و ببینید که چه مسیری شما را به این پایان رسانده است. بگذارید افسردگی و اضطراب تان کمرنگ تر شود و اهداف و آنچه از زندگی می خواهید را یک بار دیگر مرور کنید.
با عجله در ساختن یک زندگی دیگر، شما در کنار فردی قرار می گیرید که باید بار خستگی تان را به دوش بکشد و گاهی به اشتباه، تنها با دیدن تفاوت های یک فرد با همسر سابق تان، گمان می کنید که فرد ایده آلی برای زندگی با شماست. اگر نمی خواهید دوباره به همین نقطه برگردید، لااقل تا یک سال دست نگه دارید و دل نبندید.
اگر تازه از همسرتان جدا شده اید و پاسخ شما به تعداد زیادی از این سؤالات مثبت است یا لااقل با اطمینان نمی توانید آنها را رد کنید، احتمالا به افسردگی پس از طلاق مبتلا هستید. بیرون آمدن از این بحران ناممکن نیست اما گذشته از معجزه گذشت زمان، شما هم می توانید برای عبور سریع تر از این روزهای سخت تلاش کنید.
قبل از آنکه توصیه ای را برای آرام ترشدن تان مطرح کنیم، باید مطمئن شوید که با افسردگی بعد از طلاق درگیر شده اید یا نه. اگر بیشتر از ۸ مورد زیر را در خودتان می بینید، ادامه این مطلب را بخوانید.
اعتماد به نفس داشته باشید و بپذیرید که مسیر را اشتباه رفته اید. به دیگران اجازه ندهید که در مورد شما قضاوتی خلاف آنچه هستید، داشته باشند. با خانواده تان صحبت کرده و به آنها کمک کنید که این واقعیت را بپذیرند. اگر شما در این دوره، زندگی تان را مختل نکنید و از دنیا فاصله نگیرید، دیگران راحت تر تصمیم می گیرند و شرایط شما را درک می کنند. روانشناسان هم معتقدند کسانی که اعتماد به نفس بالاتری دارند و تصمیمی منطقی گرفته اند که توان دفاع از آن را دارند، زودتر از دیگران روزهای سخت بعد از طلاق را سپری می کنند.
تیلور، یکی از استادان دانشگاه استنفورد معتقد است ورزش یکی از شیوه های موثر برای خروج از افسردگی طلاق است. تاثیرات مثبت ورزش بر بدن همواره مورد توجه قرار می گیرد اما تحقیقات مشخص کرده است افرادی که ورزش می کنند با تقویت حافظه و روحیه احساس رضایت بیشتری از زندگی می کنند. ورزش با کاهش استرس و افزایش شادابی موجب احساس بهتر و رضایت بیشتر در افراد از وضعیت زندگی می شود.
متخصصان معتقدند ورزش مانند داروی ضدافسردگی عمل می کند و چنانچه روزانه ۳۰ دقیقه سریع راه بروند یا به طور منظم ورزش کنند، پس از ۱۰ روز تاثیر آن را در بهبود وضعیت روحی و شادابی خود خواهند دید. از طرف دیگر، چنانچه ورزش به مدت طولانی در فعالیت های ثابت روزانه گنجانده شود، موجب عملکرد بهتر مغز شده و مواد شیمیایی مسئول داشتن احساس بهتر و رضایت وارد خون می شود.
به جای انزوا و دوری از جمع روابط دوستانه را گسترش دهید. به یاد داشته باشید دوستی ها شادی ها را مضاعف و غم ها را تقسیم می کند.در روابط دوستانه مهر ورزیدن وجود دارد و همین امر برای تان بسیار مفید خواهد بود. حتی اگر در یک لحظه جز خودتان کس دیگری برای مهر ورزیدن وجود نداشت یا امکان مهرورزی را به شما نمی داد.
بدانید افرادی که نمی توانند خودشان را دوست داشته باشند، هرگز قادر به محبت کردن به دیگران نیز نیستند. پس از خودتان شروع کنید اما سعی کنید رفت و آمد با افراد گوناگون را نیز تجربه کنید. به این ترتیب حتی می بینید که افراد خصوصیت ها و نقاط مثبت و منفی زیادی دارند و از این رو بخشیدن خود و دیگران نیز برای تان ساده تر می شود.
هرقدر هم که این جدایی زندگی شما را زخمی کرده باشد، باز هم نمی توانید برای فرار از آن خود را به چاله دیگری بیندازید. شما می توانید مدتی به سفر بروید اما بهتر است فکر مهاجرت را از سرتان بیرون کنید. شما می توانید به درس یا کار بیشتر پناه ببرید اما نمی توانید از دانشگاه انصراف دهید یا قید کارتان را بزنید. شما می توانید با آدم های تازه روبه رو شوید اما نمی توانید همه را برنجانید و با عزیزان تان قطع ارتباط کنید.
یادتان نرود که درد شما اگرچه عمیق و آزاردهنده است اما موقت و گذراست. نمی گوییم شما خیلی زود همه روزهای گذشته را فراموش می کنید اما اگر هوشیارانه برای بهبود حال تان تلاش کنید، مدتی بعد نه درد، بلکه تنها اثر این زخم را مشاهده خواهید کرد.
پس اگر توان انجام کارهایی را که به تمرکز و هوشیاری کامل شما نیاز دارند، ندارید، به جای بستن چمدان و فرارکردن یا قهر کردن با دنیا، چند هفته ای از محل کار یا یک ترم از دانشگاه تان مرخصی بگیرید. البته باز هم به جملات قبل برمی گردیم و به شما توصیه می کنیم تا آنجا که می توانید فعالیت های تان را بیشتر کنید، نه کمتر.
معجزه حرف زدن را دست کم نگیرید و البته برای هر کسی حرف نزنید. قرار نیست همه آدم ها از ریز و درشت زندگی تان باخبر باشند اما می توانید سفره دل تان را برای یک دوست صمیمی(نه گروه های دوستی تان) باز کنید یا اگر اطراف تان کسی را نمی بینید که بدون قضاوت کردن به شما گوش دهد، از یک مشاور کمک بگیرید و در کنار تخلیه احساسات و هیجانات تان در جلسات مشاوره، از توصیه های او برای کمرنگ کردن این آسیب ها کمک بگیرید. یادتان نرود که شما حق دارید تامدتی ناراحت، خسته، زخم خورده یا عصبانی باشید، پس با سرزنش خود و انتظارات نا به جا، خود را خسته نکنید.
مجله سیب سبز