پاسخ به:سياه پوشي در فرهنگ شيعه(از گروه پاسخ به شبهات)
شنبه 2 آذر 1392 4:19 PM
در بسيارى از موارد ، در كتب شيعه و سنى ، مواردى نقل شده است كه پيامبر (ص) و ائمه (عليهم السلام) عمامه سياه پوشيده و يا مواردى را (در غير از عزاداري) از پوشش سياه استثنا كردهاند كه به ذكر آنها مىپردازيم :
1. حدثنا علي أخبرني حماد بن سلمة عن أبي الزبير عن جابر أن رسول الله صلى الله عليه وسلم دخل يوم الفتح مَكَّةَ وَعَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ.
جابر مىگويد: رسول خدا صلى الله عليه وآله در روز فتح مكه در حالى كه عمامه سياه برسرداشت وارد مكه شد.
الجوهري البغدادي ، علي بن الجعد بن عبيد أبو الحسن الوفاة: 230 ، مسند ابن الجعد ج 1، ص478 ، تحقيق : عامر أحمد حيدر، دار النشر : مؤسسة نادر – بيروت، الطبعة: الأولى- 1410 – 1990.
الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله الوفاة: 241، مسند الامام أحمد بن حنبل ج 3 ،، ص363، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر.
النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري الوفاة: 261 ، صحيح مسلم ج 2، ص990، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، الناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت
الترمذي السلمي، محمد بن عيسى أبو عيسى الوفاة: 279 ، سنن الترمذي ج 4 ،، ص196،تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون، دار النشر: دار إحياء التراث العربي- بيروت ،
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري،ج 4 ، ص61، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.
2. أخبرنا الفضل بن دكين قال أخبرنا شريك عن جابر عن مولى لجعفر فقال له هرمز قال رأيت عليا عليه عمامة سوداء قد أرخاها من بين يديه.
جابر مىگويد: هرمز غلام جعفر گفت: على عليه السلام را ديدم كه عمامه سياه برسر داشت كه (يك سر) آن را از پيش رو (بر شانه) انداخته بود.
الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (الوفاة: 230 )، الطبقات الكبرى ج 3، ص29، دار النشر : دار صادر - بيروت ؛
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف،ج 1 ص196، طبق برنامه الجامع الكبير.
طبق نقل ابو حاتم تميمى عمامه سياه پوشيدن امام على در بصره بودهاست:
زيد بن عبد الله بن أبي إسحاق يروى عن أبيه عن جده قال رأيت عليا بالبصرة وعليه عمامة سوداء من خز.
التميمي البستي، محمد بن حبان بن أحمد ابوحاتم (متوفاي354 هـ)، الثقات، ج 6، ص316، تحقيق السيد شرف الدين أحمد، ناشر: دار الفكر، الطبعة: الأولى، 1395هـ – 1975م.
اين قطعه از تاريخ را احمد حنبل اين چنين نقل كردهاست:
حدثنا عبد الله قال حدثني أبي نا وكيع عن شريك عن عاصم عن أبي رزين قال خطبنا الحسن بن علي بعد وفاة علي وعليه عمامة سوداء فقال لقد فارقكم رجل لم يسبقه الأولون بعلم ولا يدركه الآخرون.
ابى زرين مىگويد: بعد از در گذشت علي، (پسرش) حسن در حالىكه عمامه سياه برسر داشت براى ما خطبه خواند. و فرمود: مردى از ميان شما رفت كه از نظر مقام علمى كسى [جز رسول خدا] بر او پيشى نگرفت و بعد از او نيز همانند او نخواهد بود.
فضائل الصحابة ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، فضائل الصحابة ، ج 2، ص600، تحقيق : د وصي الله محمد عباس ، دار النشر : مؤسسة الرسالة – بيروت، الطبعة: الأولى ،1403- 1983
نسائى در دو كتابش و دولابى اين روايت را از طريق ديگر اينگونه آوردهاند:
اخبرنا إسحاق بن إبراهيم ابن راهويه قال أخبرنا النضر بن شميل قال حدثنا يونس عن أبي إسحاق عن هبيرة بن يريم قال خرج إلينا الحسن بن علي وعليه عمامة سوداء فقال لقد كان فيكم بالأمس رجل ما سبقه الأولون ولا يدركه الآخرون وإن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال لأعطين الراية غدا رجل يحب الله ورسوله ويحبه الله ورسوله فقاتل جبريل عن يمينه وميكائيل عن يساره ثم لاترد يعني رايته حتى يفتح الله عليه ما ترك دينارا ولا درهما إلا سبعمائة درهم أخذها من عطائه كان أراد أن يبتاع بها خادما لأهله.
هبيره ابن يريم مىگويد: حسن بن على در حالى كه عمامه سياه برسر داشت به سوى ما آمد و فرمود: ديروز در ميان شما مردى بود كه پيشينيان بر او ( در علم و... ) سبقت نگرفت و بعد از او ديگران هم به مقام او نمىرسند . همانا رسول خدا صلى الله عليه وآله (در جنگ خيبر) در باره او فرمود: فردا پرچم را به دست مردى مىدهم كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نيز او را دوست دارند، پس جبرئيل از طرف راست و ميكائيل از جانب چپ او جنگيدند و سر انجام با پيروزى برگشت. هيچ درهم و دينارى برجاى نگذاشت جز هفت صد درهم كه آن را حقوق خود گرفته بود و مىخواست توسط آن براى اهلش خدمت كار تهيه كند.
النسائي، أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن (متوفاي303 )، خصائص أمير المؤمنين علي بن أبي طالب، ج 1، ص46 ، تحقيق : أحمد ميرين البلوشي، دار النشر: مكتبة المعلا- الكويت - الطبعة : الأولى ، 1406 ،
النسائي ،أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن (متوفاي303هـ) ، سنن النسائي الكبرى ج 5، ص112، تحقيق : د.عبد الغفار سليمان البنداري , سيد كسروي حسن، الناشر : دار الكتب العلمية- بيروت- الطبعة: الأولى 1411 - 1991
الدولابي، الإمام الحافظ أبو بشر محمد بن أحمد بن حماد الوفاة: 310 ، الذرية الطاهرة النبوية، ج 1، ص78، تحقيق : سعد المبا رك الحسن، الناشر : الدار السلفية - الكويت- الطبعة: الأولى، 1407
مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ وَأَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ كُنْتُ فِي الْمَسْجِدِ فَدَخَلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام وَلَمْ أُثْبِتْهُ وَعَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ قَدْ أَرْسَلَ طَرَفَيْهَا بَيْنَ كَتِفَيْهِ...
از عبد اللَّه بن سليمان از پدرش: با پدرم در مسجد بوديم كه حضرت على بن- الحسين (ع) وارد شد، و من حضرت را[تا هنوز] نديده بودم، و عمامهاى سياه بسر داشت كه دو طرفش را بر شانه هايش انداخته بود.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج6، ص63، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش
1. وَ رُوِيَ لَا تُصَلِّ فِي ثَوْبٍ أَسْوَدَ فَأَمَّا الْخُفُّ أَوِ الْكِسَاءُ أَوِ الْعِمَامَةُ فَلَا بَأْس
در لباس سياه نماز نخوانيد. ولى چكمه و عبا و عمامه اشكالى ندارد.
الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الكافي، ج: 3ص403 ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
2. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ يُكْرَهُ السَّوَادُ إِلَّا فِي ثَلَاثَةٍ الْخُفِّ وَ الْعِمَامَةِ وَ الْكِسَاءِ.
امام صادق عليه السلام فرمود: لباس سياه مكروه است مگر در سه مورد : عمامه و چكمه و عبا.
الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج2، ص213، تحقيق : السيد حسن الموسوي الخرسان ، ناشر : دار الكتب الإسلامية ـ طهران ، الطبعة الرابعة،1365 ش .
3. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله يَكْرَهُ السَّوَادَ إِلَّا فِي ثَلَاثٍ الْخُفِّ وَ الْعِمَامَةِ وَ الْكِسَاء.
الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 6، ص449، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.
البته قبلا گفته شد كه اين روايات دال بر استثنا ، سند صحيح ندارند .
از مطالبى كه در سه بخش ذكر شد نتايج ذيل به دست مىآيد :
1- در مصائبى كه بر خاندان رسول خدا صلى الله عليه وآله در طول تاريخ وارد شده خود اهل بيت عليهم السلام، علاوه بر عزادارى در ماتم آنها لباس سياه بر تن نمودند. كه نمونه هاى فراوانى بيان شد و بعضى اين موارد فعل خود امام معصوم است و اين بزرگترين دليل بر مشروعيت و استحباب عزادارى و اظهار مظاهر آن است. بنا براين، رواياتى كه در باب مذمت سياه پوشى وارد شده با عمل ائمه تخصيص مىخورد.
از اين جا به دست مىآيد كه:
اولاً: پوشش سياه در فرهنگ شيعه، اقتداء به عمل خود اهل بيت است.
ثانياً: يك نوع اظهار همدردى و محبت به اهل بيت خصوصاً صاحب عزاى اصلى و آخرين ذخيره الهى در دوره غيبت امام زمان عليه السلام است.
ثالثاً: از نظر روان شناسى نيز پوشش سياه در هنگام رخداد مصيبت و عزادارى كاهش دهنده آلام ناشى از مصيبت و بر طرف كننده اضطراب است.
رابعاً: اين رواياتى كه در مذمت و نهى از پوشش سياه وارد شده نمىگويد كه پوشش سياه فى نفسه مكروه است بلكه حكم كراهت آن معلق است به اين بيان كه اگر به قصد تشبه به جباران تاريخ مانند فرعون و حاكمان عباسى (كه آنان اين رنگ را پوشش رسمى خود قرار دادند و از آن سوء استفاده كردند) باشد ممنوع است و اگر به قصد اظهار عزا در مصيبت اهل بيت و پيروانش باشد مستحب است.
2- فقهاء با توجه به روايات ناهي، استفاده از اين رنگ را فقط در نماز مكروه مىدانند و مسأله عزادارى امام حسين و ائمه اطهار عليهم السلام را از حكم كراهت استثناء كردهاند و در خصوص عزادارى با تكيه به روايتى كه (از نظر سند محكم است) در محاسن برقى آمده قائل به استحباب سياهپوشى شدهاند؛ زيرا اين روايت، سياه پوشى زنان هاشمى را در سوگ سالار شهيدان حضرت حسين بن على عليه السلام بيان مىكند كه در محضر امام سجاد عليه السلام صورت گرفت و حضرت آن ها را از اين كار منع نكرد بلكه با سكوت خود و تهيه طعام براى آنها در آن مدت، عملشان را تأييد كردند و اين دليل است كه نه تنها پوشش سياه، بلكه اقامه مجالس عزاداري، اطعام به عزاداران و خدمت گزارى و هر نوع تلاش در خدمت گزارى به اين مجالس يك امر راجح است.
و از طرف ديگر روايات زيادى در رابطه با استحباب اظهار عزادارى وارد شده كه يكى از مظاهر آن سياه پوشيدن در ايام عزادارى اهل بيت عليهم السلام است.
3- در مقام تعارض روايات نفى سياهپوشى و روايات اثبات سياه پوشى (كه نشانگر عمل خود ائمه عليهم السلام است) دو پاسخ داده شده است:
اولا: اين دو دسته روايات با هم تعارض ندارند؛ زيرا يكى از شرايط تعارض وحدت در مكان است به اين معنا كه در يك مورد نفى و اثبات وارد شود در حاليكه در مورد بحث ما روايات نافى پوشش سياه، در مورد نماز (كه فقهاء اين روايات را حمل بر كراهت در نماز كردند) و روايات اثبات، موردش غير نماز است و با فقد شرط تعارضى نيست.
ثانياً: عمل امام عليه السلام از باب تقيه بوده است كه در دين اسلام در صورت احساس خطر و ضرر برنفس خود يا مسلمان ديگر تقيه يك امر واجب و ضرورى است. از آنجائى كه امام صادق عليه السلام در عصر حاكمان عباسى مىزيست و آنان از هيچ تلاشى در آزار و اذيت فرزندان رسول خدا صلى الله عليه وآله و پيروان شان فروگذار نمىكردند، حضرت در بعض موارد از باب تقيه لباس سياه پوشيده و به پيروانشان نيز هشدار دادهاند.
نكته مهم در باب تقيه اين است كه تقيه موضوع حكم اول را بر مىدارد لذا در اين مورد اگر پوشش سياه حكمش كراهت باشد، تقيه كه آمد حكم اولى (كراهت) را بر مىدارد.
مواردى كه از پوشش عمامه سياه توسط رسول خدا و امام على و امام سجاد عليهم السلام در منابع اهل سنت و شيعه ذكر شده؛ جزء استثنائات است و در آن هيچگونه حكم كراهت يا حرمت نيست و اين موارد نمىتواند پاسخ ما را در حل تعارض روايات نقض نمايد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*