« دشمن شناسی و دشمن ستیزی از دیدگاه امام (ره) »
جمعه 1 آذر 1392 8:52 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
یکی از ویژگیهای برجسته امام خمینی (رحمةاللّه علیه) برخورداری از بینش عمیق نسبت به دشمن و شگردهای آن و توصیه مردم به هوشیاری در برابر توطئههاست. انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت استکبارستیزی خود و آسیبرسانی جدی به منافع آمریکا در ایران و منطقه، مورد دشمنی آمریکا قرار گرفته است. ملت مسلمان ایران با درک عمیق این خصومت توانسته است نقشههای شوم آمریکا را در هر مرحله با شکست قرین سازد لذا هرگونه سعی و تلاش در جهت تخریب این باور، راه نفوذ دشمن را هموار میسازد و در جهت تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ارزیابی میشود. این مقاله به مقوله مهم دشمنشناسی از دیدگاه امام خمینی (رحمةاللّه علیه) میپردازد. بررسی اهداف بلندمدت امام در راستای عزت مسلمین جهان نشان میدهد که دشمنی استکبار جهانی دقیقا ناشی از ضربات مهلکی است که از انقلاب اسلامی دریافت کرده است.
دعوت مردم به دشمنشناسی، معرفی چهره واقعی دشمن و استراتژی آن و بررسی اصول و مبانی امام خمینی (رحمةاللّه علیه) در مبارزه با دشمن از مباحث مهم این مقاله است.
یکی از ضعفهای اساسی عامه مسلمین از صدر اسلام بویژه زمان حکومت امیرالمؤمنین(علیه السلام) تا کنون، نشناختن دشمن یا ضعف در دشمنشناسی بوده است. همین امر موجب شکست و از دست دادن حکومت و عملی نشدن بسیاری از احکام اسلام بوده و هست.
اهمیت دشمن شناسی در تعالیم اسلامی آنقدر است که قرآن کریم در آیات متعددی(1) به تعبیرهای مختلف به این موضوع پرداخته است. سخنان معصومین (علیهمالسلام) خصوصا پیامبر اکرم (صلیاللّه علیه وآله) و علی (علیه السلام) مملو از بحث دشمنشناسی و هشدار نسبت به خطرات آنان است. از همین رو امام خمینی آن را یک تکلیف شرعی(2) میداند و همواره بر آن تأکید میکند.
عامه مردم ایران حتی قشر روشنفکر، دانشجویان و جوانان ما از این ضعف و نقص نیز مبرا نیستند؛ خصوصا در درجهبندی دشمنان و اولویتبندی در رویارویی و درک اهداف، ماهیت و روشهای آنان دچار نوعی ناتوانی اساسی بوده و هستند. اگرچه خصلت حقگرایی مردم ایران همواره موجب شده است که گاهی پس از تحمل خسارت سنگینی بالاخره دشمن را بشناسد.
امام (رحمةاللّه علیه) به این مسأله مهم و حیاتی اسلام و انقلاب و ایران توجه و عنایت خاصی داشتهاند. از همان سالهای نخست مبارزه (سال 40) تا لحظه وفات به مقوله دشمنشناسی و دشمنستیزی اشاره داشتهاند؛ بهگونهای که کمتر سخنرانی و پیامی از ایشان مییابیم که اشارهای به ابعاد مختلف این موضوع نکرده باشد.
اهداف و استراتژی امام
بدون تردید اهداف و استراتژی امام، که همان اهداف انبیا و خصوصا رسول اکرم (صلیاللّهعلیهوآله) است، بطور طبیعی و قهری دشمنان زیادی برای خود میسازد که این امر اجتنابناپذیر است. چنانچه هم اکنون ما همان اهداف، اصول و استراتژی امام را دنبال کنیم، باز هم با همان دشمنان زیاد داخل و خارج روبهرو خواهیم بود. افزون بر اینکه اگر از راه امام هم دست بکشیم، باز از دشمنی ابرقدرتها و ایادی داخلی آنها به دلیل کینه و عقدههای ناشی از انقلاب اسلامی، امام خمینی و موجی که به این وسیله در دنیا ایجاد شده و از دست ملت ایران هم خارج است، آسوده نخواهیم بود.
ذیلاً به برخی از اهداف و استراتژی امام اشاره میشود که هر یک از آنها بتنهایی ما را با دشمنان زیادی روبه رو میسازد:
1ـ حفظ ممالک اسلامی و اسلام
2ـ اعتلای کلمةاللّه در کل دنیا(3)
3ـ شناسایی اسلام به جهانیان(4)
4ـ وحدت مسلمین و اتحاد ممالک اسلامی(5)
5ـ دستیابی اسلام و مسلمین به بالاترین قدرت در دنیا و آزادی انرژی متراکم جهان اسلام(6)
6ـ تشکیل حرب مستضعفین
7ـ صدور انقلاب اسلامی و معنویت آن
8ـ شکست و نابودی ابرقدرتها بویژه محدود کردن قدرت آمریکا و سلب حق وتو(7)
9ـ نابودی اسرائیل
در اینجا برخی از بیانات امام درباره موضوعات مزبور اشاره میشود:
حفظ اسلام، حکومت اسلامی ایران به عنوان یک امانت و ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات، امری واجب است عموما بر جمیع مسلمانان و خصوصا بر ملت ایران.(8)
برقراری حکومت اسلامی در ایران عامل شناسایی اسلام به جهانیان است.(9)
اتصال قطرات اجتماع مسلمین، پیدایش قدرت واحدی برای نابودی ابرقدرتهاست.(10)
اتحاد ممالک اسلامی سرّ شکست ابرقدرتها و صدور انقلاب است.(11)
من امیدوارم که همه ملتهای اسلامی و همه دولتهای اسلامی به خود آیند... و تحت لوای اسلام و قرآن مجتمع شوند و در این اجتماع، قدرتی مافوق قدرتهای موجود در عالم را به دست آورند.(12)
ما تصمیم به آزادسازی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت.(13)
ما میخواهیم معنویت انقلاب اسلامیمان را به جهان صادر کنیم.(14)
من امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود آید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند.(15)
تأکید و دعوت امام به دشمن شناسی
امام عدم شناخت و درک ماهیت دشمن توسط مستضعفین، مسلمین دنیا، ملت ایران، قشر روشنفکر و جوانان را یکی از بزرگترین آفتها و موانع رسیدن به اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی میدانستند؛ لذا علاوه بر معرفی دشمنان در هر مرحله از انقلاب و افشای ماهیت آنان بر دشمنشناسی و درک ماهیت و نقشهها و توطئههای آنان تأکید فراوانی داشتند و دائما نسبت به آن هشدار میدادند و بر موارد زیر در مقوله دشمنشناسی پافشاری میکردند:
1ـ شناخت و شناسایی دشمن
2ـ شناخت علائم و نشانههای دشمن
3ـ شناخت نقشهها و توطئههای دشمن
4ـ درک طریق خنثیکردن و رویارویی با نقشهها و توطئههای دشمن
5ـ شناخت نفوذیها، منافقان و دشمنان دوستنما
6ـ آگاهسازی و افشای ماهیت و نقشههای دشمنان برای دیگران
7ـ نشاندادن دشمن و ارائه مصادیق، نقشهها و افشای ماهیت آنان؛ توسط خودشان که بحث بعدی است.
توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند. دانشگاهیان و جوانان برومند هر چه بیشتر با روحانیون و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر نمایند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند.(16)
هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب باشند باید هوشیار و بیدار و مراقب باشند که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند.(17)
باید هوشیار باشیم و از دشمن هر چند ضعیف باشد احتراز کنیم و توطئه دشمن را خنثی کنیم.(18)
با بیداری باید جلوی دشمن را هر چند هم که کم باشد بگیریم.(19) در برابر نقشههای اجانب بیدار باشید.(20)
بیدار باشید که مفسدهجوها در کمیناند.(21) بکوشید در شناسایی چهره واقعی خرابکاران و آگاه سازید جوانان را.(22)
در برابر نقشههای اجانب بیدار باشید.(23) سران، روشنفکران، علمای هر بلاد و کشور باید توجه بکنند به اینکه دشمن چه کسی است و دوست کیست.(24) علامت اینکه شما بشناسید اینها دشمنند یا دوست این است که ببینید اینها جمهوری میخواهند یا جمهوری دمکراتیک و یا از اسلام و خدا حرف نزدند، دشمنند.(25)
اشخاصی که برضد اسلام بر ضد روحانیت قلم دست میگیرند، بشناسید اینها دشمنند.(26)
برای پرهیز از اطاله کلام علاقهمندان میتوانند به صحیفه نور مراجعه کنند.(27)
افشا و معرفی دشمن
امام (رحمةاللّه علیه) در هر مقطع از مبارزه، چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، دشمنان ریز و درشت، آشکار و پنهان، داخلی و خارجی را زیر ذرهبین خود داشتند و مورد شناسایی قرار میدادند و در مواقع مناسب و لازم به معرفی و افشای آنان برای دیگران میپرداختند که این یکی از رمزهای موفقیت امام و از جمله نکات برجسته رهبری ایشان بود.
شیوه امام در شناخت دشمن و چگونگی معرفی و افشای آنان منحصر به فرد و بسیار دقیق و حسابشده بود که بطور مستقل قابل تحقیق و مطالعه است. ایشان گاهی هم قشرهای خاصی از مردم را مخاطب قرار میدادند و از سوی دیگر به تقسیمبندی دشمن میپرداختند و بر حسب میزان خطر آنان به روشنساختن چهره آنان اقدام میکردند. برخی از تقسیمات امام از دشمنان، موارد زیر است:
1ـ دشمن داخلی و خارجی
2ـ دشمن نظامی (فیزیکی) و غیرنظامی (تبلیغی و فرهنگی)
3ـ دشمن اصلی و فرعی (ابزاری و وابسته)
4ـ دشمن آگاه و ناآگاه
5ـ دشمن ظاهری و دشمن پنهان
6ـ دشمن موذی و سادهلوح
7ـ دشمن صریح و دشمن غیرصریح
امام برحسب تقسیمبندی خود از دشمن، میزان خطر و ضربه آنان را برای مستضعفین، مسلمانان جهان، ملت ایران و قشرهای خاص به تناسب موضوع (روحانی، دانشگاهی، جوانان، مسئولان، قوای نظامی و سپاه و...) گوشزد میکردند. این شیوه معرفی و شناسایی دشمن از ابتکارات آن رهبر فقید است که در مقوله دشمنشناسی روش خاصی به دست میدهد که الهامگرفته از قرآن است.
امام (رحمةاللّه علیه) اشخاص، گروهها و قدرتهای زیر را به عنوان دشمن معرفی میکردند:
1ـ قدرتهای بزرگ و اجانب 2ـ آمریکا 3ـ اسرائیل 4ـ مخالفان اسلام 5ـ تحجرگرایان که این پنج گروه را دشمنان اصلی میدانستند. 6ـ لیبرالها، ملیگرایان و نهضت آزادی 7ـ روشنفکران مصنوعی 8ـ روحانینمایان 9ـ اختلافافکنان 10ـ دانشگاههای وابسته و استادان منحرف 11ـ سوقدهندگان به سوی چپاولگران بویژه آمریکا 12ـ قلم به دستان مزدور 13- اشخاصی که از سوءاستفادههای غیرمشروع، فحشا و هرزگی منع شدهاند، را دشمنان فرعی و ابزاری و بعضا از دشمن اصلی خطرناکتر میدانستند.
مسلمانان حاضر... باید بخوبی بدانند که دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیمالشأن (صلیاللّهعلیهوآله) ابرقدرتها خصوصا آمریکای ولیده فاسدش اسرائیل است... .(28)
همه گرفتاری ما از آمریکاست.(29) آمریکا سرچشمه مصائب بزرگ مسلمین است.(30) امروز اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده و مقابله میکند... .(31)
میدانیم که قدرتهای بزرگ و چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورتهای مختلف از ملیگراها و روشنفکران، مصنوعی روحانینمایان... ذخیره دارند که گاهی سی چهل سال با مشی اسلامی و مقدسمآبی پایان ایرانیسم و وطنپرستی... .(32)
من سخت معتقدم که آنان [نهضت آزادی و گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی (صلیاللّهعلیهوآله) نداشتند و در اوایل انقلاب پستها و امور مهم به آنان سپرده شد] به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی آمریکای جهانخوار قناعت نمیکنند.(33) خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق... کم نیست. اینها مروج اسلام آمریکاییاند.(34) در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است.(35) افرادی که از استفادههای کلان غیرمشروع باز ماندهاند... .(36)
در این قسمت، موارد اندکی از سخنان امام در شناساندن چهره دشمنان بیان شد، اما حجم عظیمی از سخنان ایشان در این مورد باقی است که فقط به ذکر نشانی برخی از آنها بسنده میکنیم.(37)
شناخت و معرفی انگیزه و علل دشمنی
امام نه تنها در شناخت دشمن بسیار قوی و دقیق بودند بلکه از درک انگیزههای دشمنی آنان غافل نبودند و علل عداوت دشمنان را پیگیری میفرمودند و برخی از انگیزهها را اصلی و برخی را فرعی میدانستند و به مناسبتهای مختلف ضروری میدانستند که به ملت گوشزد کنند و این امر را در تکمیل دشمنشناسی و افشای بهتر ماهیت دشمن بسیار مؤثر میدانستند. برخی از علل و انگیزهها که امام بر آنها انگشت میگذاشتند، موارد زیر است:
1ـ دشمنی با اسلام 2ـ حفظ اسرائیل 3ـ سیلیخوردن از اسلام و جمهوری اسلامی 4ـ حفظ ابرقدرتی 5ـ ترس از ایجاد امید به نجات در مستضعفین 6ـ ترس از صدور انقلاب اسلامی 7ـ جلوگیری از استفادههای نامشروع و فحشا و هرزگی 8ـ عدم تحمل استقلال و آزادی ملل اسلامی 9ـ ترس از پیشرفت ممالک اسلامی و از دست دادن بازار مصرف و ذخایر آن ممالک.
آنان روی هم رفته اسلام را نمیخواهند. حتی آنهایی که ادّعای اسلام میکنند هم حکومت اسلامی را به این وضعی که در ایران هست نمیخواهند.(38) دشمنان چون از اسلام سیلی خوردهاند قدم به قدم با ما مخالفت میکنند.(39)
علت دشمنی این بود که قیام یک ملت برای اینکه از دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است، بود چون قیام یک ملت در مقابل همه قدرتها بود... علت (دشمنی) این است که اگر این انقلاب در ایران ان شاء اللّه در ایران به ثمر برسد آنطوری که خواست اسلام است تحقق پیدا میکند، ناچار این انقلاب به خارج صادر میشود و این خطراتی است برای قدرتهای بزرگ و وابستگان. آنها دیدند این انقلاب راه امیدی است برای مستضعفان جهان...(40) ایرانی که از اوّل فریاد زده است که باید فلسطین را، قدس را آزاد کنیم هر روز برایش نغمهسازی کنید.(41) چون میخواهیم آزاد باشیم کشورهایی که در جهان مؤثرند با ما مخالفند.(42) اکثر کسانی که علیه انقلاب سمپاشی میکنند از طبقاتی هستند که جلوی استفاده نامشروع آنان گرفته شده است و یا از عیاشیها و هرزگیها باز ماندهاند.(43)
آنان از جمهوری صدمه ندیدهاند از اسلام صدمه دیدهاند. آن که تودهانی به آنان زد جمهوری اسلامی بود [لذا با اسلام و جمهوری اسلامی دشمنی میورزند.(44)]
استراتژی و اهداف اصلی دشمن
امام در پی معرفی دشمنان و علل و انگیزه دشمنی آنان به بیان استراتژی و اهداف اصلی آنان میپردازد و بر آن تأکید و آن را برای ملت افشا میکند. در سخنان امام، موارد زیر را میتوان به عنوان برخی از اهداف اصلی و استراتژی دشمن از نظر آن رهبر کبیر دانست.
1ـ غارت ذخایر مادی و معنوی مسلمین و ایجاد وابستگی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی آنان(45)
2ـ تضعیف و شکست اسلام و فرهنگ اسلام ناب و احکام آن و علمای اسلام(46)
3ـ عقب نگهداشتن مسلمین
4ـ استعمار فکری(47)
5ـ تخریب ارزشهای اصیل ما و منفعل کردن مسلمین(48)
6ـ نابودی حیثیات ملی و مذهبی مسلمین و ملت ایران(49)
7ـ مأیوس کردن مستضعفین و مسلمین از حکومت اسلامی
8ـ جدا کردن دین از سیاست و ترویج اسلام منهای حکومت و ایجاد باور نسبت به این تز در عموم مسلمین(50)
9ـ جدا کردن مردم از روحانیت(51)
10ـ از بین بردن تفاهم دولتهای غرب و اختلافافکنی بین مسلمین و جلوگیری از تمسک به قرآن(52)
لازم به ذکر است که از نظر امام برخی از این اهداف استراتژی دشمن مربوط به عموم مسلمین و تمام کشورهای اسلامی است و برخی خاص ایران و جمهوری اسلامی است. ما از گفتههای زیاد امام که شامل بیان استراتژی دشمن است به چند کلام زیر بسنده میکنیم: هدف اجانب از سرکوبی مروجین اسلام دستیابی به ذخایر مسلمین است.(53)
استعمار فکری از نقشههای بزرگ ابرقدرتهاست.(54) تضعیف فرهنگ اسلام، علمای اسلامی پلی برای تأمین مقاصد استعمار بود و هست. تخریب ارزشهای اصیل و منفعلکردن مسلمین کار دشمن بوده است.(55) شکست فرهنگ و اسلام، مأموریت اصلی شاه و آمریکا بوده و هست.(56) از بین بردن تفاهم دول عرب (کشورهای اسلامی) از توطئه ابرقدرتهاست.(57)
اهداف کوتاه مدت و روشهای دشمنان
امام بین اهداف درازمدت دشمن و اهداف کوتاهمدت آنان تفکیک میکردند و راه و روشهای آنان برای دستیابی به هر یک از این اهداف را مورد دقت و شناسایی قرار میدادند. امام از ابتدای نهضت در هر قدم و مرحله به درک صحیح نقشهها و توطئههای آشکار و پنهان دشمن واقف میگردیدند و بلافاصله آن را برای مردم تشریح و یا به مقامات و مسئولان عرضه میکردند و مردم و مسئولان را به شناخت و درک نقشهها و توطئههای آنان و خنثی کردن و رویارویی فرا میخواندند.
امام بارها تأکید داشتند که مطالعات گسترده استعمارگران در اوضاع مشرق زمین و اساسا شرقشناسی خصوصا ایرانشناسی، حیطه و توطئه بزرگ برای نفوذ قدرتهای خارجی و غارت و چپاول هر چه بیشتر بوده است(58) و بیشتر برای یافتن راه و نقشه پیاده کردن مقاصدشان بوده و هست. آن فقید، شیوههای دشمن را به چهار روش تقسیم میکردند:
1ـ هجوم تبلیغی
2ـ هجوم فرهنگی
3ـ هجوم موذیانه و نفوذ و رخنه
4ـ هجوم فیزیکی و نظامی
در نظر امام، شیوه تبلیغی و فرهنگی دشمنان بسیار شکنندهتر و خطرناکتر از شیوههای فیزیکی بود و در مرحله دوم شیوه نفوذ و رخنه را سهمگینتر و در آخر، نگران شیوه نظامی و فیزیکی بودند. ایشان میفرمایند: آمریکا با سرنیزه نمیآید به میدان شما بلکه با قلم میآید.(59) امام اهداف و طرق فرعی دشمن را از هر کدام از هر چهار شیوه آنان در سخنان و پیامهای خود یادآور شدها ند.
الف) هجوم تبلیغی و تبلیغات دامنه دار
امام این شیوه را برای دستیابی به اهداف، مقاصد و اعمال شیوههای فرعی زیر ارزیابی میکردند:
1ـ مأیوس کردن ملتها از اسلام به دو روش موذیانه و ناشیانه(60)
2ـ نگرانکردن، مأیوس ساختن، دلسرد نمودن، ناراضی گرداندن مردم و ملتها از جمهوری اسلامی(61)
3ـ جلوهدادن عدم کارآمدی جمهوری اسلامی(62)
4ـ تضعیف فرهنگ، اسلام، علمای اسلامی برای کاستن نفوذ آنان در پیشبرد مقاصد اسلام(63)
5ـ ایجاد تفرقه و اختلاف بین صفوف مردم(64)
6ـ نشر اکاذیب و تهمت و دروغ راجع به حکومت اسلامی(65)
7ـ بیاعتماد کردن مردم نسبت به مسئولان و نظام(66)
8ـ جوسازی علیه جمهوری اسلامی و اسلام در خارج کشور(67)
امام میفرمایند:
باید از اسلحه تبلیغات آنها بیشتر ترسید.(68) اکنون مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانههای گروهی و وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم... .(69) بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهانی میلیاردها دلار خرج آن میکنند.(70)
ب) هجوم فرهنگی و القائات فکری و فرهنگی(71)
امام این هجوم و شیوه را به اهداف و مقاصد و به ثمر رساندن شیوههای زیر میدانند:
1ـ ایجاد اختلاف بین روحانی و دانشگاهی(72)
2ـ جدا کردن مردم از روحانیت(73)
3ـ به انزوا کشیدن روحانیت(74)
4ـ القای شعار جدایی دین از سیاست و ایجاد باور در وجدان عمومی و روحانیت به آن تز(75)
5ـ ایجاد بحران هویت و خودپوچانگاری و هیچانگاری ملت ایران و مسلمین(76)
6ـ ویرانساختن ارزشهای اصیل و منفعل کردن مسلمین(77)
7ـ زدن ریشه دین و دینداری و سلب غیرت دینی(78)
ج) نفوذ و رخنه و هجوم موذیانه
این شیوه برای رسیدن به مقاصد و اهداف و نقشههای زیر است:
دشمنان از آغاز نهضت بویژه پس از پیروزی انقلاب این شیوه را دنبال کرده و میکنند. امام نگرانی زیادی نسبت به این شیوه از خود نشان میدادند:
1ـ نفوذ و رخنه در صفوف ملت و دوستنمایی و اظهار دلسوزی و وطنخواهی برای ضربهزدن در موقع مناسب(79)
2ـ نفوذ و رخنه مفسد و مخالف اسلام در دستگاههای دولتی بویژه جاهای کلیدی و حساس(80)
3ـ نفوذ در روحانیت و ضربه زدن کوتاه مدت از قبیل بارآوردن رسوایی اخلاقی و مالی و ضربه زدن دراز مدت با ساختن عالم و رجال ذینفوذ(81)
4ـ در دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت و دانشگاهها(82)
5ـ به دست گرفتن مراکز فرهنگی و مطبوعات و رادیو و تلویزیون(83)
6ـ خیانت و ضربه زدن به نیروهای مسلح و نظامی(84)
7ـ تشکیل احزاب و گروهها و دستهجات و تراشیدن منابع قدرت در مقابل قدرت و حکومت(85)
در این خصوص به یک کلام از امام بسنده میکنیم:
قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی را به صورتهای مختلف از ملیگراها، روشنفکران مصنوعی، روحانینمایان... ذخیره دارند که گاهی سی چهل سال با مشی اسلامی، مقدسمأبی پان ایرانیسم و وطنپرستی... در میان ملت زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند.(86)
قدرتهای بزرگ هر وقت میخواستند یک دولتی را یا یک سلطنتی را یا یک رئیس جمهوری را که بر وفق مراد آنها عمل نمیکرد از بین بردارند، در مقابل او یک قدرت دیگر میتراشیدند و با آن قدرت این قدرت را از بین میبردند.(87)
د) هجوم نظامی و ایجاد ناامنی و محاصره
امام این شیوه دشمن را به روشهای زیر تقسیم میکردند و نه تنها قوای مسلح و نیروهای انتظامی را مسئول رویارویی و دفع این نوع حملهها میدانستند بلکه همه مردم را به مقابله و خنثی کردن این نوع هجمهها فرا میخواندند:
1ـ هجوم مستقیم نظامی(88)
2ـ هجمه توسط ایادی داخلی و گروهکها(89)
3ـ ایجاد شلوغکاری و بلوا، ترور، اخلال در نظم و امنیت، ایجاد تشنج و هرج و مرج، بمبگذاری، پخش هروئین و مواد افیونی و مسکرات و دامنزدن به فحشا و منکرات(90)
4ـ ایجاد تنگناهای اقتصادی، سیاسی، علمی، تسلیحاتی و... .
امام و دشمن ستیزی و دفاع
امام در جریان دفاع و مبارزه با دشمنان از شروع نهضتشان تا زمان وفات، روش خاص خود را داشتند که بطور مستقل قابل بررسی و مطالعه نظریهسازی است. نکات بسیار اساسی و سیستم دفاع خاصی را برای عموم مردم، حکومت و متولیان امور و اقشار مختلف چون قوای مصلح و نظامی، قوای فرهنگی و تبلیغی، حوزههای علمیه و... سامان دادند که میتواند در دانشکدههای نظامی و سیاسی، مبانی دفاع و دشمنستیزی خاصی را به دست دهد و زمینه پژوهش وسیعی را فراهم سازد.
امام در فرایند دفاع و دشمنستیزی خود در رویارویی با اقسام متفاوت دشمنان، اصول هجدهگانهای را بطور کلی به دست میدهند که خود در دوران مبارزه و بعد از انقلاب بدان پایبند بودند و عمل میکردند و با آن اصول به پیروزیهای چشمگیری در عرصههای مختلف دست یافتند. بدون تردید بر اهل فن و اهل دفاع و برنامهریزان این مهم، ضرورت تأمل و تحقق در اصول هیجدهگانه دفاع و دشمنستیزی امام پوشیده نیست.
امام در راستای به دست دادن آن اصول در فرایند دفاع و دشمنستیزی، بحث اساسی و مؤثر دیگری نیز تحت عنوان شکست و پیروزی مطرح میکنند و به تعیین ماهیت پیروزی و شکست در منطق اسلام میپردازند که باز منحصر به اسلام و امام است. از سوی دیگر با برشمردن نتایج تلخ شکست انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، نظام و سیستم دفاعی و مقابله خود را تکمیل میکنند. طرح بحث اخیر در مشارکت مردم و موفقیت آنان در دفاع و دشمنستیزی نقش اساسی داشته است و دارد. بر ماست که برای این دو مقوله اخیر با دقت تمام تحقیق و برنامهریزی کنیم و دفاع همهجانبه خود را به این وسیله سامان دهیم.
امام در نظام دفاعی و دشمنستیزی خود بعد از معرفی دشمن و استراتژی و اهداف و شیوههای آنان، گاهی مستضعفین جهان(91) و گاهی مسلمین جهان(92) و در بیشتر مواقع ملت ایران(93) و پارهای از اوقات بطور خاص گروهها و اقشار معینی مانند قوای مسلح را مخاطب قرار میدهند و اصول هیجدهگانه را متناسب با آنان بدانها القا، و به مبارزه و دفاع و دشمنستیزی دعوت میکنند؛ به عنوان مثال، ایشان خطاب به مسلمانان جهان میفرمایند:
از آنجا که شما در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شدهاید باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید و از وجود جوانان پرشور و شهادتطلبی که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید، به فکر نگهداشتن وضع موجود نباشید بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش دشمنان اسلام باشید که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و سپس تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی را بر خود حرام کنید.(94)
باز میفرماید:
خواهران و برادران عزیز در هر کشوری که هستید از حیثیت اسلامی و ملی خود دفاع کنید و بیپروا در مقابل دشمنان خود یعنی آمریکا و صهیونیزم بینالمللی و ابرقدرتهای شرق و غرب بدون هیچ ملاحظه از ملتها و کشورهای اسلامی دفاع کنید؛ دفاع کنید و مظالم دشمنان را برملا کنید. برادران و خواهران مسلما آگاهید که تمام منافع مادی و معنوی همگی ما را ابرقدرتهای شرق و غرب میبرند و ما را در فقر و وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی قرار دادهاند. به خود آیید و شخصیت اسلامی خود را دریابید و زیر بار ظلم نروید و هشیارانه نقشههای شوم جهانخوران بینالمللی را که در رأس آن آمریکاست افشا کنید.(95)
اصول هیجده گانه امام در دفاع و مبارزه با دشمن
1ـ اصل تغییر در روش و تاکتیک با حفظ اصول(96)
امام در مبارزه با دشمن و رسیدن به اهداف مقدس خود و انقلاب اسلامی، تغییر روش و تاکتیک برحسب اوضاع، شرایط زمان و مکان و نوع دشمن را میپذیرند ولی هرگز اجازه عدول از اصول و مواضع اصولی انقلاب و جمهوری اسلامی را نمیدهند؛ چرا که معتقدند انقلاب و اسلام برای رسیدن به آن اصول پدید آمده و علت انقلاب است و دست کشیدن از علت انقلاب برای حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی و پیشبرد آن در واقع نابودی آن است.(97)
2ـ اصل عدم اعتماد به دشمن(98)
امام اصل اولیه را در مقابله با دشمن و حتی در زمان صلح و مماشات با وی، عدم اعتماد به گفتهها، قولها، عمل و حرکات و مذاکرات آنان قرار داده بودند تا آنجا که گاهی صلاح حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی را در عمل به خلاف توصیهها و سخنان دشمنان میدیدند و تصمیمات خود را با کمک سخنان دشمن براساس برعکس، عمل کردن اتخاذ میکردند.
3ـ اصل مشارکت مردم در دفاع و دفاع عمومی یا بسیج عمومی برای مبارزه(99)
از مهمترین اصول امام در دفاع و مبارزه در تمام عرصهها مشارکت دادن مردم در این امر خطیر و مهم بود و بر آن بسیار تأکید داشتند و به گونههای مختلف سعی در عمومی کردن دفاع و مبارزه داشتند و به نسل حاضر و آینده و مسئولان و رهبران آنها رعایت این اصل را توصیه و تأکید میکردند. یکی از رمزهای موفقیت امام رعایت این اصل بود:
در دفاع از اهداف اسلامی و دستاوردهای نهضت، بسیج باید عمومی باشد.(100) اینجا از باب اینکه اصل نهضت را خود ملت کرد و به ثمر رساند... چیزهایی که برضد این نهضت و برضد این انقلاب است، باز به دست خود ملت از سر راه برداشته میشود.(101)
4ـ اصل ایمان و اتکا به خدا و وارستگی و خودسازی در دفاع و مبارزه
این بحث بطور وسیعتر در بحث ماهیت شکست و پیروزی از نظر امام دنبال میشود.
5ـ اصل استقلال و اتکا به نفس در دفاع و مبارزه(102)
امام معتقد بودند که در مبارزه و دفاع هرگز نباید به انتظار کمک دیگران نشست یا چشم به کمک دیگران دوخت بلکه باید با آنچه خود داشت و با اتکا به نفس خود به مقابله و دفاع پرداخت و ابزار لازم را نیز خود تهیه و فراهم ساخت.
6ـ اصل استفاده از تبلیغات در دفاع و مبارزه(103)
امام سلاح تبلیغات را از سلاح در میدان جنگ برندهتر میدانستند و معتقد بودند باید بیشتر از آن استفاده کرد و میفرمودند:
امروز جهان روی تبلیغات میچرخد و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف است و باید هر چه سریعتر و هر چه بیشتر آن را تقویت کرد.(104)
7ـ اصل مقابله قبل از نفوذ دشمن
امام معتقد بودند علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و از قدم اوّل، راه نفوذ و ورود دشمن را گرفت و قبل از هر اقدام دشمن به مقابله او برخاست و او را دفع و رفع نمود.
8ـ اصل دفاع در اولین قدم هجوم و سلب مهلت از دشمن(105)
امام توصیه میکردند که به دشمن به هیچ وجه نباید مهلت داد و با احساس اولین قدم او در میدان مبارزه و به مجرد مشاهده و هجوم دشمن باید به شیوههای مناسب به دفع او پرداخت و این اصل در تمام عرصههای مبارزه دشمن اعم از نظامی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، علمی، دانشگاه و... باید رعایت شود.
نصیحت من به نسل حاضر و آینده... به مجرد اینکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار یا رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد کنید و اگر تأثیر نکرد از او رویگردان شوید و او را به انزوا کشانید و نگذارید توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت.(106) باید هوشیار و مراقب باشیم و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزیم و به آنان مهلت ندهید.(107)
9ـ اصل رعایت قانون، نظم، اخلاق و دید اسلامی در دفاع و مبارزه(108)
امام هرگز به «تز هدف وسیله را توجیه میکند» معتقد نبودند و نه تنها خودشان بلکه مردم و ملت و قوای مسلح را در دفاع و مبارزه دعوت به رعایت قانون، نظم و اخلاق میکردند و مبارزه را با دید اسلامی تجویز میکردند و عدول از قانون و اخلاق و خارج از چهار چوبه اسلام در امر دفاع و رسیدن به مقاصد را جایز نمیدانستند و معتقد بودند هیچ مکتبی و نظامی مانند اسلام و نظام جمهوری اسلامی پایبند به اخلاق و موازین و قانون نیست.
10ـ اصل بهرهوری از عوامل روحی و روانی پیروزی در نیروهای خودی(109)
11ـ اصل استفاده از نقاط ضعف دشمن
12ـ اصل منفعل کردن دشمن و به ندامت کشاندن وی (110)
امام با شیوه بیان و طرح مسائل و افشای ماهیت و نقشههای آنان دشمن را منفعل میکرد و با بررسی نتایج معکوس نقشهها و توطئههای آنان دشمنان را بایکوت و حیران میکردند و به حالت ندامت میکشاندند و در همین جهت میفرمودند:
سست کردن مبانی تحلیلی دشمن یکی از رسالتهای مطبوعات است.(111)
امام در اعمال این اصل است که درباره این جنگ هشت ساله فرمودند:
صدای اسلامخواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست. علاقه به اسلامشناسی مردم در آمریکا و اروپا، آسیا و آفریقا و... و در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست. جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت. جنگ موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت. تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.(112)
13ـ اصل به انزوا کشاندن دشمن (113)
امام در خصوص دشمنان خصوصا دشمنان داخلی و وابسته به منزوی کردن آنان معتقد بود؛ حتی تز به انزوا کشاندن دشمن از اهداف مهم امام درباره آمریکا و اسرائیل بود.
14ـ اصل تحقیر، تهدید و ارعاب دشمن (114)
یکی از شیوههای ظریف و دقیق امام که بر اصول روانشناختی و جامعهشناختی در مقوله دشمنشناسی مبتنی بود، تحقیر و تهدید و ارعاب دشمنان مختلف بود و به شکلهای مختلف خصوصا با ارائه تحلیلهایی از ماهیت دشمنان و عملکرد جاهلانه و احمقانه آنان که به نفع ما و اسلام تمام میشود و با اشاره به غفلتها و جاهلیتها و نارسایی تحلیلهای دشمن به این اصل میپرداخت.
15ـ اصل به کارگیری علم و تخصص در دفاع و تقویت آن
امام نه تنها بر دفاع عالمانه و بهرهگیری از تخصص در مبارزه و دفاع تأکید میورزید بلکه از ورود و اظهارنظر افراد غیرمطلع در مسائل جنگ و دفاع جلوگیری میکردند.(115)
16ـ اصل تقویت قوای مسلح و نیروی انتظامی، سپاه و بسیج
امام از هر حیث به دنبال تقویت نیروهای مسلح بودند و از تضعیف این قوا بشدت جلوگیری میکردند تا آنجا که اظهار یک کلمه در جهت تضعیف و شکست قدرتهای نظامی و انتظامی و پاسداران را مستقیما برضد اسلام میدانستند.(116)
17ـ اصل طبقهبندی مدافعان و تقسیم وظیفه در دفاع و مبارزه
امام در مسأله دفاع و مبارزه، تقسیمبندی دقیق و ظریفی از اشخاص و قشرهای مختلف داشتند و وظیفه مهم هر یک را در دفاع به همان ظرافت مشخص، و گوشزد میکردند. سهم اشخاص خارج از کشور، ایرانیان و غیرایرانیان، سهم مسلم و غیرمسلم از آنان، سهم ملت مقیم در داخل، دولتیها، نظامیها، روحانیون را بطور مجزا مشخص و به مناسبتهای مختلف به آنان القا میکرد؛ اگرچه اکثرا همگی را مخاطب خود در توصیه و دستور به دفاع قرار میدادند.(117)
18ـ اصل جدی گرفتن دشمن و کوچک نشمردن او هر چند کم و ضعیف باشد و ایجاد فاصله و شکاف بین دشمنان و مشغول کردن آنان به یکدیگر. (118)
امام همواره تأکید میکردند که دشمن هر چند کوچک و ضعیف را نباید کوچک و دست کم گرفت بلکه باید او را زیر نظر داشت و مواظب او بود. از سوی دیگر به دنبال تقسیم دشمنان به دشمنهای کوچکتر و ضعیفتر از طریق فاصله انداختن و شکاف یا کاستن دشمنی آنان بود.
شکست و پیروزی در منطق اسلام
یکی از بحثهای اساسی که امام در باب مبارزه و رویارویی و دفاع در مقابل دشمن مطرح ساخت و از ابتدای نهضت یعنی سال 40 تا زمان رحلت و در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود به زبان آوردند، بحث پیروزی و شکست در منطق اسلام است. بدون شک دیدگاه امام و القای این دیدگاه و باور آن به وسیله مردم در خصوص موضوع شکست و پیروزی نقش بسیار زیادی در پیروزیهای امام در صحنههای مختلف مبارزه و همچنین پیروزیهای مردم و جمهوری اسلامی چه در جنگ هشت ساله و چه در دیگر عرصههای مبارزه داشته و دارد و با سلب و از دست دادن این دیدگاه، زمینه افول و شکستهای زیادی میتواند برای امروز و آینده انقلاب اسلامی خصوصا در داخل فراهم آید. امام در مقوله شکست و پیروزی بطور عمده بحث کردهاند:
1ـ ماهیت شکست و پیروزی در منطق اسلام
2ـ نشانههای شکست و پیروزی
3ـ عوامل پیروزی
4ـ عوامل شکست
5ـ کیفیت واکنش مردم در پیروزیهای ظاهری
6ـ نتایج پیروزی نهایی یا شکست انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در داخل و خارج، حال و آینده
1ـ ماهیت شکست و پیروزی
امام در این باره میفرماید: در منطق اسلام اصولاً شکست معنی ندارد و هر چه هست و واقع شود پیروزی است.(119) [چرا که هر چه نتیجه باشد عمل به تکلیف اسلامی بوده است]. باز میفرماید: منطق اسلام این است که اگر بکشیم، بهشت میرویم، و اگر کشته بشویم، بهشت میرویم. این منطق شکست ندارد، منطق دنیا نیست که اگر چنانچه بمیرند، یا به جهنم میروند یا به جایی بدتر از جهنم اگر باشد. منطق، منطق دین است، وقتی تقوا بود و با خدا بودیم، باک نیست که مردم از ما اعراض کنند، دنیا پشت بر ما کند، باک نباید داشت برای اینکه خدا با شماست و اگر خدای نخواسته عنایت او برداشته شود، همه عالم هم که با شما باشند فایده ندارد.(120)
امام هر عملی و حرکتی که مبتنی بر غلبه بر نفس، طبیعت شیطان باشد یا هر مبارزه و جنگی که برای ادای تکلیف باشد و هر قدمی که به دنبال گسستن از خود و پیوستن به خدا باشد، صرفنظر از نتیجه که پیروزی ظاهری یا شکست ظاهر باشد، پیروزی و در غیر این صورت شکست میداند و آن نتیجه پیروزی ظاهری است.(121)
2ـ نشانه های شکست و پیروزی
امام در موارد متعددی برای مردم زمان و نسل آینده، نشانههای شکست و پیروزی را در منطق اسلام برشمرد و عمدهترین نشانههای شکست را دنیاگرایی و دنیاطلبی در مسئولان سطح بالای جمهوری اسلامی، دست کشیدن از اصول و آرمانها و تعریف و تمجید بیگانگان و چپاولگران خصوصا آمریکا و میل به نزدیکی به آنان معرفی میکردند.(122)
3ـ عوامل پیروزی
از مطالب مورد تأکید امام، شناخت و درک و پایبندی مردم، مسئولان و قشرهای مختلف جامعه بر عوامل پیروزی انقلاب و جنگ بود و آن را یک تکلیف شرعی برای مردم میدانستند؛ ایشان میفرمایند:
تکلیف است که بفهمیم چرا پیروز شدیم، اگر این چرا را فهمیدیم آن وقت باید کوشش کنیم که همان را حفظ کنیم(123) و در جای دیگر میفرماید: باید بفهمیم که با چه چیز پیروز شدیم و اگر ندانیم چه نیرویی بود، برای آینده خطرناک است و اگر بدانیم و اهتمام برای حفظ آن نکنیم برای آینده کشور خطرناک است.(124)
امام، عناصر زیر را به عنوان عوامل پیروزی معرفی کرده اند:
1ـ اتکا به خدا، توجه به خدا، گسستن از خود و پیوستن به خدا و خودسازی(125)
2ـ در پناه اسلام و قرآن بودن و توجه به مقصد واحد (اسلام و قرآن)(126)
3ـ نصرت و امدادهای غیبی خداوند متعال(127)
4ـ ایمان قوی، قلب مطمئن، اطمینان به غیب و انگیزههای ایمانی و الهی(128)
5ـ عشق به شهادت و لقاء اللّه و به آغوش کشیدن مرگ(129)
6ـ وحدت کلمه، وحدت و انسجام با هم بودن در سایه اسلام(130)
7ـ آگاهی و هوشیاری(131)
8ـ حفظ مساجد و روضه و سوگواری برای سیدالشهدا(ع)(132)
4ـ کیفیت واکنش مردم در پیروزیهای ظاهری
امام به چگونگی واکنش ملت و فاتحان و نیروهای نظامی و انتظامی و پاسداران بعد از پیروزیهای ظاهری چه در جریان انقلاب، چه بعد از انقلاب و چه در جنگ 8 ساله و چه در سایر میدانهای جهاد و تلاش بسیار حساس بودند و نظر خاصی داشتند و معتقد بودند چگونگی برخورد آنان با موفقیتها و فتح ظاهری در تداوم یا از دست رفتن پیروزی و رسیدن به پیروزی نهایی و مقاصد مهمتر نقش عمدهای دارد. ایشان توصیه و تأکید داشتند فاتحان بعد از هر پیروزی ظاهری باید به چهار نکته توجه داشته و بدانها پایبند باشند.
1ـ پیروزی را از خدا بدانند.(133)
2ـ دچار غرور و عجب نگردند.(134)
3ـ خود را پیروز ادراک نکرده بلکه آن را مقدمه پیروزی بعدی و رسیدن به مقاصد بالاتر دانست.(135)
4ـ دچار غفلت نشده و به هیچ وجه و هیچ حال بعد از پیروزی از نیرنگ دشمن ولو ضعیف، اندک و شکست خورده غافل نشده و آمادگی لازم را تقویت و حفظ کرد.(136)
5ـ عوامل شکست
امام درپی عوامل فتح و پیروزی به عوامل شکست میپردازند و بر درک و شناخت و پرهیز از آنها تأکید میکنند و از نظر وی برخی از عوامل شکست، امور زیر است:
1ـ کفران نعمت
2ـ کارشکنی
3ـ تضعیف یکدیگر(137)
4ـ غرور و سرباز زدن از بندگی و احساس استقلال در مقابل خداوند(138)
5ـ احساس پیروزی کامل و رسیدن به مقصد(139)
6ـ تفرقه و تشتت(140)
7ـ حرکت برای آمال دنیایی(141)
8ـ عدم آگاهی و هوشیاری و غفلت(142)
9ـ عدم خودباوری و احساس نیاز به اجانب(143)
6ـ پیامدهای شکست انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی
یکی از عوامل محرکه که امام مورد استفاده قرار میدادند برای ایجاد روحیه دفاع و مبارزه، طرح بحث پیامدهای شوم و وخیم شکست انقلاب و جمهوری اسلامی بود. البته باید اذعان کرد که امام صرفا از این بحث استفاده ابزاری نمیکردند بلکه در حقیقت از واقع شدن چنان مصیبتی خوف داشتند. لذا بارها بدان اشاره میکردند خصوصا در لحظات بحرانی مانند زمان اوجگیری تنازع و اختلافات گروههای داخلی. در نظر امام موارد زیر پیامد شکست انقلاب و جمهوری اسلامی خواهد بود:
1ـ جایگزینی مأموران آمریکا به جای مسئولان کنونی(144)
2ـ بازگشت اسارت و سلطه اجانب(145)
3ـ به هدر رفتن زحمت انبیا و پیامبر اسلام(ص)(146)
4ـ از بین رفتن نوامیس و تمام حیثیات دینی و ملی ما(147)
5ـ یأس و ناامیدی مستضعفین سراسر دنیا از نجات و یأس مسلمین از اسلام و حکومت اسلامی(148)
6ـ شکست اسلام در دنیا برای قرون متمادی(149)
خط قرمز در صلح و مدارا با دشمن
امام در نظامی که برای شناخت و مبارزه با دشمن ترسیم میکند از بحث مدارا و صلح با دشمن غافل نبود و راه صلح و مدارا با دشمن را بر ملت و مسئولان نبست و آن را براساس مقتضیات، شرایط، اوضاع و احوال برعهده مسئولان گذاشت اما برای آن محدوده و خطوط قرمزی ترسیم کرد که در اصل صلح و مدارا و روشهای اعمال آن نباید از آن محدوده خارج شد و آن خط قرمزها را پشت سر نهاد.
امام معتقد به اصولی هستند که باید در مسأله صلح و انتخاب روشهای آن و زمان آن بدان پایبند بود و چنانچه آن اصول در اصل مسأله صلح و مدارا یا در شیوههای اعمال آن بخواهد زیر پا قرار داده شود یا ضعیف گردد، هرگز نباید تن به صلح و گفتگو و مذاکره داد چرا که عین شکست و زوال است.
امام موارد زیر را به عنوان خط قرمز یا همان اصول لازمالرعایه در امر صلح و مدارا میدانند:
1ـ حفظ حریم کشور(150)
2ـ حفظ بقای احکام اسلام(151)
3ـ حفظ عهد خدا و سنت پیامبر(152)
4ـ مصلحت بقای انقلاب و جمهوری اسلامی(153)
5ـ حفظ استقلال و منافع کشور(154)
6ـ حفظ حیثیت و شرافت اسلام(155)
7ـ حفظ شرافت و حیثیت ملی و دینی(156)
8ـ عدم نزدیکی به اسرائیل(157)
9ـ عدم تشویق دشمن(158)
10ـ رعایت قسط و عدل و صبغه الهی(159)
یادداشتها
1ـ تفسیر المیزان، ج4، ص443 و ج2، ص60
2ـ صحیفه نور، ج21، ص212
3ـ صحیفه نور، ج16، ص58 و وصیتنامه ص8
4ـ صحیفه نور، ج3، ص200
5ـ صحیفه نور، ج16، ص20 و ج13، ص197
6ـ صحیفه نور، ج13، ص197 و ج16، ص21
7ـ وصیتنامه امام، ص8
8ـ صحیفه نور، ج3، ص200
9ـ صحیفه نور، ج2، ص246
10ـ صحیفه نور، ج6، ص220
11ـ صحیفه نور، ج6، ص87
12ـ صحیفه نور، ج20، ص231
13ـ صحیفه نور، ج12، ص213
14ـ صحیفه نور، ج8، ص251
15ـ وصیتنامه امام، ص14
16ـ وصیتنامه امام، ص16
17ـ صحیفه نور، ج6، ص245
18ـ صحیفه نور، ج6، ص242
19ـ صحیفه نور، ج7، ص218
20ـ صحیفه نور، ج5، ص126
21ـ صحیفه نور، ج5، ص88
22ـ صحیفه نور، ج4، ص285
23ـ صحیفه نور، ج16، ص21
24ـ صحیفه نور، ج6، ص256
25ـ صحیفه نور، ج7، ص27
26ـ صحیفه نور، ج8، ص212 و ج10، ص165 و ج11، ص129 و ج13، ص153 و ج15، ص99 و ج14، ص205 و ج12، ص199
27ـ صحیفه نور، ج19، ص46
28ـ صحیفه نور، ج2، ص67
29ـ صحیفه نور، ج2، ص41
30ـ صحیفه نور، ج16، ص39
31ـ وصیتنامه امام، ص20
32ـ منشور روحانیت، ص33، پیام امام به روحانیت، مورخ 3/12/67
33ـ منشور روحانیت، ص30، پیام امام به روحانیت، مورخ 3/12/67
34ـ وصیتنامه امام، ص23
35ـ وصیتنامه امام، ص33
36ـ صحیفه نور، ج16، ص21 و ج2، ص36 و ج16، ص21 و ج1، ص62 و ج10، ص232 و ج14، ص247 و منشور روحانیت ص30
37ـ صحیفه نور، ج16، ص75
38ـ صحیفه نور، ج11، ص232 و ج16، ص10
39ـ صحیفه نور، ج16، ص10
40ـ صحیفه نور، ج16، ص23
41ـ صحیفه نور، ج16، ص47
42ـ صحیفه نور، ج16، ص75
43ـ صحیفه نور، ج6، ص225
44ـ صحیفه نور، ج5، ص52 و ج2، ص241
45ـ صحیفه نور، ج12، ص192 و ج16
46ـ صحیفه نور، ج10، ص216
47ـ صحیفه نور، ج2، ص163
48ـ صحیفه نور، ج5، ص161
49ـ صحیفه نور، ج5، ص108 و ج10، ص159
50ـ صحیفه نور، ج3، ص11
51ـ صحیفه نور، ج5، ص167 و ج2، ص248 و ج13، ص23
52ـ صحیفه نور، ج2، ص241
53ـ صحیفه نور، ج10، ص276 و ج2، ص169
54ـ صحیفه نور، ج2، ص163
55ـ صحیفه نور، ج2، ص253
56ـ صحیفه نور، ج2، ص248
57ـ صحیفه نور، ج2، ص259 و ج2، ص163 و ج8، ص26
58ـ صحیفه نور، ج10، ص156
59ـ صحیفه نور، ج10، ص159
60ـ صحیفه نور، ج10، ص159 و وصیتنامه امام (ره)، ص33
61ـ منشور روحانیت، ص30، چاپ دانشگاه امام حسین(ع)
62ـ صحیفه نور، ج2، ص248
63ـ صحیفه نور، ج5، ص167
64ـ صحیفه نور، ج6، ص8
65ـ صحیفه نور، ج6، ص8
66ـ صحیفه نور، ج16، ص11
67ـ صحیفه نور، ج16، ص81
68ـ وصیتنامه امام، ص22
69ـ صحیفه نور، ج6، ص8
70ـ صحیفه نور، ج10، ص276
71ـ وصیتنامه امام، ص14
72ـ وصیتنامه امام، ص14
73ـ وصیتنامه امام، ص14
74ـ صحیفه نور، ج5، ص167 و منشور روحانیت، ص32
75ـ صحیفه نور، ج16، ص63 و وصیتنامه امام، ص15
76ـ وصیتنامه امام
77ـ وصیتنامه، ص16 و 64 و منشور روحانیت
78ـ وصیتنامه امام، ص21
79ـ وصیتنامه امام، ص21
80ـ منشور روحانیت، ص20
81ـ وصیتنامه امام، ص10
82ـ وصیتنامه امام، ص10
83ـ وصیتنامه امام، ص25 و صیفحه نور، ج5، ص15
84ـ صحیفه نور، ج16، ص30
85ـ وصیتنامه امام، ص21
86ـ صحیفه نور، ج16، ص30
87ـ وصیتنامه امام، ص21
88ـ صحیفه نور، ج16، ص37
89ـ صحیفه نور، ج16، ص37
90ـ صحیفه نور، ج16، ص67
91ـ صحیفه نور، ج16، ص107 و وصیتنامه امام، ص8
92ـ وصیتنامه امام، ص34 و 13
93ـ وصیتنامه امام، ص34 و 13
94ـ صحیفه نور، ج20، ص232
95ـ صحیفه نور، ج9، ص226
96ـ صحیفه نور، ج16، ص67
97ـ منشور روحانیت، ص31
98ـ صحیفه نور، ج1، ص49
99ـ صحیفه نور، ج16، ص18 و ج16، ص30 و ج12، ص44 و ج15، ص60 و وصیتنامه امام، ص18
100ـ صحیفه نور، ج12، ص44
101ـ صحیفه نور، ج16، ص18
102ـ صحیفه نور، ج17، ص108 و ج13، ص38 و ج2، ص58 و ج12، ص45
103ـ صحیفه نور، ج15، ص1 و ج17، ص65
104ـ صحیفه نور، ج16، ص81 و وصیتنامه امام، ص9 و ج16، ص51
105ـ صحیفه نور، ج16، ص42 و وصیتنامه امام، ص23
106ـ وصیتنامه امام، ص19 و 24
107ـ وصیتنامه امام، ص18
108ـ وصیتنامه امام، ص14
109ـ وصیتنامه امام، ص10 و صحیفه نور، ج16، ص19 و ج3، ص221 و ج4، ص25 و ج13، ص59 و ج13، ص39 و ج14، ص53
110ـ صحیفه نور، ج13، ص38
111ـ صحیفه نور، ج2، ص58 و ج2، ص122
112ـ صحیفه نور، ج13، ص251
113ـ منشور روحانیت
114ـ وصیتنامه امام، ص14
115ـ صحیفه نور، ج16، ص45 و ج16، ص48 و 74 و ج12، ص42
116ـ صحیفه نور، ج13، ص281
117ـ صحیفه نور، ج14، ص47
118ـ صحیفه نور، ج3، ص207
119ـ صحیفه نور، ج6، ص245 و 242
120ـ صحیفه نور، ج5، ص144
121ـ صحیفه نور، ج5، ص144
122ـ صحیفه نور، ج15، ص78 و ج13، ص224 و ج12، ص45 و ج11، ص72 و 68 و ج7، ص36 و ج16، ص30
123ـ صحیفه نور، ج16، ص32
124ـ صحیفه نور، ج8، ص53
125ـ صحیفه نور، ج6، ص42
126ـ صحیفه نور، ج16، ص151 و وصیتنامه امام، ص12 و ج11، ص72 و 68 و ج9، ص14 و ج6، ص224
127ـ صحیفه نور، ج6، ص224 و 117 و وصیتنامه امام، ص12
128ـ صحیفه نور، ج7، ص139
129ـ صحیفه نور، ج6، ص42 و ج16، ص69
130ـ صحیفه نور، ج13، ص31
131ـ صحیفه نور، ج6، ص206
132ـ صحیفه نور، ج16، ص197
133ـ صحیفه نور، ج10، ص216
134ـ صحیفه نور، ج16، ص101
135ـ صحیفه نور، ج15، ص164
136ـ صحیفه نور، ج5، ص252
137ـ صحیفه نور، ج5، ص252 و ج16، ص101
138ـ صحیفه نور، ج16، ص197
139ـ صحیفه نور، ج15، ص164
140ـ صحیفه نور، ج5، ص257 و 252
141ـ صحیفه نور، ج6، ص42
142ـ صحیفه نور، ج16، ص197
143ـ صحیفه نور، ج16، ص197
144ـ صحیفه نور، ج16، ص92
145ـ صحیفه نور، ج16، ص165
146ـ صحیفه نور، ج17، ص233
147ـ صحیفه نور، ج17، ص233
148ـ صحیفه نور، ج16، ص68
149ـ صحیفه نور، ج16، ص68
150ـ صحیفه نور، ج16، ص68
151ـ 152ـ صحیفه نور، ج16، ص40 و ج17، ص47
153ـ صحیفه نور، ج15، ص131
154ـ 155ـ صحیفه نور، ج17، ص277
156ـ صحیفه نور، ج16، ص173
157ـ صحیفه نور، ج15، ص108
158ـ صحیفه نور، ج16، ص192
159ـ صحیفه نور، ج16، ص78
مجلات : علوم انسانی » مصباح » تیر 1378 - شماره 30 »
نويسنده: سلمان پور، محمد جواد