پاسخ به:چهل سؤال پيرامون امامت و خلافت از دکتر حسینی قزوینی
پنج شنبه 30 آبان 1392 6:52 PM
انگيزه گسترش تهاجم بعد از انقلاب اسلامى
جالب توجّه اين است كه 70 درصد كتابهاى ياد شده بعد از پيروزى پرشكوه انقلاب اسلامى ايران نگاشته شده است ؛ يعنى در طول بيست و چهار سال نزديك به 5 / 2 برابرِ چهارده قرن ، بر ضدّ شيعه كتاب تأليف گرديده است .
و اين بدان جهت است كه مخالفان مكتب اهلبيت ، هرگز تصوّر نمىكردند كه فرهنگ غنى شيعه بتواند ملّت ايران را اين چنين به صحنه بياورد كه با دست خالى ، ولى با قلبى آكنده از ايمان و عشق به اسلام ، طومار حكومت تا به دندان مسلّح را -با آن همه حمايتهاى بىدريغ شرق و غرب- براى هميشه درهم بپيچد و به جاى آن ، حكومت اسلامى برپايه فقه شيعه تأسيس نمايد .
و به همين جهت ، مخالفان مكتب اهلبيت ، وقتى با گسترش فرهنگ تشيّع ، موقعيّت خود را در خطر مىبينند ، با تأليف كتابهاى ضدّ شيعىِ مملوّ از تهمت و كذب ، سعى در مخدوش كردن چهره نورانى مذهب شيعه در سطح جهانى دارند .
اهميت اين قضيه ، با ذكر چند نمونه از اين تهمتهاى ناجوانمردانه كاملاً روشن خواهد شد .
تهمتهاى ناجوانمردانه بر ضد شيعه
1 - آقاى دكتر عبد اللَّه محمّد غريب از دانشمندان مصرى در كتاب مملوّ از دروغ و تهمت خود « وجاء دور المجوس » مىنويسد : « إنّ الثورة الخمينيّة مجوسيّة وليست إسلاميّة ، أعجميّة وليست عربيّة ، كسرويّة وليست محمّديّة » وجاء دور المجوس ، ص 357 . ؛ « نهضت [امام] خمينى ، يك نهضت مجوسى ، عجمى و كسروى است ، نه نهضت اسلامى ، عربى و محمّدى » .
كينهتوزى و دشمنى را تا آنجا پيش برده كه مىنويسد : « نعلم أنّ حكّام طهران أشدّ خطراً على الإسلام من اليهود ، ولا ننتظر خيراً منهم ، وندرك جيّداً أنّهم سيتعاونون مع اليهود في حرب المسلمين » همان ، ص 374 . ؛ « مىدانيم كه خطر حاكمان تهران بر اسلام از خطر يهود بر اسلام ، سختتر است و از آنان هيچ اميد خيرى انتظار نمىرود و نيك مىدانيم كه آنان به زودى با يهود ، همداستان شده و به جنگ مسلمانان خواهند آمد! » .
در حالى كه تمام دنيا مىدانند كه امروز براى حكومت غاصب صهيونيستى ، دشمنى ، سختتر از نظام اسلامى نيست و افتخار اين نظام ، اين است كه به مجرّد پيروزى انقلاب اسلامى ، سفارت دولت غاصب اسرائيل را براى هميشه در ايران تعطيل و به جاى آن سفارت فلسطين را گشود .
2 - دكتر ناصرالدين قفارى از اساتيد دانشگاههاى مدينه منوره ، در كتاب « اصول مذهب الشيعة الإماميّة » كه رساله دكتراى او بوده ، نوشته است : « أدخل الخمينى إسمه في أذان الصلوات ، وقدّم إسمه حتّى على إسم النبيّ الكريم ، فأذان الصلوات في ايران بعد استلام الخمينى للحكم وفى كلّ جوامعها كما يلي : " اللّه أكبر ، اللّه اكبر ، خمينى رهبر ، أى الخمينى هو القائد ، ثمّ أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه" » اصول مذهب الشيعة الإماميّة ، ج 3 ص 1392 . .
« [امام] خمينى ، نام خود را در اذان نمازها داخل كرده وحتّى نام خود را بر نام پيامبر نيز مقدّم نموده است . بعد از تشكيل حكومت بوسيله [امام] خمينى ، اذان در نمازها در تمام اجتماعات چنين است : اللَّه اكبر ، اللَّه اكبر ، خمينى رهبر يعنى خمينى پيشواى ماست ، سپس [مىگويند : ] اشهد أنّ محمّداً رسولاللَّه! » .
نگارنده : در بحثهايى كه در سال جارى ( رجب 1382 ) با تعدادى از دانشجويان دانشگاه « امّ القرى » در كنار بيت اللَّه الحرام داشتم ، اشاره كردم كه اگر كسى به اذانى كه همه روزه از صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران ، شبكه « جام جم » كه در تمام كشورهاى جهان ؛ به ويژه عربستان پخش مىشود ، توجّه كند ، دروغگويى وتهمت نارواى اين نويسنده ، كاملاً روشن خواهد شد .
جاى بسى شگفتى است كه كتابهايى كه بر ضدّ جنايات صهيونيسم در فلسطين اشغالى نوشته مىشود ، بسيار كمتر از كتابهايى است كه بر ضدّ شيعه تأليف مىگردد .
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*