0

خاطراتى از استاد سيد محمد حسينى قزوينى در ديدار با بعضى از دانشجويان دانشگاه ام القرى در كنار بيت ا

 
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:خاطراتى از استاد سيد محمد حسينى قزوينى در ديدار با بعضى از دانشجويان دانشگاه ام القرى در كن
پنج شنبه 30 آبان 1392  6:46 PM


أعرفهم ويعرفونني،ثمّ يحال بيني وبينهم ... فأقول: إنّهم منّي. فيقال: إنّك لاتدري ماأحدثوا بعدك". فأقول: سحقاً سحقاً لمن غيّر بعدي". صحيح بخارى: 208/7 و87/8 وصحيح مسلم: 66/7.

فوراً آدرس صحيح بخارى را يادداشت كرد و گفت: من تاكنون اين روايات را نديده و نشنيده‏بودم".

گفتم: "مهم‏تر از اين، ابن حزم اندلسى در كتاب محلى جلد 11 صفحه 224 از طريق حذيفه از وليد بن جميع نقل مى‏كند: "إنّ أبابكر وعمر وعثمان وطلحة وسعد بن أبي وقّاص أرادوا قتل النبي(ص) وإلقاءه من العقبة في تبوك".

سپس نسبت به سند روايت مى‏گويد: وليد بن جميع اين روايت را جعل كرده، ولى من به كتب رجال اهل سنت مراجعه كردم ديدم غالب علماى رجال وى را توثيق مى‏كنند.

كما صرّح بوثاقته العجلى وقال ابن سعد: كان ثقة وله‏ تاريخ الثقات: 465 رقم 1773.

أحاديث. وأورده ابن حبّان في الثقات. وقد نقل الذهبي وابن‏ طبقات: 354/6. كتاب الثقات: 492/5. أبي حاتم عن أبي عبداللّه بن أحمد بن حنبل قال: قال أبي: ليس به بأس. وعن يحيى بن معين أنّه قال: ثقة وقال أبو حاتم: صالح الحديث. وقال أبو زرعة: لا بأس به وقال الذهبي: وثّقه أبو نعيم". الجرح و التعديل: 8/9 رقم 34 وتهذيب الكمال: 35/31. تاريخ الإسلام: 661/9. وأعجب ما ورد في هذا الباب: ماذكره ابن كثير بأنّ عمر بن الخطّاب قال لحذيفة: أقسمت عليك باللّه أنا منهم؟ قال: لا. ولا أبرى‏ء بعدك أحداً. البداية والنهاية: 25/5.

اين مطالب را از روى كاغذى كه به همراه داشتم، مى‏خواندم، او نيز عين مطالب را يادداشت مى‏كرد و گفت: "من از اساتيد دانشگاه سؤال مى‏كنم و فردا شب همينجا، پاسخ شما را مى‏آورم. با توجه به اينكه ما مى‏دانيم عمر رضى اللّه از أصحاب وفادار پيغمبر بوده و ... عقل ما حكم مى‏كند كه اين قضيه دروغ است".

گفتم: "مسأله حكم و يا عدم حكم عقل نيست و من مى‏خواهم بدانم اين قضيه كه ابن حزم نقل مى‏كند و از نظر سند رد مى‏كند و علماى رجال وى را توثيق مى‏كنند، جوابش چيست؟"

و در ادامه گفتم: "مسأله ديگرى كه براى من مهم است، اينكه برخى از علماى شما مطالبى نسبت به شيعه نقل مى‏كنند كه دروغ محض و افتراء است. بعنوان نمونه: ابن تيميه مى‏گويد:

شيعه همانند يهود، بجاى سلام عليكم مى‏گويد: "سام عليك" يعنى مرگ برتو.

شيعه همانند يهود، تصرف در اموال مردم را براى خود مباح مى‏داند.

وهمچنين خيانت به مردم را جايز مى‏داند.

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها