پاسخ به:هفته یازدهم:----o-( ذوالکفــــــل " صبر ")-o---
یک شنبه 26 آبان 1392 3:11 PM
لغتشناسان بر این اعتقادند که در دنیای واژگان عربی هیچ دو واژهای به یک معنا نبوده و تفاوتهایی ظریف با یکدیگر دارند. در این راستا نیز به نگاشتن کتابهایی چون «فروق اللغه» و «فقه اللغه» پرداختهاند. توجه به معانی دقیق واژگان در فرهنگ قرآنی و هنگام مواجهه با روایات اهمیت بسیار اساسی داشته و در فهم صحیح از متون دینی تأثیر فزایندهای دارد.
از جمله این لغات دو واژه «صبر» و «حلم» هستند که در فارسی هر دو به یک معنا ترجمه میشوند در حالی که تفاوتهایی بنیادین با یکدیگر دارند. در این مجال به بررسی معنای اصلی این کلمات با بهرهگیری از کتب لغت، آیات و روایات پیرامون آن پرداخته میشود.
كلمه «صبر» به طور كلی به معنای حبس و نگهداری نفس در برابر عمل به مقرراتی كه عقل و شرع معتبر میشمارند و یا ترك چیزهایی كه عقل و شرع اقتضاء میكنند كه نفوس را از ارتكاب آن حبس كرد میباشد.[1]
صبر بر اساس متعلق آن به سه بخش قابل تقسیم است:
1ـ به کار بردن صبر در هنگام عمل به وظائف و استقامت ورزیدن در این راه بدون آنکه تسامح و کم کاری در پی داشته باشد که از آن به صبر در طاعت یاد کردهاند. مانند این آیه شریفه که میفرماید: فَاعْبُدْهُ وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ- 19/ 65،. وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها
2ـ صبر و پایداری در دوری کردن از اموری همچون گناهان، منکرات و محرات که نهی در موردشان وجود دارد. این دسته را صبردر گناه نامیدهاند. مانند این آیات که در آنها آمده است: قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً وَ كَیْفَ تَصْبِرُ .... سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً .... فَلا تَسْئَلْنِی عَنْ شَیْءٍ .... أَ لَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْراً- 18/ 72.
3ـ صبر در هنگام مواجه شدن با آنچه موافق طبع آدمی نبوده و او را در عذاب و ناآرامی قرار میدهد. این نوع از صبر را، صبردر بلا مینامند که در این آیات بدان اشاره شده است: وَ اصْبِرْ عَلی ما أَصابَكَ- 31/ 17،. وَ اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ.[2]
روایت زیر از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مۆید این تقسیمبندی میباشد: «صبر سه گونه است: صبربر مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه كردن. هر كه در مصیبت صبر كند تا آن را به تسلی خوبی جواب گوید، خدا برایش سیصد درجه نویسد كه میان هر درجه تا درجه دیگر به مانند میان آسمان است تا زمین و هر كه بر طاعت صبر كند خدا برایش ششصد درجه نویسد كه میان درجهای تا درجه دیگر از عمق زمین است تا عرش و هر كه بر معصیت صبر كند، خدا برایش نهصد درجه نویسد كه میان هر درجه تا درجه دیگر از عمق زمین تا پایان عرش باشد».[3]
در روایتی دیگر از امام باقر (علیه السلام) آمده است که: «بهشت در میان ناگواریها و صبر است، هر كه در دنیا به ناگواریها صبر كرد به بهشت رود، و دوزخ در میان لذتها و شهوتها است، هر كه دنبال لذت و شهوت خود رود، به دوزخ در آید»
روایات در زمینه صبر و جایگاه و ارزش آن فراوان وجود دارد و اهل بیت (علیهم السلام) همواره یاران خویش را به صبر در دنیا تشویق کردهاند. ارزش صبر تا حدی است که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «صبر سَرِ ایمان است».[4]
ایشان همچنین در توصیف فرد صبور فرمودهاند: «به راستی آزاده در هر حال آزاد است، اگر گرفتاری برایش رخ دهد در برابر آن صبر كند و اگر مصائب بر او هجوم آورند او را نشكنند و اگر چه اسیر شود و مقهور گردد و به جای رفاه او سختی فرا رسد، چنانچه یوسف صدیق امین (علیه السلام) بود، اینكه او را به بندگی گرفتند و اسیر و مقهور شد آزادیش را لكه دار نكرد و تاریكی چاه و هراس آن به او زیانی نرسانید تا اینكه خدا بر او منت نهاد و آن جبار سركش را بنده او ساخت پس از آنكه مالك او بود، خدا او را رسول خود نمود و به وسیله او به امتی رحم كرد و همچنین است، صبر خیر به دنبال دارد، شما هم صبر كنید و دل به صبر بدهید تا اجر ببرید».[5]
در روایتی دیگر از امام باقر (علیه السلام) آمده است که: «بهشت در میان ناگواریها و صبر است، هر كه در دنیا به ناگواریها صبر كرد به بهشت رود، و دوزخ در میان لذتها و شهوتها است، هر كه دنبال لذت و شهوت خود رود، به دوزخ در آید».[6]
این روایات به خوبی علت سخن امام صادق(علیه السلام) را بیان میدارند که صبر را سر ایمان دانستند. زیرا اگر کسی نتواند در انجام وظایف و ترک نواهی صبر نماید و راحتی دنیا را بر سختی آخرت ترجیح دهد از بهشت دور گشته و روی به سوی دوزخ آورده است. در جایی دیگر این امام همام به یکی از یاران خویش فرمودند: «ما صبورانیم و شیعه ما، از ماصبرشان بیشتر است. گفتم: قربانت، چگونه شیعیان از شما صبرشان بیشتر است؟ فرمودند: برای آنكه ما دانسته صبركنیم و شیعه ما بر آنچه ندانند صبر كنند».[7]
وظیفه شیعیان آن است که بر اساس تعالیم رهوران دین حرکت نمایند و اموری را که از عللشان آگاهی ندارند از روی تعبد و بندگی انجام دهند به همین دلیل نیازمند صبر بیشتری خواهند بود. زیرا بیشک انسانی که نادانسته و تنها به جهت اطاعت از ولی امرش کاری را انجام میدهد صبری فزونتر از فردی که آگاهانه دست به انجام کاری میزند باید داشته باشد.
بعضی «حلم» را به معنای «عقل» دانستهاند لکن این واژه نمیتواند معنای اصلی این کلمه باشد بلکه یکی از مسببات حلم، عقل است.[8]
به طور کلی حلم به معنای انضباط نفس و دور نگهداشتن آن از هیجاناتی چون غضب و احساسات میباشد تا حالتی از سکون برای فرد ایجاد شده و از عجله در انجام کار دوری نماید.[9]
«حلیم» از اسماء حسنی و صیغه مبالغه است و معنی آن در باره خدا به معنای مهلت دهنده میباشد: «وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ». زیرا خدا در عقوبت عجله نکرده و در هر نادانی بنده، غضب نمیكند.[10]
بزرگانی چون شیخ کلینی در کتب روایی خویش بابی تحت عنوان «حلم» آورده و سخنانی از امامان (علیهم السلام) در زمینه اهمیت و جایگاه آن آوردهاند. در بینش دینی حلم تا حدی ارزشمند است که عبادت بدون آن تأثیرگذار نیست. همچنانکه امام رضا (علیه السلام) میفرمایند: «مرد عابد نباشد، جز آنكه خویشتندار باشد».[11]
فرد حلیم در هنگام خشم و غضب سکوت کرده و به بهترین شکل رفتار مینماید. در روایتی از امام صادق (علیه السّلام) آمده است: «چون میان دو نفر نزاعی در گیرد، دو فرشته فرود آیند و به آن كه سفیه و بیخرد است گویند: هر چه خواستی گفتی، خودت لایق آنچه گفتی هستی، و كیفر گفتارت را خواهی دید. و به بردبار گویند: صبركردی و حلم نمودی، اگر حلمت را به پایان رسانی، خدا تو را میآمرزد، سپس فرمود: ولی اگر شخص بردبار جواب او را پس دهد، آن دو فرشته بالا روند»
شاخصههای خویشتنداری را در این سخن ابوحمزه به خوبی میتوان مشاهده نمود که:
«مۆمن عملش را با خویشتنداری آمیخته است. مینشیند تا بیاموزد (به مجلسی میرود كه چیزی بیاموزد) میگوید تا بفهمد، (برای فهمیدن سۆال میكند، نه برای اظهار فضل) امانتی كه نزدش هست به دوستانش خبر نمیدهد (تا چه رسد به دشمنان) و شهادت خود را از دشمنانش پنهان نمیكند(به نفع دشمنانش گواهی میدهد تا چه رسد به دوستان) و هیچ امر حقی را به قصد خودنمایی انجام ندهد و از روی شرمساری ترك نكند، اگر او را بستایند، از گفتار آنها بترسد و نسبت به آنچه آنها نمیدانند، از خدا آمرزش خواهد، گفتار كسی كه او را نشناخته مغرورش نكند و از آمار كردار خود(نزد خدای تعالی) در هراس است».[12]
فرد حلیم در هنگام خشم و غضب سکوت کرده و به بهترین شکل رفتار مینماید. در روایتی از امام صادق(علیهالسّلام) آمده است: «چون میان دو نفر نزاعی در گیرد، دو فرشته فرود آیند و به آن كه سفیه و بیخرد است گویند: هر چه خواستی گفتی، خودت لایق آنچه گفتی هستی، و كیفر گفتارت را خواهی دید. و به بردبار گویند: صبر كردی و حلم نمودی، اگر حلمت را به پایان رسانی، خدا تو را میآمرزد، سپس فرمود: ولی اگر شخص بردبار جواب او را پس دهد، آن دو فرشته بالا روند».[13]
بر اساس روایات و سخنان اهل فن میتوان چنین نتیجه گرفت که حلم معنایی فراتر از صبر داشته و بدان معنی است که فرد در هنگام عمل، سنجیده و حسابشده رفتار نماید. به عنوان نمونه زمانی که فردی از او سۆال مینماید اندکی تأمل کرده تا بتواند بهترین پاسخ را به او دهد. در هنگام غضب با درنگی کوتاه بر خشم خویش غلبه کرده و بهترین رفتار را از خود بروز دهد. اما صبر در هنگامه سختیهاست. این سختی میتواند در زمان مصیبت یا انجام واجبات و یا ترک محرمات جلوهگر گردد. به تعبیری میتوان حلم در دربازهای برای صبر در نظر گرفت.
پی نوشت ها :
[1]. ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 417.
[2]. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج6، ص 183.
[3]. الكافی، ترجمه كمرهای، ج4، ص 280.
[4]. همان، ص 268.
[5]. همان، ص 274.
[6]. همان، ص 275.
[7]. همان، ص 286.
[8]. قاموس قرآن، ج2، ص167.
[9]. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج 2، ص 273.
[10]. قاموس قرآن، همان، ص 168.
[11]. الکافی، ترجمه تکمرهای، ج 3، ص 172.
[12]. همان، ص 173.
[13]. همان، ص 174.
(لندیطارا ؛ ( نام قدیمی امام زمان در هزاره های قدیم هند
به امید ظهور او که صد البته نزدیک است