0

معجزات پیامبر (ص) : قتل پیامبر ، غار ثور

 
namet5
namet5
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 1762
محل سکونت : بوشهر

معجزات پیامبر (ص) : قتل پیامبر ، غار ثور
سه شنبه 3 شهریور 1388  4:05 AM

معجزات پیامبر (ص) : قتل پیامبر ، غار ثور
 

امام علی (ع) :

قريش پيوسته در صدد كشتن رسول خدا (ص) بود و براى رسيدن به اين هدف راه هاى مختلف آن را به شور مى گذاشت و هر بار نقشه اى را تجربه مى كرد و تصميمى اتخاذ مى نمود.
تا آنكه در آخرين نشستى كه در دار الندوه (1) داشتند ، ابليس ‍ ملعون در قيافه مرد يك چشم از تيره ثقيف (مقصود مغيره بن شعبه است) در آن مجلس شركت جست با حضور او اطراف و جوانب قصه و احتمالات موجود ، بدقت بررسى شد. سرانجام به اتفاق آرا بر آن شدند تا براى از ميان بر داشتن پيامبر خدا (ص) بايد از هر تيره قريش يك نفر به همكارى دعوت شود و سپس همگى با شمشيرهاى برهنه و هماهنگ بر او حمله برند و در جا خونش را بريزند و با اين كار (گذشته از اينكه از وجود او آسوده خواهند شد) موضوع خونخواهى او نيز بكلى پايمال خواهد شد ، چرا كه اولياى دم قادر نخواهند بود كه با همه تيره هاى قريش درگير شوند. از سوى ديگر قريش بيز به خاطر حمايت از افرادش ، از تسليم و تحويل خاطيان ممانعت خواهد كرد. در نتيجه درخواست قصاص و خونخواهى بستگان پيامبر بى پاسخ خواهد ماند.

فرشته وحى فرود آمد و پيامبر خدا (ص) را از تصميم قريش آگاه ساخت و حتى جزئيات اين نقشه را كه در چه ساعتى و در كدام شب خواهد بود فاش ساخت و از او خواست تا در آن شب ، شهر مكه را به سمت غار ثور ترك گويد ... .
اختصاص ، ص 165؛ خصال ، ص 415؛ بحار، ج 19، ص 46

شب حادثه :

رسول خدا (ص) مرا نزد خويش فرا خواند و فرمود :
مردانى از قريش در انديشه قتل من نقشه كشيده اند. تو امشب در بستر من بخواب تا من از مكه دور شوم كه اين دستور خداست.
گفتم : بسيار خوب اى فرستاده خدا ! چنين خواهم كرد. سپس در بستر خوابيدم. پيامبر خدا (ص) در بگشود و از منزل خارج شد.
مشركان در اطراف خانه او ، در پى اجراى نقشه پليد خود به انتظار سپيده صبح كمين كرده بودند.
رسول خدا (ص) با تلاوت اين آيه :
و جعلنا من بين ايديهم سدا و من خلفهم سدا فاغشيناهم فهم اليبصرون
از پيش و پس ، (راه خدا را) بر آنها بستيم و بر چشمشان هم پرنده افكنديم كه هيچ (راه حق را) نبينند. (سوره يس 9)
از مقابل چشمان باز و خيره آنها به سلامت گذشت.
در بين راه با ابابكر كه به انگيزه خبرگيرى از منزل خارج شده بود ، برخورد مى كند چرا كه او از توطئه قريش آگاه گشته بود ! رسول خدا (ص) وى را با خود همراه ساخت.
پس از طلوع فجر ، مشركان به درون خانه يورش آوردند. آنها ابتدا مرا با آن حضرت اشتباه گرفتند. اما پس از اينكه من از جاى برخاستم و در مقابلشان فرياد كشيدم ، مرا شناختند و گفتند : على !؟
گفتم : آرى على هستم.
- : پس محمد كجاست ؟
- : از شهر شما خارج شده
- : به كجا؟
- : خدا مى داند.
سپس آنها مرا رها كردند و در جستجوى رسول خدا (ص) خانه را ترك گفتند.

در بين راه به ابوكرز خزاعى كه در رديابى و شناساى جاى پاى اشخاص مهارتى بسزا داشت ، برخورد مى كنند و از وى مى خواهند تا در يافتن رسول خدا (ص) آنها را يارى دهد.
ردياب ، ابتدا جاى پاى آن حضرت را كه در خانه اش وجود داشت (به عنوان نمونه) شناسايى كرد و سپس گفت :
اين جاى پاى محمد است به خدا سوگند اين قرين همان قدمى است كه در مقام ابراهيم هست. (2) او پس از شناسايى به تعقيب پرداخت و دنبال اثر پاى پيامبر را گرفت تا رسيد به همان مكانى كه ابوبكر با رسول خدا (ص) همراه شده بود.
آنگاه گفت : شخصى از اينجا به محمد پيوسته و او را همراهى كرده است و اين جاى پا مى رساند كه آن كس بايد ابو قحافه يا فرزند او ابوبكر باشد !
خزاعى به نشانى آن آثار ، راه غار را پيش گرفت و رفت تا به غار رسيد كه ديگر اثرى از جاى پا نبود.

خداوند كبكى را به در غار گماشته بود كه از تخم خود حضانت مى كرد و عنكبوتى را واداشته بود تا با تنيدن تارهاى خود ، پوششى بر سطح ورودى غار ايجاد نمايد. (با ديدن اين صحنه) ردياب در حيرت شد و گفت :
محمد و همراهش ، از اينجا به بعد حركتى نداشته اند. حال يا آن دو به آسمان پر گشوده اند و يا اينكه در دل زمين فرو شده اند ! زيرا همان طور كه مى بينيد ، اين در غار است كه تافته هاى عنكبوت را همچنان (دست نخورده) حفظ كرده است. اگر آنها به درون غار رفته بودند ، تارهاى عنكبوت درهم ريخته بود.
افزون بر اين ، كبكى كه در غار از تخم (و جوجه) خود حضانت مى كند ، خود شاهد ديگرى است كه آنها درون غار نرفته اند.
بدين ترتيب مشركان از وارد شدن به درون غار منصرف شدند و به منظور دست يافتن به رسول خدا (ص) در كوه هاى اطراف پراكنده شدند.
بحار، ج 19، ص 74

پاورقی :

1. مركز اجتماع سران قريش در دوره جاهليت
2. موضوع جاى پاى آن حضرت ، گذشته از اينكه بسيار مستبعد مى نمايد ، در روايات ديگر و منابع اوليه تاريخى نيامده است.


تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها