پاسخ به:اماکن زیارتى منتسب به امام زمان (عج) در ایران و جهان
شنبه 11 آبان 1392 8:15 AM
باریافتگان مسجد سهله
در طول یک هزار و نود و چهارسالی که از آغاز غیبت کبرای حضرت بقیةالله، أرواحنا فداه، میگذرد، هزاران نفر از شیعیان شیفته و منتظران دل سوخته، به قصد دیدار یار، از اقطار و اکناف جهان، به سوی مسجد مقدّس سهله میشتابند، شبهایی را در آن جا بیتوته میکنند، با کعبهی مقصود و قبلهی موعود مناجات میکنند. به دیدار جان جانان موفّق میشوند، ولی به دلایلی دم فرو بسته، راز دل را به احدی اظهار نمیکنند.
در این میان، شمار اندکی از این نیک بختان یافت میشوند که علی رغم تحفّظ و خویشتن داری که در کتمان توفیقات خود معمول داشتهاند، راز شان بر ملا شده، به گوش دیگر دل سوختهها نیز رسیده است.
تعداد بسیار نادری از این عزیزان، داستان تشرّفشان، به آثار مکتوب راه یافته، در لابهلای کتب درج شده، به دست ما رسیده است.
با توجّه به مشکلات فراوانی که در نقل این رویدادها هست، فقط اسامی شماری از این افراد سعادتمند که در مسجد سهله به حضور یار بار یافته و یا مورد توجّه محبوب قرار گرفتهاند، ثبت میشود، تا مورد بررسی و مراجعهی علاقهمندان قرار گیرد.
آن عدّه از شیفتگان پژوهنده و خوانندگان ارجمند که تمایل به مطالعهی متن کامل این رخدادها باشند، میتوانند به منابع یاد شده در پایان نوشتار مراجعه فرمایند.
1- محمّد بن ابی روّاد رواسی، با محمّد بن جعفر دهّان، در یکی از ایّام رجب، به قصد دیدار حضرت صاحب الأمر (علیهالسّلام) به مسجد سهله مشرّف شدند. به هنگام بازگشت، در مسجد صعصعه، به محضر آن قطب دایرهی امکان شرف یاب شدند، دعای معروف: ((اللّهمّ یاذا المنن السّابغة)) را از آن حضرت استماع کردند.(38)
2- افتخار قرون و اعصار، آیةاللّه سیّد مهدی بحرالعلوم (متوفای 1212 ه) بنا به تقاضای میرزای قمی (صاحب قوانین (متوفای 1231 ه) تشرّف خود را در مسجد سهله به پیشگاه جان جانان و استماع مناجات گوشنواز آن امام دلنواز را بیان کرد، امّا از اظهار گفتوشنود خود با آن حضرت امتناع کرد.(39)
3- سیّد بحرالعلوم، یک بار دیگر در مسجد سهله، به محضر آن حضرت شرفیاب شد و در نماز جماعتی که به امامت آن بزرگوار برگزار شده بود، شرکت کرد.(40)
4- سیّد جعفر قزوینی، در خدمت پدر بزرگوارش سیّد باقر قزوینی - که صاحب کرامات فراوان بود -(41) در مسجد سهله، به محضر خورشید فروزان امامت شرفیاب شده است.(42)
5- سیّد مهدی عباباف نجفی که هر شب چهارشنبه به مسجد سهله مشرف میشد، در نیمه شبی، به خدمت خورشید عالَم تاب شرفیاب شد و مشاهده کرد که در آن شب تار، در و دیوار مسجد، چون روز، روشن بود.(43)
6- حاج سیّد احمد اصفهانی (مشهور به خوشنویس) که در زمان میرزای شیرازی به سامرا مهاجرت کرده بود، روز جمعهای، در مسجد سهله، به پیشگاه پیشوای انس و جان شرفیاب شد و فرمان یافت که همه روزه، صبحگاهان، به نیابت از سوی حضرت صاحب الزّمان (علیهالسّلام) زیارت عاشورا بخواند.(44)
7- شیخ محمود عراقی (متوفای 1306 ه) از تبار جناب میثم تمّار و از شاگردان شیخ انصاری، از مولی عبدالحمید قزوینی، بدون واسطه نقل میکند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرف شد. در چهلمین شب، جمال باهرالنّور آن حضرت را مشاهده کرد، و صحن مسجد را بدون شمع و چراغ، از نور آن خورشید جهان افروز، روشن و منور دید.(45)
8- وی، از سیّد باقر اصفهانی - که او را به عنوان سیّدِ ثقهی جلیل و فاضل عادل نبیل ستوده است - بدون واسطه نقل کرده که در شب چهارشنبهای، در مسجد سهله، به محضر مولا شرفیاب شد و از خوان کَرَماش برخوردار گشت.(46)
9- سیّد عبدالله قزوینی در سال 1327 ه . در مسجد سهله، به دیدار آن حضرت توفیق یافت و مقام حضرت مهدی (علیهالسّلام) را روشنتر از روز دید.(47)
10- حاج علی نجفی با یک گروه یازده نفری، هر شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شد. در یک شب چهارشنبه که مسئول شام فراموش کرده بود غذا بیاورد، بعد از اَعمال مسجد، به مسجد کوفه رفتند و در حجرهای بیتوته کردند و از شدّت گرسنگی، خواب شان نبرد که ناگهان، خورشید جهان افروز، به داخل حجره تشریف آورده، چای و برنج داغ به آنان مرحمت فرموده است.(48)
11- شیخ محمود عراقی، داستان تشرّف شخص فلاح یزدی سهلاوی را در مسجد سهله، از حاج ملا باقر بهبهانی، و ادای قرضهایش را به فرمان حضرت، به دست سیّد اسدالله رشتی، نقل کرده است.(49)
12- میرزا هادی بجستانی، از دوستاش سیّد حسن - که او را به تقوا و دیانت ستوده است - نقل میکند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شد و در شب چهلم، مورد عنایت قرار گرفت.(50)
13- شیخ محمّدتقی حائری مازندرانی، شب چهارشنبهای، در مسجد سهله، به محضر آن حضرت شرفیاب شد و دعای حضرتاش را در مورد شیعیان، به لفظ ((شیعتی)) استماع کرد.(51)
14- محدّث نوری، از شیخ باقر کاظمی - که او را به داشتن ملکهی اجتهاد مطلق ستوده است - نقل میکند که در شب چهارشنبهای، در وسط مقام آن حضرت در مسجد سهله، نور بسیار قوی همانند شعلههای آتش مشاهده کرده است.(52)
15- وی، داستان یک سبزی فروش نجفی را نقل کرده که در شبهای چهارشنبه، به مسجد سهله میرفته و در یک شب ظلمانی، در مقام حضرت، به محضر آن خورشید جهان افروز شرفیاب شده است. وجود حضرت، مقام را بدون شمع و چراغ، چون روز، روشن کرده بود.(53)
16- سیّد جلیل القدری از علمای زاهدان، پس از چهل شب مداومت بر تشرّف به مسجد سهله، شب چهارشنبهای، در مسجد سهله، خدمت مولا رسیده و مورد عنایت قرار گرفته است.(54)
17- محدّث نوری، از یک مرد صالح سلمانی نقل میکند که چهل شب چهارشنبه، به مسجد سهله مشرّف شده، در شب چهلم، به دیدار محبوب شرفیاب شده، حضرتاش او را به ملازمت پدر پیرش، توصیه فرموده است.(55)
18- حضرت آیةاللّه حاج میرزا مهدی اصفهانی (متوفای 1365 ه) مکرّر در مکرّر، در مسجد سهله، برای ملاقات حضرت بقیةالله، أرواحنافداه، و رهایی از منجلاب افکار یونانی و التقاطی، استغاثه کرد. سرانجام، روزی به هنگام بازگشت از مسجد سهله، در مقام هود و صالح، به محضر آن حضرت شرفیاب شد و این جملهی نورانی را بر سینهی آن حضرت مشاهده کرد:
طلب المعارف من غیر طریقنا أهل البیت مساوق لانکارنا؛(56) طلب کردن معارف دینی، به جز از طریق ما اهلبیت، با انکار ما مساوی است.(57)
19- محدّث نوری، از طرق متعدّد، از حاج عبداللّه واعظ نقل کرده که مکرّر، در مسجد سهله، در مقام حضرت، نور درخشانی چون آتش مشتعل مشاهده کرده است.(58)
20- مرحوم آیةاللّه مرعشی نجفی (متوفّای 7 صفر 1411 ه) داستان تشرّف سیّد جلیل القدری را در مسجد سهله به پیشگاه مقدّس مولا، با دست خط خود نوشته، به مرحوم عمادزاده مرحمت کرده، ایشان نیز آن را عیناً در کتاب خود آورده است.(59)
پس از درگذشت آن مرجع عالیقدر، این داستان، به نام خود آن مرحوم ثبت شده است.(60)
21- علاّمهی طباطبایی صاحب تفسیر المیزان. (متوفای 18 محرم 1402 ه) از استادش مرحوم آقا سیّد علی قاضی نقل میکرده که برخی از افراد زمان ما، مسلّماً، به محضر مبارک آن حضرت رسیدهاند. یکی از آنان، حاج شیخ محمّد تقی آملی بود که در مسجد سهله، در مقام آن حضرت - که به مقام صاحب الزمان معروف است - مشغول دعا و ذکر بود که ناگهان آن حضرت را در میان نوری بسیار قوی میبیند که میخواهد به او نزدیک شود، ابهّت و عظمت آن نور، طوری او را میگیرد که نزدیک بوده قبض روح شود، نفسهایش به شماره میافتد، حضرت را به اسمای جلالیهی خدا قسم میدهد که نزدیکتر نشود.(61)
22- سیّد جلیل القدری به عشق دیدار مولا، از مشهد مقدّس به عتبات عالیات میرود. حدود یک سال، در کربلا اقامت میکند. چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله میرود. در شب چهلم، در حجرهی حاج شیخ محمّد جواد سهلاوی به آرزوی خود میرسد و جان جانان را دیدار میکند.
مرحوم حاج شیخ محمود عتیق (مشهور به حاج ملاّ آقا جان) نیز در آن محفل نورانی، حضور داشته است، ولی به جهت عصبانی شدن و تندی کردن به یک طلبه، که خیال میکرده، حضور او، مانع فیض است، از این سعادت محروم میشود.(62)
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست