پاسخ به:فرشتهشناسی در اندیشه ملاصدرا
چهارشنبه 8 آبان 1392 8:13 AM
و) جمعیت فرشتگان
ملاصدرا در مورد تعداد فرشتگان به روایتی اشاره میکند که در آن فراوانی ملائکه بدین شرح آمده است:
جمعیت آدمیان یکدهم جمعیت اجنه است؛ و جمعیت اجنه و آدمیان یکدهم جمعیت حیواناتی است که در خشکی میزیند؛ جمعیت همه اینان یکدهم جمعیت پرندگان است؛ جمعیت همه اینان یکدهم جمعیت حیواناتی است که در آب میزیند؛ جمعیت همه اینان یکدهم جمعیت فرشتگانی است که در زمین موکل امور زمینیان هستند؛ و جمعیت همه اینان یکدهم جمعیت فرشتگانی است که اهل آسمان اولاند؛ جمعیت همه اینان یکدهم جمعیت فرشتگانی است که در آسمان دوم میزیند؛ به همین ترتیب تا آسمان هفتم؛ اما همه اینها با همه فراوانیشان در برابر هریک از سرادقات آسمانی که تعدادشان به ششصد هزار میرسد بسیار اندکاند.
سرادقاتی که آسمان و زمین و آنچه در آن دو است، در برابر طول و عرض آن بسیار کوچک و ناچیزند. در این سرادقات بهاندازه جای پایی در میان فرشتگانی که در حال رکوع و سجود و قیاماند، خالی نیست.
جمعیت همه اینها با هم در برابر ملائکهای که حول عرش در گردشاند، به اندازه قطرهای در اقیانوس است و جز خداوند کسی از تعداد آنها با خبر نیست. همه اینها بههمراه ملائکه لوح که پیروان اسرافیلاند و فرشتگانی که سربازان جبرئیلاند، گوش به فرمان پروردگارند و لحظهای سستی نمیکنند، دائماً در حال عبادت پروردگارند و زبان به تسبیح و تعظیم پروردگار میگردانند و در این کار از هم پیشی میگیرند، لحظهای از عبادت پروردگار سر باز نمیزنند، هیچگاه خسته نمیشوند و اجناس و اصناف آنها و طول عمرشان و نحوه عبادتشان را جز خداوند کسی نمیداند. (1363: 345)
ز) تطبیق فرشتگان با عقول و نفوس فلکی
ملاصدرا در برخی از توضیحات خود درباره ملائکه، برخی از فرشتگان را بر عقول و نفوس فلکی تطبیق میکند که در اینجا به پنج مورد اشاره میکنیم.
1. او در شرح هدایه اثیریه بیان میکند که فرشتگان در زبان شرع همان عقول در زبان فلاسفه، انوار قاهره در زبان حکمای اشراق و سرادقات نوری در زبان صوفیان هستند. (صدرالدین شیرازی، 1422: 410)
2. وی در جلد نهم اسفار ملائکه مقرب را همان ارباب انواع یا مثل افلاطونی قلمداد میکند که واسطه میان جواهر عقلی و هریک از انواع در عالم ماده هستند. (همو، 1981: 9 / 142)
3. او در جایی، نه با تحلیل ماهوی عقل و فرشته، که در بحث کلامی با روشی حدیثی به دستهبندی و توضیح و تفصیل انواع فرشتگان پرداخته، آنها را بر عقل و نفس فلکی تطبیق داده است. (همو، 1363: 340 ـ 339) او فرشتگان را به دو دسته عمده تقسیم میکند: دستهای که هیچگونه ارتباطی با عالم ماده ـ چه بهنحو حلول و چه بهنحو تدبیر ـ ندارند. این دسته از فرشتگان به مُهَیم و واسطه جود و رحمت خداوند تقسیم میشوند.
ملاصدرا بزرگترین فرشته را در میان فرشتگانی که واسطه جود و رحمت خداوند هستند، روح میداند که در کتاب مبین از او به «قلم» نام برده شده و در روایات نیز «عقل» خوانده شده است. چنانکه فرمودهاند: «اول ما خلق الله العقل» و «اول ما خلق الله القلم.» (همان: 339) از نظر ملاصدرا، این فرشته همان عقل اول است که اولین طبقه از موجودات کروبی میباشد.
وی آخرین موجود در میان کروبیان را از حیث ترتب وجودی روحالقدس میداند که از نظر او همان جبرئیل است. او در کنار کروبیان، ملائکهای را معرفی میکند که به عالم اجسام تعلق دارند. دستهای از این ملائکه به اجسام سماوی یا همان اجسام افلاک تعلق دارند و مدبر و محرک این اجسام هستند. در فلسفه، موجودی که مدبر جسم فلکی است، نفس فلکی میباشد. پس شاهد گونهای تطبیق میان فرشتگان و نفوس فلکی در اندیشه صدرا هستیم.
4. او از عقل اول به ملک مقرب تعبیر کرده، عقول طولی را بهاعتبار قاهریت و تأثیر آنها در مادون خود ملائکه مقرب مینامد. (همو، 1354: 124؛ 1981: 3 / 362)
5. ملاصدرا در کتاب الشواهد الربوبیه هنگام سخن درباره عقول، عنوان فصل مربوط را «ملائکه عقلی» نهاده است که نشان از مطابقت عقول با دستهای از فرشتگان دارد. (همو، 1360: 141 ـ 140)
موارد ذکرشده حاکی از تلاش او برای تطابق میان مراتب فرشتگان با عقول و نفوس است که در فلسفه بدان پرداخته شده است.
ح) عصمت فرشتگان
ملاصدرا در این بحث به ادله موافقان و مخالفان عصمت ملائکه اشاره میکند. از نظر او، اندیشمندان مسلمان بر عصمت ملائکه اتفاق دارند و تنها عدهای از حشویه، منکران عصمت فرشتگاناند. (همو، 1363: 355) پرداختن به عصمت ملائکه از دیدگاه ملاصدرا بهگونهایکه هم ادله موافقان و هم ادله مخالفان و نیز نقد ادله آنان را دربر گیرد، مجالی جداگانه میطلبد. به همین علت در این بخش تنها به ادله اثبات عصمت فرشتگان از دیدگاه وی بسنده میکنیم. البته عصمت یکی از ویژگیهای فرشتگان است و شاید بتوان آن را در ذیل عنوان «ویژگیهای فرشتگان» مطرح ساخت؛ اما بهدلیل اهمیت و نیز تفصیل مسئله، جداگانه ذکر میشود.
صدرا یک دلیل عقلی و چند دلیل نقلی برای اثبات عصمت فرشتگان ارائه میکند:
1. دلیل عقلی برپایه تعریف معصیت اقامه شده است. معصیت چیزی نیست جز نافرمانی قوه سافل نسبتبه قوه عالی در زمینه برگزیدن اهداف در مقام انجام یک کار؛ به این صورت که قوه عالی، یک هدف و قوه سافل نیز هدف مخالف آن را برای انجام کار برگزیند. بنابراین معصیت فقط در موجوداتی متصور است که وجودشان از قوا و طبیعتهای فراوان حاصل شده باشد. این در حالی است که فرشتگان، بهویژه فرشتگان بلندمرتبه از این امر منزه هستند. (همان: 355)
2. دلایل نقلی ملاصدرا طیفی از آیات قرآن را شامل میشود. (بنگرید به: همان: 356 ـ 355) بنابر آیهای، فرشتگان موکل بر دوزخ نسبتبه آنچه خداوند به آنان فرمان میدهد، نافرمانی نمیکنند؛ بلکه آنچه را به آنان امر شده است، انجام میدهند. اگر ملائکه عذاب چنین ویژگیای داشته باشند، فرشتگان مراتب بالاتر بهطریق اولیٰ چنین خواهند بود.
ـ آیهای بیان میکند که فرشتگان نسبتبه پروردگارشان خوف دارند و آنچه را به آنان امر شده باشد، انجام میدهند. این آیه هم امر و هم نهی را شامل میشود؛ چون نهی نیز عبارت دیگری از امر به ترک یک کار است.
ـ آیاتی از سوره انبیاء نیز بیان میکند که فرشتگان بندگان اکرامشده خداوند هستند که در مقام سخن بر خداوند پیشی نمیگیرند و امر خداوند را انجام میدهند.
ـ در آیهای آمده است که فرشتگان از تسبیح باز نمیایستند و این نشان میدهد که در هیچ زمانی گناه نمیکنند.
همچنین فرشتگان نسبتبه نافرمانی بشر اظهار ناراحتی کردند که این خود نشان میدهد آنها به گناه حساس هستند، وگرنه طعنه آنان به انسان امر درستی نبوده است.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست