پروتکل های یهود
سه شنبه 7 آبان 1392 7:10 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
متن پروتکل های یهود (1) - ادامه
بر اساس چاپ هشتاد و یکم انگلیسی (1985)
آزادی سیاسی ایده ای بیش نیست و واقعیت خارجی ندارد، اما هر یک از ما باید بداند که چگونه در موقع لزوم از این طعمه برای جذب گروه ها و توده ها به سوی حزب خود و نابود کردن حزب مخالف که حکومت و قدرت را در اختیار دارد استفاده کند. |
![]() |
پروتکل دوم
هدفی که ما در پی آن هستیم حکم می کند که در پی جنگ ها هیچ گونه تغییرات مرزی و توسعه طلبی جغرافیایی رخ ندهد. این موضوع باید حتی الامکان رعایت شود؛ زیرا در این صورت جنگ به رقابت اقتصادی تبدیل خواهد شد و این جاست که ملت ها به واسطه ی کمک های مالیی که به آنها تقدیم می کنیم چاره ای نخواهند داشت جز این که به نیروی غلبه دهی - غلبه دهی گروهی بر گروه دیگر - تفوق ما و نفوذ قدرت برتر پنهان پی ببرند. این وضع، خود به خود، هر دو گروه (طرفین جنگ) را در اختیار عمال بین المللی ما می گذارد؛ عمالی که میلیون ها چشم همیشه بیدار در اختیار خود دارند و میدان برای فعالیت بی قید و بند آنها کاملاً باز است. در این هنگام حقوق عمومی بین المللی ما توان از بین بردن حقوق خاص ملی را - منظور از حق، معنای متداول و معمول این کلمه است - پیدا می کند و در نتیجه، این امکان برایمان فراهم می شود که با این حقوق، بر ملت ها حکومت کنیم، درست همان طور که دولت ها در داخل مرزهایشان با قانون مدنی بر رعایای خویش حکم می رانند.
اشخاصی که از بین ملت با دقت انتخاب می کنیم، و چون این انتخاب دقیق و حساب شده است آمادگی کامل آنها برای خدمت داوطلبانه به ما را تضمین می کند، از تیپ شخصیت های ورزیده ی سیاسی نخواهند بود، تا این که به آسانی بتوانیم آنها را در مشت خود نگه داریم و از آنان به مثابه ی عقاب شکاری استفاده کنیم. این اشخاص زیر نظر افراد دانشمند و نابغه و متخصص و با تجربه ی ما، به عنوان مشاور پشت پرده، کار خواهند کرد. این اشخاص برگزیده ی ما (مشاوران مخفی) از همان کودکی به گونه ای تربیت و برای اداره ی امور جهان کاملاً آماده شده اند و - چنان که می دانید - سال ها اطلاعات مورد نیاز خود را از روشهای سیاسی ما و درس ها و تجارب تاریخ و مشاهده ی روند حوادث که پیاپی اتفاق می افتد، تغذیه کرده اند. اما گوییم به هیچ وجه قادر نیستند از مطالعات مستمر تاریخ بهره ای ببرند و حکمتی بیاموزند؛ بلکه فقط طریقه های نظری یکنواخت را پی می گیرند، بدون آن که در نتایج احتمالی حوادث تعمق و اندیشه کنند. با چنین وضعی دیگر نیازی نیست که به گوییم کمترین بها و اهمیتی بدهیم. پس، بگذارید به حال خود باشند تا لحظه ی ربودنشان فرا رسد، یا با آرزوهای خود زندگی کنند و در عالم خیال برنامه بریزند و یا با خاطرات شیرین گذشته خود سرگرم شوند. اینها همه باید به عنوان نقش اصلی آنها باقی بماند. ما موفق شده ایم به گوییم بقبولانیم که اطلاعات نظری و تئوریک آنها محصول ناب علم است. تا زمانی که این هدف ماست، باید از طریق مطبوعات خود اعتقاد به درستی نظریات و آرایشان را در آنها تحکیم بخشیم. دانشمندان آنها به دانشی که دارند مغرور می شوند و بدون آن که سعی کنند برای اثبات درستی آن تجربیات و دانشها از محک منطق کمک بگیرند، نظریه های خود را به مرحله ی اجرا در می آورند. در حالی که آنچه به نظر آنها دانش و شناخت است در واقع چیزی نیست جز آنچه که عمال متخصص ما با استادی و مهارت برای آنها نوشته اند و این نوشته ها، همه، برای آن فراهم آمده است که اندیشه های آنان در جهتی که ما می خواهیم از آنها پرتو گیرند.
مبادا، حتی برای یک لحظه هم، فکر کنید که این سخنان من پوچ و بی اساس است. در اقداماتی که ما برای پیشبرد نظریات داروین، مارکس و نیچه انجام دادیم، فکر کنید. تأثیر مهم رهنمودهای ما در فریفتن و به اشتباه انداختن اذهان گوییم در این زمینه دست کم برای خود ما یهودی ها باید روشن باشد.
برای آن که در فعالیت های سیاسی و کارهای اداری خود مرتکب اشتباه نشویم و پایمان نلغزد و به سر در نیاییم، باید طرز فکر، اخلاق، تمایلات و گرایش های ملتها را مد نظر قرار دهیم و آنها را جدی بگیریم.
پیروزی و موفقیت روش ما، که اجزای آن در همه جا پراکنده شده و هر ناحیه ای بهره ای از آن را داراست، بستگی به مزاج و روحیه ی ملت هایی دارد که بر سر راه ما قرار می گیرند و ما با آنها تماس داریم. این پیروزی به دست نخواهد آمد مگر آن که ما روش خود را، براساس قوانین و تجربیاتی که از گذشته ی خویش به دست آورده ایم و با توجه به وضع موجود، پیاده کنیم.
باید توجه داشت که امروزه دولت ها ابزار بسیار مهمی در اختیار دارند که در آفریدن حرکت های فکری و جریانهای ذهنی به کار گرفته می شود. این ابزار همان مطبوعات است. کار مطبوعات، که در قبضه ی ما هستند، این است که نیازهای ضروری و حیاتی ملت را مطرح کنند، شکایت و درد دلهای مردم را پخش نمایند و با آفریدن عوامل نارضایی و خشم به آن دامن بزنند. چرا که مطبوعات تجسم و مظهر پیروز شدن آزادی عقیده و بیان هستند. اما حکومتهای گوییم نفهمیدند که چگونه از این ابزار استفاده کنند لذا این قدرت به دست ما افتاد و ما از طریق مطبوعات به آن قدرت حرکت آفریدن و مؤثر رسیدیم، و خود، همچنان پشت پرده باقی ماندیم. دست ما پر از طلاست و می دانیم که این طلا را در مقابل دریاهایی از خون و عرقهای ریخته شده به دست آورده ایم. آری، آنچه کشتیم درویدیم. مهم نیست که ملت ما چقدر قربانی داده است؛ زیرا هر قربانی ما در پیشگاه خداوند با هزار قربانی گوییم برابری می کند.
منبع: نویهض، عجاج، پروتکل های دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم (1387).