درس دوم : حُسْن خُلق
جمعه 3 آبان 1392 9:53 AM
حسن خلق دو معنا دارد:
معناى عام و معناى خاص. «1» حسن خلق به معناى عام عبارت است از عموم خصلتهاى پسنديدهاى كه لازم است انسان روح خود را به آنها بيارايد.
حُسن خلق به معناى خاص عبارت است از خوشرويى، خوشرفتارى، حسن معاشرت و برخورد پسنديده با ديگران. امام صادق عليه السلام در بيان حسن خلق به معناى خاص فرمود:
«تُلَيِّنُ جانِبَكَ وَ تُطَيِّبُ كَلامَكَ وَ تَلْقى اخاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ» «2» حُسن خلق آن است كه برخوردت را نرم كنى و سخنت را پاكيزه سازى و برادرت را با خوشرويى ديدار نمايى.
در كتابهاى اخلاق و روايات اسلامى هر جا سخن از حسن خلق است، اغلب مراد، همين معناى دوّم است.
جايگاه حسن خلق در اسلام دين مقدّس اسلام، همواره پيروان خود را به نرمخويى و ملايمت در رفتار با ديگران دعوت مىكند و آنان را از درشتى و تندخويى بازمىدارد.
قرآن كريم در ستايش پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد:
«إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ» «1» بدرستى كه تو به اخلاق پسنديده و بزرگى آراسته شدهاى.
حُسن خلق و گشادهرويى از بارزترين صفاتى است كه در معاشرتهاى اجتماعى باعث نفوذ محبّت شده و در تأثير سخن اثرى شگفتانگيز دارد. به همين جهت خداى مهربان، پيامبران و سفيران خود را انسانهايى عطوف و نرمخو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر گذارند و آنان را به سوى خود جذب نمايند. اين مردان بزرگ براى تحقّقبخشيدن به اهداف الهى خود، با برخوردارى از حُسن خُلق و شرح صدر، چنان با ملايمت و گشادهرويى با مردم روبهرو مىشدند كه نهتنها هر انسان حقيقتجويى را به آسانى شيفته خود مىساختند و او را از زلال هدايت سيراب مىكردند، بلكه گاهى دشمنان را نيز شرمنده و منقلب مىنمودند.
مصداق كامل اين فضيلت، وجود مقدّس رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله است. قرآن كريم، اين مزيّت گرانبهاى اخلاقى را عنايتى بزرگ از سوى ذات مقدس خداوند دانسته، مىفرمايد:
«فَبما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظّاً غَليظَ الْقَلْبِ لَا نْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» «1» در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرمخو شدهاى و اگر خشن و سنگدل بودى، از گردت پراكنده مىشدند.
بسيار اتّفاق مىافتاد كه افرادى با قصد دشمنى و به عنوان اهانت و اذيّت به حضور ايشان مىرفتند، ولى در مراجعت مشاهده مىشد كه نهتنها اهانت نكردهاند، بلكه با كمال صميميّت اسلام را پذيرفته و پس از آن رسول اكرم صلى الله عليه و آله محبوبترين فرد در نزد آنان به شمار مىرفت.
ارزشى كه اسلام براى انسان خوشرفتار قائل است، تنها به مؤمنان محدود نمىشود، بلكه غير آنان نيز اگر اين فضيلت را دارا باشند، از مزاياى ارزشى آن بهرهمند مىشوند. در تاريخ چنين آمده است:
على عليه السلام از سوى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مأمور شد تا با سه نفر كه براى كشتن ايشان همپيمان شده بودند، پيكار كند. آن حضرت، يكى از سه نفر را كشت و دو نفر ديگر را اسير كرد و خدمت پيامبرخدا صلى الله عليه و آله آورد.
پيامبر صلى الله عليه و آله، اسلام را بر آن دو عرضه كرد و چون نپذيرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئهگرى صادر فرمود. در اين هنگام جبرئيل بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شد و عرض كرد: خداى متعال مىفرمايد، يكى از اين دو نفر را كه مردى خوشخلق و سخاوتمند است، عفو كن. پيامبر نيز از قتل او صرفنظر كرد، وقتى علّت عفو را به فرد مزبور اعلام كردند و دانست كه به خاطر داشتن اين دو صفت نيكو مورد عفو الهى واقع شده، شهادتين را گفت و اسلام آورد. رسول خدا صلى الله عليه و آله دربارهاش فرمود:
«او از كسانى است كه خوشخويى و سخاوتش او را به سمت بهشت كشانيد.» «1» حدود حُسن خُلق بايد ديد كه آيا حُسن خلق داراى ارزش ذاتى است، چه در برخورد با مؤمن باشد و چه در برخورد با كافر؟ يا فقط با مؤمنان بايد خوشرفتار بود؟
آنچه از جمعبندى آيات و روايات و سيره معصومين عليه السلام به دست مىآيد، اين است كه حُسن خلق از نظر آيين مقدّس اسلام ارزش ذاتى دارد، چه در برخورد با مؤمن و چه در برخورد با كافر. اكنون براى روشنشدن حدود حسن خلق موضوع را از چند جهت بررسى مىكنيم:
الف- حسن خلق مؤمنان با يكديگر بديهى است كه خوشرفتا آداب معاشرت 30 ب - آثار اخروى ص : 30 رى مؤمنان با يكديگر، يكى از ارزشهاى والاى اخلاقى به حساب مىآيد. قرآن كريم، ياران رسول اكرم صلى الله عليه و آله را به اين صفت ستوده، مىفرمايد:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ ...» «2» محمد صلى الله عليه و آله رسول خدا و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند.
ب- با كافران و مجرمان چگونه برخورد كنيم؟
در برخورد با اين گروه نيز نرمخويى و حُسن خلق پسنديده است. ولى تا زمانى كه ملايمت در آنان اثرى سازنده داشته و در هدايت و نجات آنان مؤثّر باشد و نرمى گفتار و رفتار ما سبب شود از عقيده باطل يا عمل ناپسند خود دست بردارند و اصلاح شوند. اگر اين نتيجه حاصل نمىشود، حدّاقل موجب تقويت و جرأتيافتن آنان بر مخالفت با دين و آزار و اذيّت مسلمانان نگردد، و زشتى انحرافشان را كمرنگ نسازد و گناه و لغزش آنان كوچك شمرده نشود. خداى متعال، هنگام اعزام حضرت موسى و برادرش هارون به سوى فرعون به آنان دستور مىدهد:
«إِذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى، فَقوُلا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى» «1» به سوى فرعون برويد كه سركشى كرده است. با او به آرامى و نرمى سخن بگوييد، باشد كه پند گيرد يا بترسد.
روزى مردى يهودى كه چند دينار از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله طلب داشت، تقاضاى پرداخت طلب خود را كرد. آن حضرت فرمود: فعلًا ندارم.
مرد يهودى گفت: از شما جدا نمىشوم تا بپردازيد.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من هم در اينجا با تو مىنشينم.
آن قدر نشست كه حضرت نماز ظهر، عصر، مغرب، عشا و نماز صبح روز بعد را همان جا خواند. اصحاب خواستند يهودى را بيازارند، ولى حضرت آنها را از چنين كارى بازداشت. عرض كردند: «يك يهودى شما را بازداشت كند؟!» حضرت فرمود: «خداوند مرا مبعوث نكرده تا به مردم ستم كنم!» پيامبر، يهودى و تعدادى از مسلمانان تا نيمروز در آن مكان نشستند. در اين هنگام يهودى گفت: «گواهى مىدهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست و تو فرستاده خدا هستى.» سپس عرض كرد: «به خدا سوگند از اين كارى كه نسبت به شما روا داشتم، قصد جسارت نداشتم، بلكه خواستم بدانم اوصاف شما با آنچه در تورات به ما وعده دادهاند، تطبيق مىكند يا خير؟ چون در آنجا خواندهام كه پيغمبر خاتم در مكّه متولّد مىشود و به يثرب هجرت مىكند، درشتخو و بداخلاق نيست، با صداى بلند سخن نمىگويد، ناسزاگو و بدزبان نيست. اينك همه ثروتم را در اختيارتان مىگذارم تا در راه خدا به مصرف برسانيد.» «1» ج- خوش خلقى و پرهيز از چاپلوسى بدبختانه بعضى به دليل عدم شناخت و آگاهى لازم، حسن خلق و رفتار نيكو را با تملّق و چاپلوسى اشتباه مىگيرند و بهناحقّ به مدح و ستايش صاحبان زور و زر مىپردازند و در برابر آنان كرنش و كوچكى مىكنند و شخصيّت و ارزش والاى انسانى خود را لگدكوب مىسازند و با كمال وقاحت نام اين رفتار ناشايست را حسن خلق و رفق و مدارا با مردم مىگذارند. نشانه چنين كسانى آن است كه وقتى به افراد عادى و تهىدست مىرسند، گشادهرويى و نرمخويى را فراموش مىكنند و چهرهاى عبوس و خشن به خود مىگيرند. اين صفت ناپسند نهتنها يك ارزش نيست، بلكه گناهى بزرگ است كه موجب خشم خداوند مىشود. رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:
«اذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرْشُ وَ غَضِبَ الرَّبُّ» «1» هرگاه شخص فاجرى ستايش شود، عرش الهى مىلرزد و خداوند خشمگين مىشود.
پس ضرور است كه در برخوردهاى اجتماعى خود، رفتار پسنديده را با چاپلوسى اشتباه نگيريم و افراد متخلّقى را كه گاه در صدند با چرب زبانى و چاپلوسى، حق و باطل را بر ما مشتبه كنند، طرد كرده و خود را از نيرنگ آنان ايمن سازيم.
د- خوش خلقى و مزاح يكى ديگر از موضوعات مرتبط با حُسن خلق، بحث مزاح است. بايد دانست كه مزاح و شوخى در حدّى كه موجب زدودن غم و اندوه و شاد كردن مؤمن باشد و به گناه و افراط و جسارت و سخنان زشت و دور از ادب كشيده نشود، عملى پسنديده است. آنچه در اين باره از پيشوايان دين به ما رسيده، در همين محدوده است. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
«انّى لِامْزَحُ وَ لا اقُولُ الَّا حَقّاً» «2» من شوخى مىكنم، ولى جز سخن حق نمىگويم.
شخصى به نام يونس شيبانى مىگويد: حضرت صادق عليه السلام از من پرسيد: مزاح شما با يكديگر چگونه است؟ عرض كردم: بسيار اندك! حضرت فرمود: «اين گونه نباشيد، چرا كه مزاحكردن از حسن خلق است و تو مىتوانى به وسيله آن برادر دينىات را شادمان كنى. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نيز با افراد شوخى مىكرد و منظورش شادكردن دل آنان بود.» «1» ه- حسن خلق آرى! بىتفاوتى نه از نظر اسلام، حسن خلق هرگز به اين معنا نيست كه اگر با منكرى روبه رو شديم، دربرابر آن سكوت كرده، لبخند بزنيم، يا در برابر اعمال زشت ديگران واكنش منفى نشان ندهيم، زيرا برخورد منفى و توأم با تندى و خشونت، زمانى مذموم و ناپسند است كه پاى بىاعتنايى به دين و ارزشهاى والاى آن در ميان نباشد و گرنه رنجيدن نزديكترين افراد به انسان نيز اگر به دليل حفظ ارزشها و پاىبندى به آن باشد، نهتنها زشت نيست، بلكه در رديف مهمترين وظايف شرعى و از مراتب نهى از منكر است.
على عليه السلام در اين باره فرمود:
«أَمَرَنا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ أَنْ نَلْقى أَهْلَ الْمَعاصى بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ» «2» پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به ما دستور داده است كه با معصيتكاران با چهرهاى خشن روبهرو شويم.
آثار و فوايد حسن خلق حسن خلق داراى آثار و فوايد فراوانى است. با بهرهگيرى از فرمودههاى پيشوايان بزرگوار اسلام به شمّهاى از آنها اشاره مىكنيم:
الف- آثار دنيوى 1- پيوندهاى دوستى را محكم و پايدار مىكند. پيامبر گرامى اسلام فرمود:
«حُسْنُ الْخُلْقِ يُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ» «1» خوشخويى دوستى را پايدار مىكند.
2- موجب آبادى سرزمينها و طول عمرمىگردد. امامصادق عليه السلام دراينباره فرمود:
«إِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ يَعْمُرانِ الدِّيارَ وَ يَزيدانِ فِى الْأَعْمارِ» «2» نيكوكارى و خوشخلقى، سرزمينها را آباد مىكند و بر عمرها مىافزايد.
3- روزى را زياد مىكند. على عليه السلام فرمود:
«فى سِعَةِ الْأَخْلاقِ كُنُوزُ الْأَرْزاقِ» «3» گنجينههاى روزى در نرمخويى و گشادهرويى است.
4- موقعيّت اجتماعى انسان را بهبود مىبخشد. همان بزرگوار مىفرمايد:
«كَمْ مِنْ وَضيعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ» «4» چه بسيار فرد بىمقدارى كه خوشرويىاش او را برترى بخشيده است.
5- مشكلات و ناهموارىهاى زندگى را آسان و هموار مىسازد.
همان امام فرمود:
«مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ» «1» هر كس خلقش نيكو شد، راههاى زندگى برايش هموار مىگردد.
ب- آثار اخروى 1- موجب نيل به درجات عالى مىشود. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
«انَّ الْعَبْدَ لَيَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظيمَ دَرجاتِ الْأخِرَةِ وَ أَشْرَفَ الْمَنازِلَ وَ إِنَّهُ ضَعيفُ الْعِبادَةِ» «2» بنده، در سايه خوشخلقى خود به درجات بزرگ و مقامات والايى در آخرت مىرسد، با آن كه عبادتش ضعيف است.
2- حساب را آسان مىكند. امام على عليه السلام فرمود:
«حَسِّنْ خُلْقَكَ يُخَفِّفِ اللَّهُ حِسابَكَ» «3» اخلاقت را نيكو كن تا خداوند آداب معاشرت 39 د - حرمت آبرو ص : 38 حسابت را آسان كند.
3- آمرزش گناهان، امام صادق عليه السلام فرمود:
«انَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ يُميثُ الْخَطيئَةَ كَما تُميثُ الشَّمْسُ الْجَليدَ» «4» اخلاق نيكو لغزشها را ذوب مىكند. همان گونه كه آفتاب يخ را.
4- ورود به بهشت، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
«اكْثَرُ ما تَلِجُ بِهِ امَّتِىَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ» «1» بيشترين امتيازى كه امّت من به سبب داشتن آن به بهشت مىروند، تقواى الهى و حُسن خلق است.
خلاصه
حسن خلق به معناى عام عبارت است از: عموم خصلتهاى پسنديده و به معناى خاصّ عبارت است از خوشرويى و خوشرفتارى با ديگران در متون اسلامى به طور غالب، منظور از حسن خلق، معناى دوّم است.
دين مقدّس اسلام براى حسن خلق ارزش فراوان قائل شده و پيروان خود را به كسب اين ويژگى، دعوت كرده است. همه پيامبران الهى بهويژه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله انسانهايى خوشاخلاق و نرمخو بودهاند. اين صفت در پيشبرد اهداف آنان تأثير بهسزايى داشته و موجب جذب و گرايش بيشتر مردم به سمت آنان شده است.
اسلام براى حسن خلق به طور مستقلّارزش قائل است، هر چند شخص خوشاخلاق مؤمن نباشد، از نظر اسلام مورد احترام است، مؤمنان بايستى نسبت به هم خوشرفتار باشند. در برخورد با كافران و مجرمان نيز اصل بر خوشرفتارى است، مگر آن كه خوشرفتارى با آنان مفسدهاى در پىداشته باشد.
تملّق و چاپلوسى از حسن خلق جداست. شخص متملّق فقط در برابر مافوق خود كرنش مىكند، در حالى كه انسان خوشاخلاق با همگان رفتارى پسنديده دارد.
شوخى و مزاح اگر از چارچوب ادب و شرع و اعتدال تجاوز نكند، از حسن خلق است.
حسن خلق به معناى بىتفاوتى در برابر منكرات و زشتىها نيست، چنان كه واكنش منفى در اين گونه موارد نيز به معناى سوء خلق نمىباشد.
بعضى از آثار دنيوى و اخروى حسن خلق عبارت است از: استحكام پيوند دوستىها، آبادى سرزمينها، ازدياد روزى، نيل به درجات عالى، آسانى حساب، آمرزش گناهان و ورود به بهشت.