شکل ظاهری فیلمنامه
وقتی درباره ظاهر یک فیلمنامه سخن به میان می آید؛ ما به شکل و شمایل ظاهری آن اشاره می کنیم؛ این که صفحات آن چگونه طراحی شده باشند و ترتیب و ترکیب مطالب در هر صفحه، به چه صورت، دیده شود.
اما این موضوع چقدر دارای اهمیت است؟ و بهترین شکل و ظاهر برای فیلمنامه چیست؟ ما در این مقاله، به این دو موضوع خواهیم پرداخت و تلاش خواهیم کرد که ذهنیت درست و روشنی در باره این مسائل به شما بدهیم.
چرا شکل ظاهری فیلمنامه مهم است؟
همان طور که در بحث ویرایش فیلمنامه گفتیم؛ ظاهر و شکل و شمایل ظاهری یک فیلمنامه، می تواند در سرنوشت و میزان تأثیرگذاری آن برای فروش و اقبال از آن، اثر بگذارد. اگر ظاهر فیملنامه شما، چنگی به دل نزند؛ و یا جذاب نباشد؛ و یا مغشوش و آشفته به نظر برسد؛ و یا ویراسته نباشد؛ و از غلط های املایی و انشایی آکنده باشد؛ شما چطور امیدوار خواهید بود که کسی آن را به درستی بخواند؛ و متوجه منظور شما شود؛ و به آن اهمیت بدهد؛ و تازه دنبال خرید حقوق آن هم باشد؟
اما بگذارید برویم سر جنبه های متنوعی که یک فیلمنامه به خودش می تواند بگیرد. به این شکل با دقت نگاه کنید:
این تصویر یک صفحه از یک فیلمنامه است. شما در این صفحه، اطلاعاتی در باره صحنه هایی که قرار است بعدا فیلمبرداری شود؛ می بینید. شرح صحنه و اطلاعاتی در مورد صحنه و برخی جزئیات دیگر هم در آن ذکر شده است. بگذارید این اطلاعات را یک به یک مرور کنیم.
سطر راهنمای صحنه: در ابتدای توضیحات مربوط به هر صحنه، شما یک سطر راهنما می بینید. این سطر، شامل چند نکته است که باید بدانید هر کدام چه کاربردی دارند.
شماره صحنه یا سکانس: این شماره، ترتیب صحنه های فیلم را نشان می دهد و از آن رو اهمیت دارد که بعداً در هنگام برنامه ریزی برای ضبط یا فیلمبرداری از صحنه ها، از این شماره، برای درج روی کلاکت استفاده می کنند؛ تا بعداً در هنگام تدوین، راش های هر صحنه با مشخصات مکانی خاص خودش در اختیار تدوینگر قرار گیرد و او، بدون سرگشتگی و سرگردانی، بداند که هر پلان و هر صحنه، باید در کجای فیلم قرار گیرد. بنابراین شماره ای که شما در فیلمنامه و در ابتدای سطر راهنمای هر صحنه می آورید؛ در تمامی مراحل بعدی تولید نیز با همین ویژگی مورد استفاده عوامل تولید خواهد بود و هیچ گاه تغییر نخواهد کرد.
مکان صحنه: ما در سطر راهنما، به خواننده می گوییم که مکانِ صحنه کجا است. مکان صحنه، جایی است که منطق داستان ایجاب می کند این اتفاق در آن بیفتد. یعنی اگر به عنوان مثال، این صحنه در منزل مهندس کریمی اتفاق می افتد؛ در سطر راهنما،اسم منزل او برده می شود. اما نکته این جاست که اگر این منزل دارای بخش های مختلفی باشد و این صحنه در یکی از این بخش ها رخ دهد؛ در این صورت، به دنبال نام مکان اصلی، نام مکان فرعی نیز را نیز می آوریم. به عنوان مثال، اگر در منزل مهندس کریمی، آشپزخانه آن مورد نظر ماست؛ در سطر راهنمای صحنه، می نویسیم:
منزل مهندس کریمی. آشپزخانه.
اما در مورد مکان صحنه در فیلمنامه، نکات بیشتری هم هست که باید بدان ها هم توجه کرد.
مکان در سینما، به دو گونه مختلف جلو ه گر می شود. پلاتو و لوکیشن.
گاهی تهیه کننده ها فضای بسته و قابل کنترلی مثل یک مکان سقف دار و محدود،مانند یک سوله را در اختیار دارند؛ که این امکان را در اختیارشان می گذارد با کمک دکوراتور، صحنه های مختلف را در آن بسازند و آن را به هر شکلی که نیاز دارند؛ در بیاورند.به این فضای کنترل شده و در دسترس، پلاتو گفته می شود. در پلاتو می توان هر صحنه ای را با هر ابعادی – بسته به ابعاد ساختمان – ساخت و در اختیار کارگردان گذاشت. در پلاتو حتی می شود باد و باران و طوفان و امواج دریا و حتی کشتی و جزیره را هم ساخت و در هر زمان ازشب و روز از آن برای فیلمبرداری استفاده کرد. اما تولید دکور و نصب و جابجایی آن، هزینه بر است و بنابراین باید بر اساس برنامه ریزی دقیقی کار تولید را پیش برد.
اما گاهی گروه تولید برای ضبط و فیلمبرداری هر صحنه، آن را در مکان های آماده و از پیش ساخته شده،در خانه ها و گاه شهرها و روستاهای گوناگون می یابندو متناسب با نیازشان، و مقتضیات صحنه ی مورد نظریکه در فیلمنامه نوشته شده؛در آن تغییراتی می دهند و از آن استفاده می کنند. به این مکان ها، لوکیشن گفته می شود. اما یافتن و اجاره کردن لوکیشن هم، هزینه بر است و از آن گذشته، باید به هزینه های جابجایی گروه فیلمبرداری و تجهیزات و وسایل آنان هم اشاره کرد. بنابراین باز هم برای استفاده از لوکیشن، باید برنامه ریزی دقیق و روشن و منسجمی داشته باشند.
حالا بیایید به بحث خودمان در فیلمنامه نویسی برگردیم. آن چه که شما به عنوان نام مکان، در سطر راهنمای صحنه قید می کنید؛ برای گروه تولید بسیار تعیین کننده است. به این معنی که چه در هنگام برآوردِ هزینه ها، و چه بعد از آن در هنگام اجرای صحنه و یا ضبط و فیلمبرداری از آن، تصمیم گیرندگان به این موضوع توجه می کنند که آیا این صحنه، بنا است در یک دکور ضبط شود؛ یا در لوکیشنی که باید متناسب با آن پیدا کنند. در هر دو صورت، همه صحنه هایی که مربوط به یک مکان مشخص است؛ معمولا به دنبالِ هم، و پیوسته ضبط می شوند و زمانی از یک مکان به مکان بعد می روند؛ که کارشان برای تمامی صحنه های فیلم، در آن مکانِ مشخص، تمام شده تلقی شود.
به عنوان مثال،ممکن است صحنه های مربوط به منزل مهندس کریمی در ابتدا و اواسط و انتهای فیلمنامه، درج شده باشد؛ با این حال، تمامی این صحنه ها را، بدون توجه به جایگاه آن در طول فیلم، به طور پیوسته و مداوم ضبط می کنند.حتی در منزل مهندس کریمی هم، تمامی صحنه های مربوط به آشپزخانه حتی المقدور به دنبال هم ضبط می شوند؛ تا دیگر پس از اثاث کشی از یک مکان، ناچار به بازگشت به مکان قبلی نشوند. این تصمیم برای صرفه جویی در وقت و انرژي و هزینه های تولید گرفته می شود.
پس از پایان تولید و در هنگام تدوین، هر صحنه، در مکان خاص خود قرار خواهد گرفت و داستان روال منطقی و درست خود را پیدا خواهد کرد. اما تمامی این برنامه ریزی ها بر اساس مختصاتی که شما در فیلمنامه برای مکان ها ذکر می کنید؛ تعیین می شود. یعنی هر بار که شما به مکان خاصی در فیلمنامه اشاره می کنید؛ آن مکان برای تمامی مراحل تولید تا زمان تدوین و آماده سازی فیلم، همیشه به عنوان مکان قطعی و تعیین شده در داستان، مورد نظر سازندگان فیلم خواهد بود.
بنابراین می بینید که نام مکان صحنه، می تواند از بسیاری جهات برای دست اندرکاران تولید فیلم، مهم و اساسی تلقی شود.
از همه این ها گذشته، حتی در سفارش دادن فیلمنامه و قبل از نگاشته شدن آن نیز، تهیه کننده برخی از ویژگی های مورد نظرِخود رابه نویسنده اعلام می کند؛ تا او در کارش بدان توجه کند. به عنوان مثال، یکی از خصوصیاتی که یک فیلم کم هزینه مثل یک تله فیلم تلویزیونی دارد، این است که تعداد لوکیشن ها کم و انگشت شمار هستند. این موضوع به دلیل پایین بودن بودجه تولید فیلم است. بنابراین از فیلمنامه نویس خواسته می شود که داستان را جوری بنا کند که نیاز به جابجایی چندان در طول مدت تولید نباشد و بتوان به سرعت، کار را جمع کرد. مثلاً داستان، در یک خانه و یا ساختمان و بین همسایگان آن رخ بدهد و یا حداکثر با یکی دو مکان دیگر مثل یک اداره و چند خیابان و پارک، سر و ته قضیه جمع شود.
و یا بالعکس، برای ساخت یک فیلم پیچیده و اکشن و تجاری برای سینماها، نیاز به فیلمنامه ای با لوکیشن ها و صحنه های فراوان و متنوع هست. بنابراین وقتی به نویسنده ای سفارش فیلمنامه می دهند؛ از او می خواهند این موضوع را در نظر بگیرد.
بنابراین می بینید که هر اقدامی برای تولید فیلم، از بررسی آماری مکان های فیلمنامه به منظور برآورد هزینه ها گرفته؛ تا تصمیم گیری و برنامه ریزی برای تولید، همه و همه بر اساس همین اسم مکان هایی خواهد بود که شما در سطر راهنمای هر صحنه می آورید.
این همه در باره موضوع مکان صحنه، صرفاً برای توضیح این نکته بود که شما کاربرد «اسم مکان» را در «سطر راهنمای صحنه» متوجه شوید. اما در باره اهمیت «مکان» و جایگاه و ارزش های هنری و تصویری ویژه آن در فیلمنامه، بعدها در مقاله دیگری به طور مفصل گفتگو خواهیم کرد.
زمان صحنه: زمانیکه در سطر راهنمای فیلمنامه قید می شود؛ می تواند به دو چیز متفاوت اشاره کند. یکی زمانی که باید در هنگام فیلمبرداری در نظر گرفت؛ و دیگری زمانی که در منطق داستان، نسبت به ماجراهای قبل و بعد یک واقعه رخ می دهد.
به عنوان مثال، وقتی در سطر راهنما به این کلمات برمی خورید: روز، شب، هنگام غروب، زمان برآمدن آفتاب، نیمه شب، تاریک روشن هوا و یا شاید مواردی از این دست، فیلمنامه مشخصاً به زمانی اشاره می کند که هنگام فیلمبرداری باید به آن توجه کرد. یعنی اگر روز باشد؛ نور روز را باید در نظر گرفت و اگر اشاره به شب شود؛ یعنی نورپردازی شبانه است. و یا این که زمانی که باید این صحنه فیلمبرداری شود؛ در چنین زمان خاصی است و اگر مقدور نباشد؛ باید با ترفندهای نورپردازی، این طور القا شود که زمان چنین هنگامی است. مثل نوری که هنگام غروب خورشید روی صورت آدم ها و اشیاء می تابد.
اما گاهی در سطر راهنما، شما به کلمات دیگری برمی خورید که ربطی به هنگام فیلمبرداری ندارند و به زمانی که در منطق داستان جاری است؛ اشاره می کنند. مثلاً این کلمات را در نظر بگیرید: کمی بعد، در همین زمان، مدتی بعد، ماه ها بعد، یک سال بعد، سال ها پیش از این، زمان گذشته و کلماتی هم چون این. این واژه ها ربطی به زمان فیلمبرداری ندارند؛ بلکه دارند به منطق زمانی داستان اشاره می کنند. این واژه ها به ما می فهمانند که این صحنه در مسیر داستان، در چه زمانی نسبت به صحنه های قبل و بعد آن، رخ داده است و زمان منطقی در این بخش از داستان چیست.
مثلاً وقتی در سطر راهنما ذکر می کنید: «در همین زمان»؛ معنی اش این است که رویدادهای این صحنه به موازات صحنه پیشین رخ می دهند. بنابراین اگر در صحنه قبلی شما نوشته بودید: «روز»؛ زمان این صحنه هم روز خواهد بود و بالعکس. و یا وقتی در سطر راهنما می نویسید: «کمی بعد»؛ معنی اش این می شود که زمان رخ دادن این صحنه، از نظر منطق داستانی، نسبت به صحنه پیشین، چندان دور نیست و تنها اندک زمانی بعد، شاید در حد چند دقیقه، صحنه بعدی رخ می دهد. این موضوع اگرچه در روند ضبط صحنه ها، تأثیری ندارد و هر صحنه در زمان مقتضی خودش ضبط می شود؛ اما از نظر درک و فهم داستان فیلمنامه، به خواننده (هر کس که باشد) کمک می کند تا موضوع را بهتر بفهمد.
اما این قبیل واژه ها چقدر در کار تولید اهمیت پیدا می کنند؟ این پرسش مهمی است که باید به آن توجه کرد.
همان طور که گفتیم؛ زمان قید شده در فیلمنامه، برای تنظیم نور صحنه و یا برنامه ریزی برای تولید، امری بسیار مهم و حیاتی است و همه عوامل تولید به این زمان درج شده در سطر عنوان، توجه دارند.
اما به جز موضوع فیلمبرداری، یک نکته دیگر هم هست که باید بدان اشاره کنیم و آن ملزومات مورد نیاز برای طراحی دکور و لباس ها و گریم و نیز منطق رفتاری بازیگران صحنه است.
اگر به عنوان مثال در فیلمنامه زمان «پانزده سال قبل» قید شده باشد؛ معنی آن این است که بازیگرانی که در زمان حال داستان، در صحنه های قبل دیده شده اند؛ باید در این صحنه، پانزده سال جوان تر به نظر برسند. طراحی لباس ها و دکور صحنه نیز نسبت به شرایط وقوع داستان، تغییراتی خواهد کرد. از همه این ها گذشته، بازیگران می دانند که در این صحنه، باید چنان رفتار کنند و دیالوگ ها را چنان ادا نمایند؛ که گویی در زمان پانزده سال پیش دارند زندگی می کنند. پس می بینید که زمانِ قید شده در فیلمنامه، چقدر می تواند در روند تولید، مهم و تأثیرگذار باشد.
در باره اهمیت زمان و کاربردهای ویژه آن در فیلمنامه نویسی، در آینده، باز هم به تفصیل با هم سخن خواهیم گفت.
داخلی یا خارجی بودن صحنه: یکی دیگر از مختصاتی که در سطر راهنمای صحنه قید می شود؛ اشاره به داخلی یا خارجی بودن صحنه است. معنی سرراست و مشخص این کلمات، در سطر راهنمای صحنه این است که این صحنه مشخص، آیا به صورت داخلی ضبط می شوند یا خارجی. اما منظور از داخلی و خارجی بودن یک صحنه چیست؟
صحنه های داخلی، به همه صحنه هایی گفته می شود که در داخل یک فضای بسته مثل پلاتو و استودیو و یا لوکیشن ضبط می شوند. برای ضبط چنین صحنه هایی، گروه تولید باید ابزارهای نورپردازی و حرکتی خاص خود را همراه داشته باشد. مثلاً کرینی که صحنه های داخلی به کار می رود؛ با کرینی که در فضای باز استفاده می شود؛ خیلی فرق دارد. وسایل نورپردازی هم همین طور. پروژکتورهای مخصوص فضای باز، معمولاً بسیار قوی و پرقدرت هستند؛ و نورپردازهای داخلی عموماً با پروژکتورهای ظریف تر و کوچکتر صورت می گیرد. و البته این نکاتی که در این جا گفتم؛ به عنوان قواعد همیشگی در نظر نگیرید. در هر دو مورد ممکن است استثناهایی وجود داشته باشد. یعنی در یک صحنه داخلی بزرگ، کارگردان تصمیم بگیرد از یک کرین بزرگ استفاده کند و یا از وسایل نورپردازی قوی برای دادن نور به آن صحنه، بهره بگیرد.
صحنه های خارجی هم به صحنه های خارج از استودیو و یا پلاتو و یا هر لوکیشن سقف دار و بسته ای (حتی در حد چادر و خیمه) اطلاق می شود. بنابراین، هر فضای بازی، مثل حیاط یک خانه گرفته تا حیاط مدرسه و بیمارستان و یا خیابان و کوچه و بازارهای روباز و از آن بیشتر، بیابان و کوه و دریا و جاده و یا فضای بالای سطح زمین، همه و همه، در فیلمنامه به عنوان فضای خارجی تلقی می شود و با این واژه در سطر راهنما از آن یاد می شود.
در داخلی و یا خارجی بودن یک صحنه، زمان تأثیری ندارد. یعنی ممکن است در یک فضای داخلی شما، صحنه روز داشته باشید (اعم از این که این روز بودن با نورپردازی القا شود و یا از نور روز واقعی استفاده شود) و یا در یک صحنه خارجی، شب باشد و فیلمبردار برای نور دادن صحنه، ناچار به نورپردازی شود. برای همین از هر دو فاکتور برای شناسایی موقعیت صحنه استفاده می شود. هم به روز و یا شب بودن زمان اشاره می شود و هم به داخلی و خارجی بودن آن.
تمامی آن چه که در این مقاله آمد؛ تنها نکاتی مربوط به «سطر راهنما» درفیلمنامه بود؛ و به شماره صحنه، مکان صحنه، زمان صحنه و داخلی یا خارجی بودن آن، می پرداخت. در مقاله بعدی به نوع ادبیات و شیوه توضیح مطالب صحنه و توصیفات آن خواهیم پرداخت و خواهیم آموخت که چگونه و با چه زبانی باید شرح ماوقع هر صحنه را برای کسانی که مخاطبان بعدی آن خواهند بود؛ شرح دهیم.
و باز هم در مقاله ای دیگر به شیوه تایپ و نگارش فیلمنامه اشاراتی خواهیم داشت.در آن مقاله، به جزئیاتی در باب نگارش فیملنامه خواهیم پرداخت که به شما کمک می کند از اسلوب و شیوه سازمان یافته و متشخصی برای تنظیم و تدوین و نگارش فیلمنامه تان استفاده کنید. چیزی که به مقبول بودن و جذاب بودن ترکیب ظاهری آن، کمک بسیاری خواهد کرد.
اما باز هم همه این مطالب، تنها به حواشی فیلمنامه نویسی می پردازد. ما هنوز به مباحث اصلی فیلمنامه نویسی و شیوه طراحی و سازماندهی و تدوین آن، هنوز نرسیده ایم. امیدواریم بتوانیم در ادامه این مقالات، به زودی، به مباحث اصلی و تعیین کننده فیلمنامه نویسی نیز بپردازیم.