0

آموزش ارزش هاى اسلامى در دنیاى چندفرهنگى

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:آموزش ارزش هاى اسلامى در دنیاى چندفرهنگى
یک شنبه 21 مهر 1392  9:16 AM

نسبت سنجى وضعیت چندفرهنگ گرایى و تعلیم ارزش هاى اسلامى

بر اساس آنچه بیان شد، اگر چندفرهنگ گرایى را وضعیتى بدانیم که در آن (1) استیلا و سیطره فرهنگ غرب در هم شکسته مى شود، (2) فرهنگ هاى محلى و بومى شناسایى مى شود، (3) براى فرهنگ هاى محلى و بومى (فرهنگ هاى خاص و در حاشیه مانده) فرصت ابراز هویت گروهى فراهم مى کند چنین وضعیتى امکان بیان، عرضه و گسترش ارزش هاى اسلامى را فراهم مى آورد. به تعبیر رابرتسون، چنین فضایى امکان عام شدن خاص و خاص شدن عام را فراهم مى آورد.24 در این صورت، ارزش هاى اسلامى مجالى مى یابد تا در عرصه جهانى بیان شود. به نظر مى رسد چنین وضعیتى با متن و سنت اسلامى نیز همخوانى دارد؛ زیرا اسلام در آیاتى همچون 256 سوره «بقره»، بر آزادى وجدان، عقیده و اراده تأکید دارد.

همچنین با توجه به رفتار پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله با عکرمه فرزند ابوجهل پس از فتح مکه و ماجراى مناظره ایشان با مسیحیان نجرانى مدینه، مى توان به ریشه دار بودن فرهنگ مدارا و گذشت و تحمل دیگرى و گفت وگو و مناظره بر اساس استدلال و برهان در تمدن اسلامى دست یافت. همچنین  خداوند در آیات 189ـ190 سوره مبارکه «آل عمران»، بر عقل، تدبر و تفکر تأکید دارد.

     اگر «تفاوت» را اصل اساسى چندفرهنگ گرایى بدانیم، خواهیم دید که اسلام نیز بر آن تأکید اساسى دارد. براى مثال، آیه 13 سوره مبارکه «حجرات» به روشنى، «تفاوت» را از ویژگى هاى فطرى زندگى بشر معرفى مى کند که هدف آن شناسایى متقابل انسان ها و در نهایت، دست یابى به معرفت است. بر همین مبنا، به نظر مى رسد میان نوع نگرش چندفرهنگ گرایى به انسان و نگرش اسلام، سازگارى بنیانى وجود دارد و هر دو تفاوت را جوهره زیست دنیایى مى دانند. بدین معنا، اسلام بسان چندفرهنگ گرایان، تنوع، تکثر و تفاوت را پاس مى دارد و هرگز بر سیاست یکسان سازى و جذب و یا اضمحلال فرهنگ ها اعتقاد نداشته، در مقابل، بر حضور فرهنگ هاى متنوع و متفاوت تأکید اساسى دارد. از این رو، دنیاى چندفرهنگى غایت زندگى مسلمانى است.

     البته یک تفاوت اساسى میان چنین دنیاى چندفرهنگى با دیدگاه چندفرهنگ گرایان معاصر وجود دارد و آن این است که در اسلام، این تنوع و تعدد نه تنها از یک منبع واحد برآمده است، بلکه در نهایت، رو به سوى یک منبع واحد نیز به پیش مى رود و این همان اصل اساسى است که در فلسفه و عرفان اسلامى، از آن به عنوان «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» یاد مى شود. بدین معنا، دنیاى پیش رو در عین حال که متنوع و متعدد و متفاوت است، رو به سوى عقلانیت بشرى ـ الهى و شکوفایى معنوى انسان در سایه وجود منجى جهانى دارد. در سایه چنین نگرشى، تربیت انسان به مثابه اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند بر روى زمین ـ بر اساس فطرت وى ـ هدفى اساسى در اسلام محسوب مى شود.

بر همین مبنا، اسلام بر ارزش هایى اصیل همچون مدارا، تسامح، تساهل، عقلانیت، اجماع، و شورا تأکید مى کند و خواهان آن است که انسان ها در عین حفظ تفاوت هاى ذاتى خود، بر مبناى عقلانیت، به گفت وگو با یکدیگر بپردازند و در نهایت، در یک جامعه چندفرهنگى به صورت مسالمت آمیز با یکدیگر زندگى کنند؛ جامعه اى که یادآور مدینه النبى ـ یا قانونى اساسى تحت عنوان «صحیفه مدنیه» ـ است.

     با این وصف، ارزش هاى اسلامى با محتواى غنى خود، ضمن ارائه قواعد زندگى چندفرهنگى، تفکر، هویت و عقاید خاص خود را به صورتى عام عرضه مى دارد و نه تنها مسلمانان، بلکه جهانیان را به خیر و نیکى و سعادت دعوت مى نماید و بدین سان، ارزش هاى خود را در قلب ها در جان هاى انسان نهادینه مى سازد.

پیشنهاداتى براى تعلیم و تربیت اسلامى در دنیاى چندفرهنگى

ـ تمایز غیرمنعطف میان مسلمانان با غیرمسلمانان کنار گذارده شود. همه ما در یک جهان زندگى مى کنیم و همه داراى ابعاد انسانى مشترک هستیم. پس مى توانیم همدیگر را بفهمیم.

     ـ گفت وگو، مناظره، مباحثه و مواجهه استدلالى با مسائل روز، باید جایگزین تک گویى شود.

     ـ گفتمان انتقادى، باید جایگزین گفتمان سکوت و تأیید نیندیشیده شود.

     ـ در تعلیم و تربیت اسلامى، باید به اصل «آزادى» ملتزم بود. بر این اساس، پیام اسلام، جهان شمول، و عمومى است، و هرگز نباید از روش هاى اقتدارگرایانه و تحمیلى براى تعلیم و تربیت استفاده کرد. به بیان ساده، پیام اسلام را باید آزادانه به تمامى انسان ها عرضه نمود.

     ـ در دنیاى چندفرهنگى معاصر، روزآمد کردن پیام اسلام از ضروریات است. از این رو، به جاى تأکید صرف بر مصداق هاى تاریخى، باید بر عقاید جهان شمول اسلام تأکید کرد.

     ـ در دنیاى چندفرهنگى، نیاز به شناسایى متقابل و احترام به تفاوت ها، از اصول اساسى است. از این رو، لازم است تمام مذاهب و فرهنگ ها فرصت برابر براى ابراز برنامه ها، اصول و عقاید خود داشته باشند. بر همین اساس، باید براى دست یابى بدین حق تلاش کرد. براى مثال، در کشور آلمان در اثر تلاش گروه هاى اسلامى، سرانجام برنامه تدریس دین اسلام در برنامه هاى آموزشى برخى از مدارس گنجانده شد.

     به نظر مى رسد معنویت، عقلانیت و امید به آینده بهتر از مهم ترین پیام هاى اسلامى براى بشریت است. از این رو، تعلیم و تربیت اسلامى مى تواند همین پیام هاى اصلى را در دنیاى چندفرهنگى به دیگر فرهنگ ها و مذاهب عرضه نماید. بدین روى، اسلام مى تواند در جهان بى روح نوین، روحى دوباره بدمد و خلأهاى تربیت بشر را پر کند.

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها