اهل ذکر که میخواهند واقعأ از برکات اسماء الله بهره مند شوند این ذکر را انشاالله یک سال رجاءً انجام دهند:

شب ها قبل از خواب هر شب به مدت تقریبی ده دقیقه،ده بند از جوشن کبیر ،با همان ذکر مشترک « سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب » خوانده شود،هر ده شب یک دور جوشن کبیر خوانده می شود.بنابراین در یک ماه سه دور جوشن کبیر خوانده می شود و در یک سال سی و شش مرتبه می شود.در حدیث آمده است که هر کس در هر ماهی سه مرتبه جوشن کبیر بخواند ،خدای تعالی او را می آمرزد.

دعای جوشن کبیر فقط به ماه رمضان اختصاص ندارد،بلکه در این ماه دستورش به گونۀ دیگر است.ماه رمضان دستورش در یک شب خواندن است؛در شب نوزدهم یک مرتبه،شب بیست و یکم یک مرتبه،شب بیست و سوم هم یک مرتبه،ولی با تأمّل و توجه و محبت و شوق و رجا باید بخوانید.

بنده یک شبی داشتم جوشن کبیر می خواندم رسیدم به این اسم: « یا خیر ذاکرٍ و مذکور»؛ای بهترین کسی که تا کنون مرا یاد کردی و ای بهترین کسی که من او را یاد کردم.ای بهترین ذاکرها و ای بهترین مذکورها!این اسم مرا تکان داد و به قول معروف برق این اسم مرا گرفت،دیگر رها نکردم همان جا محکم چسبیدم.در این گونه موارد باید مانند طفل شیرخوار گرسنه که به سینه پر شیر مادر می رسد،با حرص و ولع چسبید و جدا نشد؛آنقدر باید این اسم را تکرار کرد تا دل را سیراب کند؛من نیز با عطش فراوان،وقتی برق این اسم مرا گرفت،رهایش نکردم؛ « یا خیر ذاکرٍ و مذکور ، یا خیر ذاکرٍ و مذکور ، یا خیر ذاکرٍ و مذکور... » تکرار کردم؛حالا چه چیزهایی خدا به واسطۀ این ذکر مرحمت کرد به هیچ کس نگفتم،اگر به کسی هم گفته باشم،گفته ام خیلی چیزها مرحمت کرد.اگر بگویم تعجب می کنید،باور نمی کنید،خودتان شروع کنید نتیجه اش را بگیرید.ما را هم دعا کنید.

یک وقت دیگر داشتم دعای مشلول می خواندم،رسیدم به این اسم که در جوشن کبیر نیست : « یا جاری اللصیق » ؛ یعنی ای همسایه دیوار به دیوار من !چطور خداوند همسایۀ دیوار به دیوار ماست؟ دیوار ظاهری که نیست،دیوار باطنی است.خطاب به خدا عرض می کردم:ای نزدیک ترین موجودات به من !ای همسایۀ چسبیده به دیوار خانۀ دل من ! « یا جاری اللصیق » .این جا برق این اسم مرا گرفت،محکم چسبیدم،تکرار کردم.این جا هم چشمۀ جوشان این اسم مرا سیراب کرد و همان قصه هایی که آن جا پیش آمده بود پیش آمد.

حالا قصۀ یکی از رفقا را نقل می کنم.یکی از دوستانم که در یکی از درس های استاد علامه،آیت الله حسن زاده آملی،همدرس من بود،یک شب در مناجات خود ،اسماء الله را تکرار می کرد ،به حدی که در اثر این تکرار روح از بدنش جدا شد،خودش نقل می کرد:پس از این که روح از بدنم جدا شد،دیدم در اطاقی با دیوارهای شیشه ای زندانی ام . اطراف این اطاقک را باغ بسیار پهناوری احاطه کرده بود،که حد و نهایت آن نامشخص بود.همۀ درختان باغ،درخت میوه بود،از انواع میوه ها،ولی در حال شکوفه،با گل های مختلف و رنگهای متنوع ارغوانی و زرد و سفید و ریز و درشت.من مثل یک پرنده پر می زدم که وارد باغ شوم ، ولی با این دیواره های شیشه ای برخورد می کردم.باغ را می دیدم،ولی زندانی بودم.

به دلم گذراندم که خدایا!چرا من این طور گرفتار شده ام؟! در این لحظه از بالا ندا آمد که چرا زبانت را مواظب نیستی؟من یادم آمد که روز قبل اشتباهی از من سر زد؛به نیت استغفار گفتم : « یا الله » تا گفتم « یا الله » ، دریچه ای باز شد،رفتم بیرون و در داخل باغ به تفرج پرداختم.

اکنون به نمونه ای دیگر از نتیجۀ ذکر خدا توجه بفرمایید.

پیامبر اکرم (ص) وقتی در معراج به آسمان چهارم برده شد، بر قصری از لؤلؤ ، با کنگره هایی از زبرجد با اوصافی آنچنانی عبور کرد،فرمود:یا اخا جبرائیل،این قصر ار آن چه کسی است؟پاسخ داد:برای کسی که نماز مغرب بخواند و بعد از آن چهل مرتبه بگوید : « یا کریم العفو انشر علیّ رحمتک یا ارحم الراحمین » ای کسی که کریمانه عفو می کنی رحمتت را بر من پراکنده فرما یا ارحم الراحمین.

روزی حضرت رسول(ص)این اسم را تکرار می کردند : « یا کریم العفو » ؛ یعنی ای خدایی که کریمانه عفو می کنی.جبرئیل نازل شد و گفت : هر که این ذکر را بگوید خداوند متعال سیئات او را به حسنات تبدیل می کند و حسنات او را درجات قرار می دهد(الدر المنثور،ج6،ص8).

منبع : کتاب غم عشق،عبدالقائم شوشتری،ص۲۸۱-۲۷۹