0

مبحث پانزدهم: حضرت معصومه(س)

 
nazarianali
nazarianali
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1442
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث پانزدهم: حضرت معصومه(س)
پنج شنبه 14 شهریور 1392  9:39 PM

نزدیکان حضرت معصومه سلام الله علیها:

1- همسر امام كاظم(علیه السلام)

مادر گرامى حضرت امام رضا(ع) از بزرگزادگان عجم بود. او در عجم به دنيا آمداما در بلاد عرب رشد كرد و پرورش يافت. از مشهورترين نامهايش تكتم مى‏باشد كه‏از نامهاى زنان عرب است و در اشعار عرب اين نام زياد آمده است. او نامهاى‏ديگرى هم دارد از جمله: سكن نوبيه ، اروى، نجمه، سمانه، سلامه ، خيزران، مرسيه، صقر ، و البته اين تمام نامهاى ايشان نيست و دليل اينكه ايشان نامهاى زيادى‏دارد اين است كه مستحب است اسم برده هنگام تغيير مالك، تغيير پيدا كند.

و حال ما سرگذشت‏بردگى ايشان را شرح مى‏دهيم: علامه مجلسى از هشام روايت كرده‏است كه روزى حضرت امام موسى كاظم(ع) از من پرسيد كه آيا از برده فروشان كسى‏آمده؟ جواب دادم: نه.

حضرت فرمود: آمده است‏بيا تا به نزد او برويم. همراه آن حضرت شدم وقتى كه‏به مكان مورد نظر رسيديم، با كمال تعجب ديديم كه مردى از تجار مغرب آمده است وبا خودش غلامان و كنيزان بسيارى آورده است. حضرت جلو رفت و فرمود: كنيزان خودرا بر ما عرضه كن! او نه كنيز آورد و حضرت هيچ كدام را نپسنديد و فرمود: ديگربياور. گفت:

كنيزى ندارم. حضرت فرمود: دارى و بايد بياورى. گفت: به خدا سوگند ندارم مگريك كنيز بيمار! حضرت فرمود: او را بياور. ولى مرد برده فروش امتناع كرد وبنابراين من و حضرت برگشتيم. روز بعد حضرت مرا به نزد او فرستاد و فرمود: به‏هر قيمت كه بگويد آن كنيز بيمار را براى من خريدارى كن و به نزد من بياور! من‏مثل روز قبل پيش مرد برده فروش رفتم و گفتم: آمده‏ام تا آن كنيزك را طلب كنم.

كنيز را به قيمت زيادى به من فروخت و گفت: راستش را بگو آن مردى كه ديروز باتو همراه بود كه بود؟

گفتم: مردى است از بنى‏هاشم! برده فروش گفت: اى مرد! بدان كه من اين كنيز رااز دورترين بلاد غرب خريده‏ام، روزى زنى از اهل كتاب اين كنيز را ديد و پرسيد اورا از كجا آورده‏ام؟ گفتم: او را براى خودم خريده‏ام گفت: سزاوار نيست اين كنيزنزد امثال تو باشد، بلكه بايد نزد بهترين اهل زمين باشد و چون او اين كنيزك رابگيرد، پس از مدت كوتاهى از او پسرى به دنيا خواهد آمد كه اهل مشرق و مغرب ازاو اطاعت كنند و پس از اندكى حضرت امام رضا(ع) از او به وجود آمد. روايتى‏ديگر هم هست كه نمايانگر رويايى راستين مى‏باشد: وقتى كه مادر حضرت رضا(ع) ازآن مرد برده فروش خريده شد. حميده مادر امام موسى كاظم(ع) در خواب رسول خدا(ص)را ديد كه به او مى‏فرمايد: اى حميده نجمه را به فرزندت موسى ببخش زيرا به زودى‏از او فرزندى متولد مى‏شود كه بهترين روى زمين است. حميده به آنچه كه رسول‏خدا(ص) در خواب به وى امر كرده بود عمل كرد. وقتى امام رضا(ع) به دنيا آمد آن‏وقت‏حميده، نجمه را طاهره ناميد. حال روايتى ديگر كه قطره‏اى از درياى حسن‏هاى‏نجمه را براى ما بيان مى‏كند: ابا الحسن على بن ميثم گفته است: حميده مادرامام موسى كاظم(ع) كنيزكى خريد (در برخى روايات آمده كه ايشان كنيزك را خريده‏است) اسم اين كنيزك تكتم بود و در آداب اخلاقى و دينى و در عقل و حيا يكى ازبهترين زنان بود. او حميده را بسيار گرامى مى‏داشت و به او احترام مى‏گذاشت.

روزى حميده به فرزندش امام موسى كاظم(ع) گفت: فرزندم تكتم كنيزكى است كه من ازاو در زيركى و محاسن اخلاقى بهتر نديده‏ام و مى‏دانم كه هر نسلى از او به وجودمى‏آيد پاكيزه و مطهر خواهد بود. او را به تو مى‏بخشم و از تو خواهش مى‏كنم كه‏رعايت‏حرمت او را بكنى و همان طور كه در قبل اشاره شد، وقتى حضرت امام رضا(ع)از وى متولد شد، حميده او را طاهره ناميد. در روايت آمده است كه: حضرت رضا(ع)در كودكى شير فراوانى مى‏خورد.

روزى نجمه گفت: دايه‏اى پيدا كنند كه مرا (در شير دادن به او) يارى كندپرسيدند: مگر شير تو كم شده است.

جواب داد: دروغ نمى‏گويم به خدا سوگند شير من كم نيست‏بلكه نوافلى كه هميشه‏عادت داشتم آنها را بجا آورم اعث‏شده است كه به آن كمتر بپردازم.

براى همين كمك مى‏خواهم كه نوافل و (عباداتى كه به آنها) عادت كرده‏ام ترك نكنم.

شيخ صدوق در عيون به سند معتبر از نجمه مادر آن حضرت روايت كرده است: چون‏حامله شدم به هيچ وجه احساس سنگينى نمى‏كردم و در خواب صداى تسبيح و تهليل وتمجيد حق تعالى از نوزاد درون شكم خود مى‏شنيدم. و باز مى‏گويد: وقتى حضرت‏رضا(ع) به دنيا آمد دستهاى خود را بر زمين گذاشت و سر مبارك خود را به سوى‏آسمان گرفت و لبهاى مباركش حركت مى‏كرد و سخنى (با خدا) مى‏گفت كه من نمى‏فهميدم.

در آن لحظه امام موسى بن‏جعفر(ع) به نزد من آمد و فرمود: گوارا باد تو را اى‏نجمه كرامت پروردگارت! و من نوزاد را در پارچه سفيدى پيچيدم و به آن حضرت‏دادم. حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و آب فرات خواست و كامش‏را با آن آب برداشت و او را به دست من داد و فرمود: بگير اين را كه بقيه الله‏در زمين و حجت‏خدا بعد از من است.

2- احمد بن‏ موسى(علیه السلام) آفتاب شيراز

بيش از هزار و دويست‏سال است كه منطقه فارس متبرك به وجود احمد بن موسى است.او يكى از شخصيتهاى معنوى و از رجال بزرگ شيعه به شمار مى‏رود. احمد فرزند وبرادر امام و فرزند و برادر شهيد است. پدرش موسى بن جعفر(ع) يگانه عصر وهفتمين ستاره آسمان ولايت و مادرش ام احمد از زنان فاضله دوران خويش بود.
احمد بن موسى در عبادت حق، پرهيزكارى، زهد، كرامت نفس و جوانمردى زبانزدهمگان بود و بزرگواريش سبب گرديد، در طول حياتش مردم دو بار به عنوان امام بااو بيعت كنند و در هر دو بار او مردم را به مسير صحيح هدايت كرد.
پس از هجرت حضرت رضا(ع) چون تحمل فراق برادر برايش ناگوار شد، با جمعى كثيرراهى ايران شد در نزديكى شيراز گرفتار حيله‏گريهاى مامون شد و احمد پس ازنبردى نابرابر به شهادت رسيد و به دليل خفقان موجود تا سالها قبرش بر شيعيان‏مخفى ماند.
تا اينكه در زمان "عضدالدوله ديلمى‏" و در پى واقعه‏اى شگفت قبر آن بزرگوارآشكار شد.
از آن زمان تاكنون شيعيان، بويژه فارس نشينان به سان پروانگان به گرد بارگاه‏نورانى آن حضرت در طوافند.كراماتى كه شيعيان با توسل به اين بزرگوار مشاهده كرده‏اند موجب شده است تاعلاقمندان آن حضرت از راههاى دور و نزديك به زيارت او بيايند و كسب فيض نمايند.
مردم فارس نيز از اينكه پذيراى زيارت كنندگان اويند هميشه بر خود مى‏بالند.

3- فضل بن موسى در شهر جهرم

شهر زيبايى كه به قول «تاورنيه‏»; سياح معروف شايسته است «جنگل نخل‏»ناميده شود، در166 كيلومترى جنوب شرق شيراز واقع شده است و به نزديكترين‏بنادر خليج فارس (بندر لنگه) از طريق «لارستان‏» راه دارد.

جهرم به معناى جاى‏گرم است. در جنوب ناحيه مركزى استان فارس و بين شهرستانهاى فسا، داراب،فيروزآباد و شيراز قرار دارد و از دشتهاى مرتفع (دست كم 900 متر) پديد آمده وبه وسيله كوههاى اطراف احاطه شده است. از نظر آب و هوايى، تابستانى گرم وزمستانى ملايم و مطبوع دارد به طورى كه در سردترين ايام، دماى هوا ممكن است‏به‏صفر درجه سانتيگراد برسد.

اين شهرستان سابقه تاريخى بسيار طولانى دارد چنانكه آثارى از زمانهاى مختلف ازجمله ساسانيان، صفويان و زنديان در آن بر جاى مانده است.

فردوسى; شاعر نامدار ايران زمين نيز از جهرم نام برده است. از جمله ضمن بيان‏داستانهايى كه از اردشير بابكان نقل مى‏كند، مى‏سرايد:

كه بر شهر جهرم بد او پادشا جهانديده با داد و فرمانروا به جهرم يكى مرد بود كى نژاد كجا نام او مهرك نوشزاد

امامزاده «فضل بن‏موسى بن جعفر(علیه السلام‏» بنا به قول مشهور در اين شهرستان مدفون است

بر طبق آمار موجود در اداره اوقاف و امور خيريه شهرستان جهرم، اين شهر زيبا وبا معنويت‏به مانند صدفى سبز، شصت و يك تن از فرزندان و نوادگان خاندان عصمت وطهارت: را در سينه خود جاى داده است. امامزاده حسين(علیه السلام) و امامزاده فضل(علیه السلام)مشهورترين آنها مى‏باشند.

4- ابراهيم فرزند امام کاظم (ع)

تاريخ ولادتش را مورخان و رجال نويسان ذكر نكرده، ولى از برخى روايات (1) كه‏امام كاظم عليه‏السلام او را پس از رضا عليه‏السلام وصى و سرپرست امور قرار داده،مى‏توان فهميد كه او فرزند پسر بعد از امام رضا عليه‏السلام (2) است.

همچنين نگارندگان (3) تاريخ ائمه عليهم‏السلام نام او را پس از رضا آورده‏اند كه‏خود گواه ديگرى است. (4)

لقبش مرتضى (5) ، پدرش; امام كاظم عليه‏السلام همه صفات فضيلت‏و كمال را دارا بوده، مادرش «ام ولد» (6) و نامش «نجيه‏» (7) است.

ابراهيم در خانه‏اى كه منبع معرفت، حكمت، دانش، رحمت، كرم و فرودگاه وحى الهى‏بوده است تربيت‏يافته است.

5- زيد مبارز - فرزند امام هفتم

او از مادرى ام ولد كنيز تولد يافت و تاريخ زندگى او پيوسته با پيكار توام‏بود، در قيام «علويان‏» كه مشهور به «طالبيون‏» است‏شركت داشت و درسال 199 ه.ق كه «ابوالسرايا» قيام كرد از طرف «ابن طباطبا» (محمد بن محمدبن زيد بن على بن الحسين بن على بن ابى‏طالب(عليهم السلام‏» فرماندار اهوازشد. او ماموريت‏يافت كه بصره را نيز تصرف كند، در بصره به «عباسيان‏» حمله‏شديدى كرد، آنها مخالفان خاندان تصرف كند، در بصره به «عباسيان‏» حمله شديدى‏«بنى‏عباس‏» را با اموال آنها به آتش كشيد و نخلستانها را نيز آتش زد و به‏همين جهت او را «زيد النار» ناميدند. او بصره را به تصرف خود در آورد.

پس از فتح بصره عباسيان تقويت‏شدند وحكومت‏شهرها را به دست گرفته و«ابوالسرايا» نيز شكست‏خورد.

حسن بن سهل از فرماندهان مامون با زيد پيكار كرد، او را دستگير و دست‏بسته‏نزد مامون در مرو فرستاد. مامون به او گفت: اى زيد! چرا خانه‏هاى بنى‏عم خودرا سوزاندى و خانه‏هاى دشمنان ما (اميه، ثقيف، عدى، باهله و آل زياد) راواگذاشتى؟ چون زيد شوخ‏بود گفت: از هر سوى اشتباه كردم و اگر بار ديگر دست‏پيدا كنم نخست از خانه‏هاى دشمنان خود آغاز مى‏كنم، مامون خنديد و او را نزدبرادرش رضا(ع) فرستاد و گفت: گناه تو را به آن حضرت بخشيدم، حضرت او را سرزنش‏كرد و آزار نمود و سوگند ياد كرد تا زنده است‏با او سخن نگويد.

6- حسين بن موسى - آيينه روايت

حسين بن موسى يكى از فرزندان امام كاظم(ع) است وى از جمله همراهان‏احمد بن موسى(ع) بوده است و در حدود سال 202 ه. ق از مدينه عازم ايران شد ودر شيراز به شهادت رسيد.

حضرت حسين بن موسى در برخى منابع به سيد علاءالدين حسين ملقب گرديده است.

«سيد علاءالدين حسين بن موسى الكاظم برادر كهتر شاهچراغ است‏به سن سيزده سال‏بود شهادت او بعد از تفرقه امامزادگان در شيراز در محله باغ قتلغ اتفاق افتاد.

قتلغ در شيراز باغى داشت كه باغبانش مردى ديندار و با مروت بود. باغبان درشبهاى جمعه در مكانى بلند نورى را مشاهده مى‏كرد قتلغ خان مالك اين باغ نيز اين‏نور را مشاهده كرد دستور داد كه محل مزبور را بررسى كنند. قبرى يافتند «پس ازباز كردن قبر، جسدى بزرگ و باعظمت و شكوه يافتند. جسد در كمال شادابى و زيبايى‏بود در يك دست صاحب جسد قرآن مجيد و در ديگر دستش شمشيرى قرار گرفته بود. باعلامت و نشانه‏هايى دانستند كه قبر متعلق به حسين بن موسى(ع) است. قتلغ خان‏آنگاه فرمان داد كه قبه و بارگاهى عالى بر سر آن مقبره بنا كردند.»

علامه مجلسى و فرصت‏الدوله شيرازى معتقدند كه حضرت حسين بن موسى(ع) در همين باغ شهيدشده اما قبر ايشان در زمان صفويه آشكار گرديد.

ولى گزارش ابن جنيد شيرازى به زمان حادثه نزديكتر است. پس از آشكار شدن قبرحسين بن موسى بارگاهى بر قبر ايشان برافراشته شد. با تحقيق و بررسى اوضاع قرن‏هفتم به بعد چنين نتيجه‏گيرى مى‏شود كه برخى حاكمان فارس مردانى خيرانديش و صالح‏بوده‏اند. آنان احترام علماء و بزرگان دينى را پاس مى‏داشتند در آبادانى قبورائمه دين و اولياء سعى فراوان داشتند.

لذا عليرغم جو حاكم بر ايران آن روز شهر شيراز داراى موقعيت ويژه‏اى بوده است.

عليرغم اينكه هنوز تشيع در اقليت‏بودند، اما آنان توانستند در حفظ آثارامامزادگان اقدامهاى اساسى انجام دهند. پس از آشكار شدن قبر مطهر حسين بن‏موسى(ع) هر روز بهتر از گذشته بارگاه او توسعه مى‏يافت. تا اينكه «مردى به نام‏ميرزا على از مدينه به شيراز آمد و در شيراز مسكن گزيد و بر سر قبر سيدعلاءالدين قبه و بارگاهى رفيع ساخت و املاك و باغهاى زيادى را هم وقف آن كرد وپس از مرگ وى توليت موقوفه به دست پسرش ميرزا نظام‏الملك كه از وزرا بود، رسيدو پس از او به نوادگانش منتقل شد.

سلطان خليل كه از طرف شاه اسماعيل صفوى حاكم شيراز بود، در سال 810 ه. ق اين‏بقعه را تخريب و آن را تعمير و تكميل نمود.»

پس از چندى به سبب زلزله‏اى كه‏در شيراز رخ داد گنبد بارگاه اين امامزاده جليل‏القدر در معرض تخريب قرار گرفت‏كه توسط مرحوم مشيرالملك (ميرزا ابوالحسن خان) تجديد بنا گرديد و رواق حرم راهم مرحوم قوام الملك (محمدرضا خان) آينه‏كارى نمود.

حرم مطهر حسين بن موسى(ع)مربع شكل است، دور تا دور گنبد كتيبه است و سوره «هل اتى‏» بر آن نقش بسته‏است، هم اكنون طرحى به نام حرم تا حرم در دست اجراست. با تكميل اين طرح حرم‏مطهر حسين بن موسى(ع) به حرم مطهر احمد بن موسى(ع) اتصال پيدا مى‏كند.

بارگاه حضرت حسين بن موسى در شيراز به آستانه مشهور و معروف است.

مردم به سبب كراماتى كه از اين بقعه مبارك ديده‏اند احترام ويژه‏اى براى آن‏قائل هستند. در بين ايام هفته، شب دوشنبه براى زيارت حضرت حسين بن موسى شب‏خاصى است. همچون مسجد جمكران قم كه شبهاى چهارشنبه از اقصى نقاط ايران در آنجاحضور مى‏يابند بارگاه نورانى اين امامزاده در شبهاى دوشنبه مملو از مريدان وشيفتگان آن حضرت است.

ارادتمندان به اين خاندان، شبهاى دوشنبه را تا صبح در اين مكان مقدس بيتوته‏مى‏كنند و به عبادت و راز و نياز مى‏پردازند.

در شهرستان طبس بقعه‏اى است كه مردم آن ديار معتقدند كه متعلق به حسين بن‏موسى(ع) است، اما گزارش‏ها و حكايات موجود حاكى از اين است كه حسين بن موسى(ع)همراه برادرانش احمد بن موسى و محمد بن موسى بوده و طبعا همزمان با آنها درشيراز به شهادت رسيده است.

البته اين احتمال وجود دارد كه در جريان هجوم به كاروان احمد بن موسى برادرخردسال ايشان گريخته و مخفى شده و بعدها در طبس از دنيا رفته باشد.

تعدادى از دختران والاگهر حضرت موسى‏بن جعفر عليه السلام «فاطمه‏» نام داشتند.

محدثان، مورخان، سيره نويسان، تذكره نويسان و نسب شناسان، به هنگام شمارش دختران حضرت موسى‏بن جعفر عليه السلام از چند دختر به نام فاطمه نام برده‏اند. (1)

سبط ابن جوزى، يكى از بزرگان علماى اهل سنت - در قرن هفتم - به هنگام شمارش فرزندان امام كاظم(ع)، از چهار دختر به شرح زير ياد كرده‏است:

1 - فاطمه كبرى 2 - فاطمه صغرى‏3 - فاطمه وسطى 4 - فاطمه اخرى (2)

«فاطمه كبرى‏» مشهور به «حضرت معصومه(س)» در «قم‏» مدفون است و حرم باشكوهى دارد كه همه روزه هزاران نفر از شيفتگان خاندان عصمت و طهارت، از داخل و خارج كشور، براى عتبه بوسى آستان بلند جايگاهش به اين شهر مقدس روى مى‏آورند.

«فاطمه صغرى عليها السلام‏» مشهور به «بى‏بى هيبت‏» در مدخل شهر «باكو» پايتخت آذربايجان شوروى مدفون است.

«فاطمه وسطى‏» مشهور به «ستى فاطمه‏» در «اصفهان‏» مدفون است و حرم قديمى با شكوهى دارد.

«فاطمه اخرى‏» مشهور به «خواهر امام‏» در «رشت‏» مدفون است و حرم باصفائى دارد.

آستانه مباركه «بى‏بى‏هيبت‏» در طول قرون و اعصار مورد توجه خاص شيعيان شيفته و دلسوخته بود، كه از اقطار و اكناف جهان براى آستان بوسى حرم مطهرش رخت‏سفر مى‏بستند و رنج‏سفر برخود هموار مى‏كردند و به سوى مرقد شريفش مى‏شتافتند و پيشانى ادب برآستان ملك پاسبانش مى‏سائيدند.

پس از پيدايش كمونيسم و قطع ارتباط اين سامان باديگر ممالك اسلامى، رفت و آمدها قطع شد و حرم مطهر آن حضرت به دستور «استالين‏» در سپتامبر1936م. (3) با ديناميت منفجر شد و روى قبرمطهر اسفالت گرديد.

مردم مسلمان و علاقمند به خاندان عصمت و طهارت، در مقابل دژخيمان خون آشام كمونيسم، قدرت ابراز هيچ عكس العملى نداشتند، جز اينكه هرگز از روى قبر مطهر جگر گوشه حضرت موسى‏بن جعفر عليه السلام عبور نكردند و همواره از حاشيه خيابان عبور كردند.

نظام مستبد و خون آشام كمونيستى براى مجبور ساختن مردم به عبور از روى قبور مطهره، از دو طرف محل حرم بى‏بى، ستونهايى نصب كردند و بر فراز قبر مطهر طاق نصرت زدند، تا ديگر گزيرى از عبور بر فراز قبور نباشد ولى مردم آگاه در صفهاى بسيار طولانى با حوصله و تحمل بى‏نظيرى توقف مى‏كردند، تا از گذرگاه باريكى كه در دو طرف طاق نصرت براى عبور پياده‏ها منظور شده بود عبور كنند.

شاهدان عينى مى‏گويند: در مواقعى كه ترافيك سنگين بود، اتوموبيلها در صفهاى چند كيلومترى مى‏ايستادند و هرگز از روى قبر مطهر عبور نمى‏كردند.

پس از فروپاشى نظام كمونيستى، شيعيان شيفته و پاكباخته، با تلاش فراوان به تجديد بناى حرم مطهر آن حضرت اقدام نمودند و فاز اول آن، روز هفدهم ربيع الاول‏1419 ه . (4) سالروز ولادت با سعادت حضرت ختمى‏مرتبت و ميلاد مسعود پيشواى ششم شيعيان، طى مراسم باشكوهى رسما افتتاح گرديد.

و اينك مصمم هستند كه تعداد 114 منزل مسكونى موجود در اطراف حرم مطهر را خريدارى كرده، مسجد باشكوهى در كنار حرم مطهر آن حضرت به سبك مسجد اعظم قم تاسيس نمايند.

تشکرات از این پست
onehamed mina_k_h ehsanmohebi77 tahmores
دسترسی سریع به انجمن ها