پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)
چهارشنبه 13 شهریور 1392 11:19 PM
امام صادق علیه السلام که واقعیت امت را از لحاظ فكری و عملی می شناخت، قیام مسلحانه و فوری را برای برپا داشتن حكومت اسلامی كافی ندید. چراکه، برپاداشتن حكومت و نفوذ آن در امت، به مجرد آماده كردن قوا برای حمله نظامی وابسته نبود. بلكه پیش از آن بایستی سپاهی عقیدتی تهیه می شد كه به امام و عصمت او ایمان مطلق داشته باشد و هدفهای بزرگ او را ادراك كند و در زمینه حكومت، از برنامه او پشتیبانی كرده و در مقابل گردبادهای حوادث، ایستادگی به خرج دهند و دست آوردهایی را كه برای امت حاصل می گردید پاسبانی نماید.
گفتگوی امام صادق علیه السلام با یكی از اصحاب خود مضمون گفته ما را آشكار می سازد. از سدیر صیرفی روایت است كه گفت: «بر امام وارد شدم و گفتم خدای را چه نشسته ای. فرمود: ای سدیر چه اتفاق افتاده است؟ گفتم: از فراوانی دوستان و شیعیان و یارانت سخن می گویم. فرمود: فكر می كنی چند تن باشند؟ گفتم: یكصدهزار. فرمود: یكصدهزار؟ گفتم: آری و شاید دویست هزار. فرمود: دویست هزار؟ گفتم: آری و شاید نیمی از جهان. صیرفی سخن را چنین ادامه داد كه: آن گاه خاموش گردید. و چون همراه با صیرفی به سوی «ینبع» رفتند و امام به گله بزها نگریست او را فرمود: ای سریر، اگر شیعیان ما به تعداد این بزها رسیده بودند بر جای نمی نشستم» )
از این احادیث چنین نتیجه میگیریم كه رای امام صادق علیه السلام این بود كه از نظر شخصی و در صورت كلی از عهده دار شدن مبارزه جویی سیاسی منصرف گردد تا در داخل امت دست به سازماندهی زند و پایگاه های مردمی آگاه را در آنجا بنیان گذارده و پیشتازان با ایمان فراهم آورد تا برای اقامه حكم الهی در روی زمین، یا دست كم به منظور ابقای اساسهای نظری كه نمودارهای آن نزد امت محفوظ بود با ایمان حركت كند و راه را ادامه دهد.