0

مسجد باید این‌گونه باشد

 
nazarianali
nazarianali
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1442
محل سکونت : خراسان رضوی

مسجد باید این‌گونه باشد
سه شنبه 11 تیر 1392  10:06 AM

مسجد مورد نظر اسلام و طراز انقلاب اسلامی چگونه باید باشد؟ در مسجد اسلامی، شور و بهجت عبادت خالص با نشاط زندگی پاك و خردمندانه و سالم، در هم می‌آمیزد و فرد و جامعه را به طراز اسلامی آن نزدیك می‌كند.

مسجد به عنوان جایگاه عبادت مسلمانان، از مهم‌ترین نهادهای جامعه‌ی اسلامی با كاركردی چندمنظوره به شمار می‌آید و همواره در طول تاریخ اسلام نقشی بنیادین و اصلی ایفا نموده است. در پیروزی انقلاب اسلامی، مسجد به عنوان پایگاه اصلی انقلاب نقش‌آفرینی كرد و امروز هم مسجد در كانون تحولات بیداری اسلامی در منطقه قرار دارد. اما مسجد مورد نظر اسلام و طراز انقلاب اسلامی چگونه باید باشد؟ حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی، رئیس ستاد اقامه نماز كشور و صاحب تفسیر «نور» ویژگی‌های لازم برای مسجد و نیز آفات متوجه آن را این‌گونه برشمرده است:

در اهمیت مسجد همین بس كه خداوند می‌فرماید من كره‌ی زمین را كه خلق كردم، ابتدا مسجدالحرام را برای عبادت قرار دادم. «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَ هُدًى لِّلْعَالَمِينَ» (آل عمران، ۹۶) پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در بدو ورود به مدینه اولین كاری كه انجام دادند، ساختن مسجد بود. در قبا مسجد ساختند، بعد از ورود به مدینه هم مسجد ساختند.

مسجد خیلی مورد توجه اسلام است. اصولاً محل‌های عبادت حتی اگر مربوط به غیر مسلمانان باشد، در اسلام احترام زیادی دارد. در قرآن آمده است كه: «لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً» (حج، ۴۴) می‌فرماید باید مقابل متجاوزین ایستاد وگرنه صومعه‌ها و دیرها و مساجد كه محل عبادت هستند، خراب می‌شود. پس باید عده‌ای قیام كنند تا این مراكز عبادت آسیبی نبیند.

در اسلام نماز خواندن در مسجد آن‌قدر اهمیت دارد كه می‌گویند اگر انسان نماز اول وقتش را تأخیر بیندازد اما در مسجد بخواند، بهتر است از این ‌كه نمازش را اول وقت و در خانه بخواند.

 در مسجد اسلامی، شور و بهجت عبادت خالص با نشاط زندگی پاك و خردمندانه و سالم، در هم می‌آمیزد و فرد و جامعه را به طراز اسلامی آن نزدیك می‌كند. مسجد، مظهر آمیختگی دنیا و آخرت و پیوستگی فرد و جامعه در دیدگاه و اندیشه‌ی مكتب اسلام است.(رهبر انقلاب، ۱۳۸۹/۷/۲۰)

مسجد در اسلام محلی است كه باید استفاده‌ی چندمنظوره داشته باشد. در صدر اسلام مسجد كوفه محل مشورت، قضاوت، سؤال و جواب، عبادت و دیگر امور بود. مسجد باید به محور فعالیت‌های دینی و فرهنگی در جامعه‌ی اسلامی تبدیل بشود. مؤمنین باید مسجد را به عنوان محور فعالیت‌های خودشان قرار بدهند. حتی برنامه‌ی روزانه‌ی خود را با توجه به وقت نماز در مسجد تنظیم كنند. مؤمنین می‌توانند قرار ملاقات‌های خود را در مسجد قرار دهند.

مسجد باید به گونه‌ای باشد كه همه‌ی مردم به‌راحتی در برنامه‌های آن شركت كنند. این‌گونه نباشد كه مسجد در اختیار حزب یا گروه خاصی باشد و این مسأله باعث شود كه عده‌ای از مردم به مسجد نیایند. مراكز فرهنگی دیگر مانند حسینیه‌ها باید مؤید مسجد باشند و نه رقیب آن. این‌گونه نباشد كه مثلاً در ایام محرم در كنار مسجدی یك حسینیه برپا شود و جوان‌ها به حسینیه بروند و پیرمردها به مسجد.

در سال‌های دفاع مقدس، بیش از ۹۰ درصد شهدای ما از مساجد بودند و نه از مراكز دیگر. بنابراین ما باید به مسجد بیش از آن‌چه كه امروز بها می‌دهیم توجه كنیم. روحانیون ما باید توجه بیشتری به مسجد داشته باشند. این‌گونه نباشد كه عده‌ای از روحانیون به خاطر مشغله‌ها‌ی دولتی مساجد را رها كنند. مسجد همواره در اولویت است.

  برنامه‌های مسجد

مساجد ما باید علاوه بر این‌‌كه محل عبادت، نماز و دعا باشند، هركدام پاسخگوی یك نیاز مشخص و ویژه‌ای هم باشند. مثلاً یك مسجدی باشد كه پاسخگوی شبهات جوانان باشد و بتواند برای كسانی كه سالی یك بار و آن هم در شب قدر به مسجد می‌آیند، حرف داشته باشد. آدم شبهه‌دار مانند آدم تیرخورده است. باید تیر را از پایش كشید. باید شبهه‌ی او را برطرف كرد وگرنه شاید از دست برود.

یك مسجدی باشد كه در آن برای بچه‌ها قصه بگویند. بچه‌ی كوچك كه تحمل دعای طولانی را ندارد. بنابراین در كنار مساجد ما باید یك اتاقكی باشد كه بچه‌ها در آن بازی كنند. برای آنها اشعار و سرودهای خوب دینی بخوانند. در یكی از كشورهای كوچك عربی برای بچه‌های ابتدایی سرود درست كرده بودند بر وزن این شعر فارسی كه «من راست می‌گم همیشه، دروغ سرم نمی‌شه» آنها می‌گفتند «ساداتی ‌الائمه، بابُ نَجاة ‌الأمّة، اَوّلهم علیٌّ، آخرهم مهدیٌ». باید برای بچه‌ها خوراك بچگانه درست كنیم و در مسجد این خوراك را عرضه كنیم.

یك مسجد دیگری باید باشد كه برای اساتید دانشگاه برنامه‌های ویژه داشته باشد. منبر و وعظ و نماز و امام جماعت این مسجد باید جور دیگری باشد. یعنی ما باید برای انواع نیازها، انواع پاسخ‌ها را در مسجد عرضه كنیم. در حدیث داریم كسی كه به مسجد برود، هشت مطلب نصیبش می‌شود. یكی از آنها علم مستطرف است. علم مستطرف یعنی حرف تازه. یعنی پیشنماز باید هر روز مطالعه‌ی جدید كند و مطالب جدیدی را به مردم عرضه كند.

جلسات معرفتی و معنوی مسجد باید به صورت تناوبی برگزار شود. این‌طور نباشد كه دهه‌ی اول محرم در یك خیابان چندین جا روضه باشد، اما چند ماه بعد هیچ خبری از مجلس وعظ در آن خیابان نباشد. همچنین مناسب است پیشنماز مسجد در مناسبت‌های مختلف از روحانیون منبری خوب دعوت كند كه مردم نهایت استفاده را از برنامه‌های مسجد ببرند.

 غیر از صدای اذان نباید صدایی از مسجد پخش شود؛ چه به اسم مناجات، چه به اسم پیش‌خوانی یا سحرخوانی. هیچ مرجعی اجازه نمی‌دهد كه شما قبل از اذان صبح مردم را از خواب بیدار كنید. فقط برای اذان می‌شود مردم را برای نماز از خواب بیدار كرد.

درب مسجد نباید بعد از نماز بسته شود. این آفت مسجد است. در خیلی از مسجدها نماز كه خوانده می‌شود، درب مسجد بسته می‌شود. توجیه‌شان هم این است كه ما نمی‌توانیم یك مسجد بزرگ را با كولرها یا بخاری‌ها و چراغ‌های روشن باز نگهداریم برای این‌كه یك نفر می‌خواهد نماز بخواند. بله این درست است، اما شما می‌توانید در حیاط مسجد، یك جایی را بگذارید مخصوص نماز خواندنِ بعد از وقت جماعت. یك وقت كسی مسافر است، رهگذر است، می‌خواهد نماز بخواند، درب مسجد باید باز باشد.

در مسجد همه‌ی افراد حق برابر دارند. اگر یك بچه‌ی دوساله آمد در مسجد نشست، هیچ‌كس حق ندارد او را از سر جایش بلند كند. همه‌ی مسلمانان در مسجد یك حق مساوی دارند.

  ساختمان مسجد

مسجد باید محكم، ساده و بدون تزئینات باشد. اگر مساجد ما این‌گونه می‌بود، ما الان نباید هیچ شهرك و روستای بدون مسجد داشته باشیم. اما اگر برویم دنبال هزینه‌های تزئینات برای مسجد، هزاران منطقه‌ی بی‌مسجد خواهیم داشت. مسجد باید كوچك و فراوان و در دسترس باشد. نه این‌كه بزرگ، كم‌تعداد و دور از دسترس باشد. مگر چقدر انسان همت می‌كند كه بلند شود مسافت زیادی را طی كند تا به یك مسجد برسد؟

مسجد باید جایگاهی داشته باشد برای كسانی كه نمی‌توانند داخل مسجد شوند اما می‌خواهند از برنامه‌های مسجد استفاه كنند. مسجد امام علی علیه‌السلام در هامبورگ كه مركز تبلیغ دكتر بهشتی بود، یك بنای دایره‌ای شكل بود كه از یك دایره‌ی مركزی و یك حاشیه‌ی پیرامونی تشكیل شده بود. مسلمانان در دایره‌ی مركز آن و غیر مسلمانان یا كسانی كه نمی‌توانستند وارد مسجد شوند، در حاشیه‌ی پیرامونی می‌نشستند. به این ترتیب وقتی كسی سخنرانی می‌كرد و جمعیت را نگاه می‌كرد، همه در یك سطح قرار می‌گرفتند و این امكان وجود داشت كه همگان از برنامه‌های مسجد استفاده كنند.

كاشی‌كاری‌های مسجد باید در موضوعات و معارف مسجد و قابل استفاده برای مردم باشد. مثلاً شكیات نماز، شرایط امام جماعت و آداب مسجد را با خط خوانا و زیبا در آن نوشته باشند. یعنی كاشی‌كاری‌ها باید الهام‌بخش باشد. ما آمده‌ایم با خط كوفی كه هیچ‌كس از آن سر در نمی‌آورد، آیات و روایات را در كاشی‌كار‌ی‌های مساجد می‌نویسیم و مثلاً دیوار مسجد را تزئین می‌كنیم. این خطوط ناخوانا چه فایده‌ای دارد؟

تقسیم مسجد برای آقایان و خانم‌ها باید بر اساس نفرات باشد. این‌گونه نباشد كه بیشتر فضای مسجد را به آقایان بدهند و قسمت كوچك‌تر را به خانم‌ها. فضای مسجد كه ارث نیست كه مردان دوبرابر زنان حق داشته باشند! اگر تعداد خانم‌ها در مسجد بیشتر است، فضای بیشتری هم باید برای آنها اختصاص داد. نباید این‌گونه باشد كه امكانات خوب برای یك قسمت باشد و امكانات نامناسب برای یك قسمت دیگر. اگر مساجد دوطبقه است، طبقه‌ی بالا را برای خانم‌ها نگذارند، چون كه خانم‌ها از نظر جسمانی ضعیف‌تر از آقایان هستند و بالا رفتن از پله‌ها برای آنها مشكل‌تر است.

مسجد را باید در محلی ساخت كه آن مكان خوش‌سابقه باشد. قرآن می‌گوید در محل غار اصحاب كهف مسجد بسازید و این به خاطر سابقه‌ی خوب آن مكان است.

  رابطه‌ی مردم و مسجد

وقتی مردم به مسجد می‌روند، باید زینت‌های خودشان را همراه ببرند. قرآن صریحاً گفته: «يا بَنی ‌آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف، ۳۱) مؤمنان باید با بهترین لباس و عطر در مسجد حاضر شوند. آیه‌ی دیگر می‌فرماید «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» (كهف، ۴۶) اموال و اولاد زینت است. مسجد می‌روی، زینتت را همراهت ببر. یعنی دست فرزندت را بگیر و او را هم به مسجد ببر. مال زینت است. یعنی مسجد می‌روی پول همراهت ببر تا فقیری سیر شود یا نیاز مؤمنی برطرف شود.

 باید بین امام جماعت و نمازگزاران ارتباط عاطفی برقرار باشد. حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم نماز كه می‌خواندند، بلند می‌شدند در صفوف نگاه می‌كردند و سراغ افراد غایب را می‌گرفتند. مسجد سالن حضور و غیاب امت اسلامی است.

مسجد نباید تبدیل شود به محل عبادت پیرمردها و پیرزن‌ها. همه‌ی مردم در همه‌ی سنین باید به مسجد بیایند. این‌گونه نباشد كه مثلاً پیرمردها بیایند مسجد و جوان‌ها در مغازه و در حال كسب‌وكار باشند. خداوند در آیه‌ی ۱۰۱ سوره‌ی نساء به پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم  می‌فرماید وقتی در جنگ و رویارویی با دشمن هستی و می‌خواهی نماز بخوانی، همه‌ی لشكر به تو اقتدا نكنند. مثلاً اگر دویست نفر هستید، صد نفر به تو اقتدا كنند، صد نفر نگهبانی بدهند كه دشمن حمله نكند. ركعت اول را بخوان، ركعت دوم كه گفتی بحول‌الله و قوّته أقوم و أقعد، این ۱۰۰ نفر كه به تو اقتدا كرده‌اند قصد فُرادی كنند و خودشان سریع نماز را به پایان برسانند و بروند اسلحه را از آن گروه دیگر بگیرند تا آنهایی كه نگهبانی می‌دادند، به ركعت دوم نماز برسند.

یعنی در یك نماز دو ركعتی، همه‌ی سپاه شركت كنند. ما از این چه می‌فهمیم؟ از این می‌فهمیم كه مثلاً اگر دو زن در خانه هستند كه یكی از آنها سالخورده و دیگری جوان است، این‌گونه نباشد كه همیشه زن سالخورده به مسجد بیاید و زن جوان به كارهای منزل و رسیدگی به فرزندان برسد. بلكه یك روز او به مسجد بیاید و روز دیگر زن جوان‌تر به مسجد بیاید. یكی از آفت‌های جامعه‌ی ما این است كه مسجدی‌ها یك قشر هستند و در غیر مسجد یك قشر دیگر هستند.

  متولیان مسجد

در هر مسجدی یك نهاد باید متولی و مدیر امور باشد. این‌گونه نباشد كه چندین شخص و مجموعه و نهاد و كانون داعیه‌ی اداره‌ی مسجد را داشته باشند. از قدیم گفته‌اند آشپز كه دو تا شد، آش یا شور می‌شود یا بی نمك. حالا بعضی اوقات ما در مسجد ۱۳- ۱۴ نفر آشپز داریم! آشپز مسجد باید یك نفر باشد تا بتواند یك تصمیم جدی برای مسجد بگیرد و او باید رئیس مسجد باشد. حتی مسجد نباید در اختیار واقف باشد. واقف هم وقتی مسجد را وقف كرد، دیگر كدخدای مسجد نیست. این‌طور نیست كه عزل و نصب با او باشد.

هیئت امنای مسجد بایدافراد باتقوا باشند. قرآن می‌گوید «إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ» (انفال، ۳۴) اولیای مسجد فقط باید افراد باتقوا و آدم‌های شجاع باشند. «إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ» (توبه، ۱۸) فقط كسانی حق تعمیر مسجد را دارند كه علاوه بر ایمان به خدا و قیامت، نترس باشند. آدم ترسو وقتی متصدی مسجد شد، مسجدداری‌اش هم همراه ترس می‌شود.

هر پولی را نباید برای مسجد پذیرفت. قرآن می‌گوید مشركین حق ندارند پول بدهند برای تعمیر مسجد. (توبه، ۱۷) بلكه مسجد باید با پول پاك آدم باتقوا و شجاع ساخته شود.

پیشنماز مسجد باید كسی باشد كه افراد زیادتری را به مسجد بكشاند. باید از نظر قرائت بهترین باشد. باید از دیگران عادل‌تر باشد. پیشنمازهای پیرمرد كه قدرت ارتباط با نسل جوان را ندارند، باید با یك طلبه‌ی جوان خوش‌سلیقه در كار امامت جماعت مسجد شریك شوند. شركت در كار تبلیغات اسلامی و دینی در قرآن آمده است. خدا وقتی به حضرت موسی گفت برو پیش فرعون كه او طغیان كرده است، موسی گفت برای من وزیر و یاوری قرار بده و برادرم هارون را در كار من شریك كن. (طه، آیات ۲۴ تا ۳۳) مثلاً هر دو باهم به مسجد بروند. آن پیرمرد نماز را بخواند و این طلبه‌ی جوان با جوانان ارتباط بگیرد. یك طلبه‌ی جوان برای درس دادن، پاسخ دادن به سؤالات مردم، عیادت از بیماران، تقدیر و تشكر و خدمات اجتماعی توانایی دارد، اما آن پیرمرد توانایی این كارها را ندارد. پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله كه نمی‌تواند با بچه‌ی سیزده ساله ارتباط برقرار كند.

روحانی مسجد باید از احوال نمازگزاران اطلاع داشته باشد. پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم فرمود هر كسی كه فرزنددار شد، به من خبر دهید. هر كسی هم از دنیا رفت، به من خبر دهید. منِ امام جماعت نباید بیایم در مسجد، نماز بخوانم و بروم و نفهمم چه كسی فرزنددار شده، چه كسی ازدواج كرده، و چه كسی از دنیا رفته است. باید بین امام جماعت و نمازگزاران ارتباط عاطفی برقرار باشد. حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم نماز كه می‌خواندند، بلند می‌شدند در صفوف نگاه می‌كردند و سراغ افراد غایب را می‌گرفتند. اگر می‌گفتند فلانی مریض است، حضرت می‌فرمودند برویم عیادت كنیم. اگر می‌گفتند مسافرت است، حضرت در حقش دعا می‌كردند. مسجد سالن حضور و غیاب امت اسلامی است.

مردم هم باید پیشنماز را دوست داشته باشند. اگر مردم در یك مسجدی با روحانی مسجد مشكل دارند و رابطه‌شان شكرآب است، آن روحانی باید از آن مسجد به مسجد دیگری برود. حدیث داریم اگر پیش‌نماز محبوبیت نداشته باشد، آن نماز جماعت قبول نیست. صحیح است، اما قبول نیست.

خادم مسجد هم باید كسی باشد كه اولاً جوان، خوش‌صدا و خوش‌قیافه باشد. ثانیاً استاد قرآن باشد و خودش بتواند به بچه‌های محله قرآن بیاموزد و سوم این‌كه حداقل تحصیلاتش دیپلم باشد. اگر جوانی این‌گونه بود می‌تواند خادم مسجد شود و زندگیش هم از این طریق تأمین شود.

تشکرات از این پست
papeli milad85 mahdi522 mohsenaa1138
دسترسی سریع به انجمن ها