0

وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى

 
sayyed13737373
sayyed13737373
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 6674
محل سکونت : گیلان

پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392  11:07 PM

سنن ابوداود(1) و ابن رجب حنبلى در جامع العلوم(2) ذكر كرده‏اند. سيّد مرتضى از متكلّمان و فقيهان نامدار شيعه در تعريف بدعت مى‏گويد:
البدعة زيادة في الدين أو نقصان منه، من إسناد إلى الدين(3)؛ بدعت افزودن چيزى به دين ويا كاستن از آن با انتساب به دين مى‏باشد.
طريحى مى‏گويد:

البدعة: الحدث في الدين، وما ليس له أصل في كتابٍ ولا سنّةٍ، وإنّما سُمّيَتْ بدعة؛ لأنّ قائلَها ابتدعها هو نفسه(4)؛ بدعت، كار تازه‏اى در دين است كه ريشه در قرآن و شريعت ندارد و به‏خاطر اين بدعت ناميده شده كه گوينده بدعت آن را ابداع كرده و به‏وجود آورده است.
 

اركان بدعت

با توجه به مطالب ياد شده بدعت داراى دو عنصر و ركن است:




(1) عون المعبود، ج 12، ص 235.
(2) جامع العلوم والحكم، ص 160، طبع الهند.

(3) رسائل شريف مرتضى، ج 2، ص 264، نشر دار القرآن الكريم ـ قم .
(4) مجمع البحرين، ج 1، ص 163 مادّه «بدع».

(193)


1. تصرّف در دين:
هرگونه تصرّفى كه دين را نشانه گيرد و چيزى بر آن بيفزايد و يا بكاهد به شرطى كه عامل اين تصرف، عمل خودرا به خدا و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نسبت دهد.
ولى آن نوآورى هايى كه حالت پاسخگويى به روح تنوّع خواهى و نوآورى انسان باشد، مانند فوتبال، بسكتبال، واليبال و امثال آن‏ها، بدعت نخواهد بود.


2. ريشه نداشتن در كتاب:
با توجه به تعريف اصطلاحى بدعت، نوآورى‏هاى مزبور در صورتى بدعت ناميده مى‏شود كه دليلى براى آن‏ها در منابع اسلامى به صورت خاص و يا به صورت عام وجود نداشته باشد.
ولى نوآورى‏هايى كه مى‏توان مشروعيّت آن‏ها را از متن كتاب و سنّت به نحو خاص و يا كلّى استنباط كرد، بدعت ناميده نمى‏شود؛ مانند مجهز كردن ارتش كشورهاى اسلامى به وسايل مدرن و سلاح‏هاى پيشرفته روز كه از عموم برخى از آيات قرآنى استنباط مى‏شود مانند: «
وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ»(1)؛ هر توان و نيرويى كه مى‏توانيد براى مقابله با دشمن آماده سازيد و هم چنين اسب‏هاى ورزيده، براى ميدان نبرد تهيّه نماييد تا به‏وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد.
از دستور عام اين آيه شريفه «
وَأَعِدُّْْوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»؛ تا مى‏توانيد نيرو تهيه كنيد، مى‏شود مشروعيت تهيه تجهيزات مدرن




(1) انفال (8) 60.

(194)

نظامى را استفاده كرد(1).


بدعت از منظر قرآن

1. قانونگذارى حق ويژه خداوند است:
از منظر قرآن، تشريع و قانونگذارى حق ويژه خداوند است و كسى بدون اذن او نمى‏تواند قانونى وضع كرده و ديگران را وادار به اجراى آن نمايد: «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوآا إِلاَّآ إِيَّاهُ ذَ لِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ»(2)؛ حكم و فرمان تنها از آنِ خدا است و فرمان داده كه غير او را نپرستيد، اين است آيين پا برجا و استوار.
به قرينه «
أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوآا إِلاَّ إِيَّاهُ» مراد از واژه «الحكم» تشريع و قانونگذارى است.

2. پيامبران هم، حق تغيير در شريعت ندارند:
رسول گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نيز موظف به ابلاغ و اجراى شريعت الهى است و حق هيچ‏گونه تغيير در قوانين اسلامى را ندارد و در برابر درخواست كفار از حضرت كه دين خود را تغيير دهد و يا قرآنى ديگرى مطابق ميل آنان




(1) وهّابيّت، مبانى فكرى و كارنامه عملى آيت اللّه سبحانى، ص 83، با تلخيص و تصرّف.
(2) يوسف (12) 40. (195)

*هر وقت که سرت به درد آید    نالان شوی و سوی من آیی

چون درد سرت شفا بدادم    یاغی شوی و دگر نیایی*

*پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب    تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها