پاسخ به:وهّابيّت از منظر عقل و شرع دكتر سيد محمد حسينى قزوينى
یک شنبه 9 تیر 1392 10:35 PM
ويقول فينتج(1)؛ هدف از انديشه تقريب بين مذاهب اسلامى، يكى كردن همه مذاهب و روى گردانى از مذهبى و روى آوردن به مذهبى ديگرنيست كه اين به بىراهه كشاندن انديشه تقريب است، تقريب بايد بر پايه بحث وپذيرش علمى باشد تا بتوان با اين اسلحه علمى به نبرد با خرافات پرداخت و بايد دانشمندان هر مذهبى در محيطى آرام در گفتوگوهاى علمى خود دانش خود را مبادله كنند، و نتيجه بگيرند.
شهيد مطهرى در زمينه ارائه برداشتِ غلط از وحدت اسلامى مىنويسد:
«... بدون شك نياز مسلمين به اتّحاد و اتّفاق از مبرم ترين نيازهاست و درد اساسى جهان اسلام همين كينههاى كهنه ميان مردم مسلمان است. دشمن هم همواره از همينها استفاده مىكند ... .
مفهوم اتّحاد اسلامى كه در صد سال اخير ميان علما و فضلاى مؤمن و روشن فكر اسلامى، از اصول اعتقادى و يا غير اعتقادى خود صرف نظر كنند و به اصطلاح، مشتركات همه فرق را بگيرند و مختصّات همه را كنار بگذارند، چه اين كار، نه منطقى است و نه عملى.
(1) مطارحات فكريّة فى القنوات الفضائيّة، شماره 3، رجب سال 1422، ص 19 و بازخوانى انديشه تقريب، ص 31.
چگونه ممكن است از پيروان يك مذهب تقاضا كرد كه بهخاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمين از فلان اصل اعتقادى يا عملى خود كه به هر حال به نظر خود آن را جزء متن اسلام مىداند صرف نظر كند؟ در حكم اين است كه از او بخواهيم به نام اسلام از جزيى از اسلام چشم بپوشد ... »(1). ما خود شيعه هستيم و افتخار پيروى اهل البيت عليهمالسلام را داريم، كوچكترين چيزى حتّى يك مستحبّ و يا مكروه كوچك را قابل مصالحه نمىدانيم، نه توقّع كسى را در اين زمينه مىپذيريم و نه از ديگران انتظار داريم كه به نام مصلحت و به خاطر اتّحاد اسلامى از يك اصل از اصول خود دست بردارند آن چه ما انتظار و آرزو داريم اين است كه محيط حسن تفاهم به وجود آيد تا ما كه از خود اصول و فروعى داريم، فقه، حديث، كلام، فلسفه و ادبيات داريم، بتوانيم كالاى خود را به عنوان بهترين كالا عرضه بداريم تا شيعه بيش از اين در حال انزوا به سر نبرد و بازارهاى مهمّ جهان اسلامى به روى كالاى نفيس معارف اسلامى شيعى بسته نباشد(2).
شهيد مطهرى در ادامه سخنان خود مىنويسد:
اخذ مشتركات اسلامى و طرد مختصّات هر فرقهاى نوعى خرق
(1) امامت و رهبرى، انتشارات صدرا، چاپ سوم، زمستان 1364، ص 16.
(2) همان، ص 17.
اجماع مركّب است، محصول آن چيزى است كه قطعا غير از اسلام واقعى است؛ زيرا بالاخره مختصّات يكى از فرق، جزء متن اسلام است و اسلامِ مجرّد از همه اين مشخصّات و مميّزات و مختصّات، وجود ندارد.
گذشته از همه اينها طرّاحان فكر عالى اتّحاد اسلامى كه در عصر ما مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى قدسسره در شيعه و علاّمه شيخ عبد المجيد سليم و علاّمه شيخ محمود شلتوت در اهل تسنّن در رأس آن قرار داشتند چنان طرح را در نظر نداشتند.
آن چه كه آن بزرگان در نظر داشتند اين بود كه فرقههاى اسلامى در عين اختلافاتى كه دركلام، فقه و غيره باهم دارند به واسطه مشتركات بيشترى كه در ميان آنها هست مىتوانند در مقابل دشمنان خطرناك اسلام دست برادرى بدهند و جبهه واحدى تشكيل دهند. اين بزرگان هرگز در فكر طرح وحدت مذهبى تحت عنوان وحدت اسلامى كه هيچگاه عملى نيست، نبودند(1).
شهيد مطهّرى مىافزايد:
در اصطلاحات معمولى عرف، فرق است ميان حزب واحد و جبهه واحد، وحدت حزبى ايجاب مىكند كه افراد از نظر فكر و ايدئولوژى و راه و روش و بالاخره همه خصوصيّات فكرى به استثناى مسايل
(1) همان، ص 18.
*هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون درد سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیایی*
*پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم*